
به گزارش ایکنا به نقل از 26sep، روز پنجشنبه، هشتم جمادیالآخر ۱۳۸۹ هجری قمری، ۲۱ آگوست ۱۹۶۹ میلادی برابر با امروز، ۳۰ مردادماه،
مسجدالاقصی دچار یک آتشسوزی عمدی شد. این آتشسوزی بخش جنوب شرقی مسجد را ویران کرد و به منبر تاریخی آن آسیب رساند. با این حمله آشکار، دشمن صهیونیستی اوج بیحرمتی خود به مقدسات اعراب و مسلمانان را نشان داد.
بیشتر بخوانید
آتش زدن مسجدالاقصی تنها یک بخش از مجموعه طرحهای صهیونیستی برای
یهودیسازی قدس بوده است. هدف از این اقدام، تخریب و تصرف این مسجد شریف و مسجد قبة الصخره در مجاورت آن بود تا راه را برای ساخت معبد ادعایی صهیونیستها بر روی ویرانههای آن هموار کند و تمام جهان را با عمل انجام شده روبهرو سازد.

آتشزدن مسجدالاقصی، اولین قبله مسلمانان و سومین مکان مقدس در اسلام برای هیچ کس تعجبآور نبود و اعراب و مسلمانان از اقدام صهیونیستها برای
تخریب مسجدالاقصی غافلگیر نشدند. نیت صهیونیسم جهانی برای تخریب کامل مسجدالاقصی، ریشه کن کردن آن و ساخت معبد ادعایی بر روی ویرانههای آن، پیش از وجود این موجودیت نامشروع در سرزمین مقدس و پس از استقرار آنها در فلسطین کاملاً آشکار بود. اسناد و بیانیههای متعددی وجود دارد که نیت و برنامههای صهیونیستها را برای تخریب مسجد الاقصی و ساخت معبد را اثبات میکند. ما به برخی از این اسناد، چه قبل از اعلام موجودیت این رژیم نامشروع در سال ۱۹۴۸ و چه پس از اعلام موجودیت آن به عنوان یک رژیم اشغالگر و غاصب در فلسطین اشاره خواهیم کرد.
۱- قبل از ۱۹۴۸:
دایرةالمعارف یهودی لندن، منتشر شده در سال ۱۹۰۴، نوشته است: یهودیان تمام تلاش خود را برای پیشروی به قدس، مطیع کردن اعراب، احیای عبادت در معبد و تأسیس پادشاهی خود در آنجا صرف میکنند. دایرةالمعارف بریتانیکا بیان میکند: یهودیان آرزوی گسترش اسرائیل، احیای دولت یهودی و بازسازی معبد را دارند. در طول اشغال فلسطین توسط بریتانیا (۱۹۱۷-۱۹۴۸)، یهودیان از دولت بریتانیا خواستند که حرم شریف در قدس را به آنها تحویل دهد و ادعا کردند که متعلق به آنهاست. در سال ۱۹۲۹، کلاوزویتس از رهبران یهودی اعلام کرد که مسجدالاقصی، واقع در قدس متعلق به آنهاست. مچت، وزیر یهودی بریتانیا در آن زمان گفت: روزی که معبد بازسازی شود بسیار نزدیک است و من بقیه عمرم را وقف ساخت معبد سلیمان در محل مسجدالاقصی میکنم.
۲- پس از اعلام تأسیس رژیم صهیونیستی:
پس از اعلام غصب فلسطین توسط رژیم صهیونیستی در ۱۵ مه ۱۹۴۸، نیات و نقشههای صهیونیستها در مورد تخریب مسجدالاقصی و تأسیس معبد سلیمان به جای آن کاملاً افشا شد. در ۶ ژوئن ۱۹۶۷، پس از شکست اعراب در جنگ شش روزه، دشمن صهیونیستی بخش شرقی باقیمانده شهر قس( شهرقدیمی) را اشغال کرد. رئیس رژیم صهیونیستی، نخستوزیر و وزرای صهیونیست، به رهبری خاخام اعظم یهودی، به سمت دیوار براق راهپیمایی کردند. اولین کاری که اشغالگران انجام دادند تغییر ماهیت دیوار براق بود که آن را دیوار ندبه مینامیدند. در آنجا،"موشه دایان گفت: امروز راه شهر باز است. یهودیان صهیونیست با اجازه دادن به سربازان و غیرنظامیان زن و مرد صهیونیست برای ورود به مسجدالاقصی با لباسهای بدننما در حالت مستی، حرمت آن را نقض کردند. دشمن صهیونیستی پس از اشغال شهر قدس، شروع به تخریب تمام بناهای تاریخی مجاور کرد. حفاریها در مجاورت آن پس از 6 ژوئن 1967، در جستجوی آثار باستانی یهودی که میتوانست بقایای معبد ادعایی سلیمان را آشکار کند، آغاز شد. وزیر ادیان رژیم صهیونیستی در یک کنفرانس که پس از اشغال قدس برگزار شد اعلام کرد: سرزمین قدس به حق اشغال و به حق خرید آن توسط اجدادشان در دو هزار سال پیش متعلق به یهودیان است. دشمن صهیونیستی صندوقی برای جمعآوری کمکهای مالی برای بازسازی معبد تأسیس کرد و این کمکها از یهودیان و پیروان آنها در سراسر جهان جمعآوری میشد.
اقدامات صهیونیستی
مقامات دشمن صهیونیستی با انجام اقدامات و تحریکات متعدد، از جمله موارد زیر، راه را برای آتش زدن مسجد مبارک الاقصی هموار کرده بودند:
الف. سلب مالکیت، مصادره، تخریب و ویرانی املاک وقفی مجاور مسجد الاقصی از غرب و جنوب.
ب. اشغال باب المغاربه، یکی از دروازههای حرم شریف مجاور مسجدالاقصی از غرب و ایجاد یک مرکز نظامی صهیونیستی در آنجا که به همه بازدیدکنندگان صهیونیست اجازه ورود خارج از نظارت کارمندان اوقاف اسلامی را میداد.
ج. هجمهها و نمازهای یهودی توسط پرسنل ارتش صهیونیستی، سازمانهای افراطی صهیونیستی و هیئتهای مذهبی در صحنهای مسجد برگزار شد.
شورای عالی اسلامی در قدس توطئه مداوم صهیونیستی علیه مسجد مبارک الاقصی را فاش کرد. این شورا از گلدا مایر، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، خواست تا کار حفاری انجام شده توسط مقامات صهیونیستی در زیر مسجدالاقصی را متوقف کند و هشدار داد که این حفاری پایههای مسجد را تهدید میکند. کار حفاری پیش از
آتش زدن مسجدالاقصی، خسارات شدیدی به ضلع جنوبی مسجد وارد کرده بود. آنها اظهار داشتند که گزارشها حاکی از آن است که مقامات صهیونیستی قصد دارند یک معبد یهودی زیرزمینی را مستقیماً در زیر مسجدالاقصی بسازند که اولین تهدید برای ساخت معبد ادعایی سلیمان خواهد بود. اعتراض شورای عالی اسلامی نادیده گرفته شد و آتش زدن مسجدالاقصی در 21 آگوست 1969، نیات واقعی صهیونیستها و یهودیان و در پشت سر آنها صهیونیستهای مسیحی و سازمانهای صهیونیستی را برای تخریب این مسجد مبارک تأیید کرد.
همه حملات صهیونیستها به مسجدالاقصی همیشه با اعیاد مذهبی یهودیان همزمان است. این اعیاد ریشه در تلمود دارند که کتاب اصلی مورد استناد گروههای افراطی یهودی و صهیونیستی برای فتواها، افراطگرایی و تروریسم آنهاست. این در حالی است که تلمود کتابی وحیانی نیست، بلکه توسط خاخامهای آنها نوشته شده است. یکی از مهمترین اعیاد یهودیان، عید تخریب معبد است که در 9 آگوست برگزار میشود. پس از این عید، در 21 آگوست 1969، یک یهودی صهیونیست افراطی با همدستی، حمایت و پشتیبانی نیروهای اشغالگر صهیونیستی، مسجد مبارک الاقصی را به آتش کشید.
سوزاندن مسجد الاقصی
پس از سقوط کامل شهر قدس و قرار گرفتن آن تحت اشغال صهیونیستی پس از شکست 5 ژوئن 1967، مسجد مبارک الاقصی مورد صدها حمله قرار گرفت که بدترین آنها آتشسوزی ننگین در 8 جمادی الآخره 1389 هجری قمری (21 آگوست 1969) بود. این آتشسوزی توسط یک یهودی افراطی استرالیایی به نام مایکل دنیس روهان، انجام شد. او به صحنهای مسجد مبارک الاقصی یورش برد و توانست به محراب مسجد برسد و آن را آتش بزند. آتشسوزی بخش بزرگی از مسجد، از جمله منبر نورالدین را در بر گرفت. آتش علاوه بر سقف چوبی آن، به بیشتر طاقهای شرقی نیز سرایت کرد. با این حال، شهروندان فلسطینی از سرایت آتش به سایر قسمتهای مسجد جلوگیری کردند.

فلسطینیها توانستند آنچه را که از مسجد مبارک الاقصی باقی مانده بود، قبل از اینکه شعلههای آتش آن را در بر بگیرد، نجات دهند. ماشینهای آتشنشانی از شهرهای الخلیل، بیت لحم، مناطق مختلف کرانه باختری و شهرداریهای عربی برای نجات مسجد مبارک الاقصی شتافتند. در هنگام آتشسوزی، ماشینهای آتشنشانی اشغالگران در قدس عمداً دیر رسیدند تا در خاموش کردن آتش شرکت نکنند. صهیونیستها عمداً برای مایکل یک دادگاه ساختگی ترتیب دادند، با مدارک جعلی او را فردی روانپریش جلوه دادند و ماجرا با بستری شدن متهم برای مدتی در بیمارستان روانی به پایان رسید. سپس او را آزاد و بازگشتش به استرالیا را اعلام کردند!
موضع عربی و اسلامی
پس از شکست ژوئن ۱۹۶۷، اشغال شهر قدیم قدس، کرانه باختری، غزه، سینا و بلندیهای جولان توسط دشمن صهیونیستی و سپسبه آتش کشیدن مسجد الاقصی، اجلاسهای عربی و اسلامی متعددی در سودان، قاهره، مکه و عمان در سال ۱۹۶۸ برگزار شد. یک کنفرانس اسلامی در کوالالامپور، در سال ۱۹۶۹ برگزار شد و کنفرانس سران اسلامی در ۲۲ سپتامبر ۱۹۶۹ در رباط مراکش برگزار شد. در این کنفرانسها تعدادی از علما و سیاستمداران مسلمان شرکت کردند.
سالگرد این آتشسوزی دردناک صرفاً یادآوری یک فاجعه گذشته نیست؛ بلکه هشداری است برای زمان حال که شعلههای آتش هنوز در قدس شعلهور است و خطراتی که بر سر الاقصی سایه افکنده است، به دلیل سیاستهای یهودیسازی، ریشهکنی و پاکسازی قومی که روزانه توسط اسرائیل اعمال میشود، در حال افزایش است.
اگر جهان در سال ۱۹۶۹ برای محکوم کردن جنایت آتشسوزی به پا خاست، سکوت امروز در مورد تجاوزات، تخلفات، حفاریها و فعالیتهای شهرکسازی جاری، یک جنایت و همدستی مضاعف است که در را به روی فاجعهای جدیتر میگشاید.
بیتالمقدس امروز آزمونی واقعی برای اراده ملتهای عربی و اسلامی و آزمونی برای اعتبار جامعه بینالمللی در احترام به قوانین بینالمللی و قطعنامههای مشروعیت بینالمللی است. الاقصی امانتی است که به دو میلیارد مسلمان سپرده شده است. این مکان صرفاً یک بنای مذهبی نیست، بلکه نمادی از هویت، حاکمیت و کرامت است. حفاظت از آن یک انتخاب نیست، بلکه یک وظیفه دینی، قانونی و انسانی است. ادامه کوتاهی اعراب و مسلمانان در حمایت از بیتالمقدس، لکه ننگی پاکنشدنی بر تاریخ خواهد ماند. در همین حال، بیتالمقدس تا زمان دستیابی به آزادی، در برابر یهودیسازی مقاوم و نمادی از مقاومت، پایداری و جوهره آرمان فلسطین باقی خواهد ماند.
انتهای پیام