کد خبر: 4302057
تاریخ انتشار : ۰۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۳
دیدار با خانواده شهید شعبانی

چهارمین شهید حافظ قرآن جنگ تحمیلی دوازده‌روزه

شهید مهدی شعبانی از نیروهای یگان هوافضای سپاه در کنار شهیدان سلامی، نظری و ذاکری، چهارمین شهید حافظ قرآن کریم در جنگ تحمیلی دوازده‌روزه بود.

چهارمین شهید حافظ قرآن جنگ تحمیلی دوازده‌روزهبه گزارش خبرنگار ایکنا، کمیته شهدای قرآنی سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ در دیدار هفتگی خود با خانواده شهدای قرآنی، بعد از ظهر چهارشنبه ۵ شهریور به ملاقات خانواده شهید مهدی شعبانی؛ حافظ قرآن و از شهدای جنگ تحمیلی دوازده روزه رفتند.

شهیدمهدی شعبانی؛ بیست و چهار ساله عضو یگان هوافضای سپاه، ۲۶ خرداد در حمله موشکی رژیم صهیونیستی در حین مسلح کردن لانچرهای پرتاب موشک در بیدگنه منطقه ملارد به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

او به همراه شهیدحسین سلامی، شهیداحسان ذاکری، شهیده زهرا نظری، چهارمین شهید جنگ تحمیلی دوازده‌روزه محسوب می‌شود که حافظ کل قرآن کریم بوده است.

هنوز 24 سالش تمام نشده است اما به قدر یک فرد پخته و جاافتاده، تجربه و وقار را می‌شد در سیما و رفتارش احساس کرد. مهدی ساکت و باوقار بود، جلوترش از سنش و اغلب در تفکر و اندیشه. همه کارهایش بجا و حساب شده بود و خلاصه که بیشتر از سن و سالش نشان می‌داد. اینها تنها گوشه‌ای از اوصاف پدری در وصف پسر شهیدش است.

شهید مهدی شعبانی متولد سال 80 بود. از همان سنین پایین 5 یا 6 سالگی از آنجا که مادرش مربی قرآن و برپادارنده جلسات قرآنی است، به این ساحت علاقه‌مند می‌شود و در اصل این مادر است که پای او را به چنین جلساتی باز می‌کند و نتیجه اینکه در مدت کوتاهی؛ مهدی موفق به حفظ سوره‌های کوچک قرآن می‌شود. 

این روند ادامه پیدا می‌کند تا اینکه همزمان با آغاز دوران دبیرستان موضوع حفظ کامل قرآن را با خانواده مطرح می‌کند و نتیجه آنکه با موافقت پدر و مادر پای در راه حفظ گذاشته و بستر برایش مهیا می‌شود تا آنجا که با یک سال مرخضی تحصیلی تمام تمرکز خود را بر روی حفظ قرآن می‌گذارد. موفق به این امر نیز شده و در آزمون‌های تخصصی حفظ قرآن نیز شرکت کرده و مدرکی را نیز در صحت حفظ قرآن به دست می آورد. 

چنین قرابتی با کلام وحی مسیر زندگی شهید مهدی شعبانی را تغییر می‌دهد و او با پایان مقطع دبیرستان با پذیرفته شدن به عنوان دانشجو در دانشگاه مذاهب اسلامی به ادامه تحصیل در  رشته‌های دینی و قرآنی مبادرت می‌ورزد اما گویا این امر نیز موجب نمی‌شود عطش اشتیاق او در راه مقدسی که در آن گام گذاشته را  فرونشاند.

موضوع را با پدر در میان می‌گذارد و با وجود آنکه دو ترم از دانشگاه را با موفقیت پشت سر گذاشته است بیان می‌کند که ترجیحش این است که برای خدمت به کشور و نظام، جامعه سبز پوشیده و در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به خدمت شود. این امر واقع می شود و او در هوافضای سپاه رخت خدمت به ایران اسلامی به تن می‌کند.

هوافضای سپاه از جمله یگان‌های ممتاز در زمینه فعالیت‌های قرآنی است؛ این امر را مسئولان قرآنی این یگان که از همکاران و همرزمان شهید شعبانی بوده و در این ملاقات حضور دارند، اذعان می‌کنند. موضوع قرآن در این یگان به برکت حضور سردار شهید امیرعلی حاجی‌زاده؛ فرمانده آن که خود نیز در جریان جنگ تحمیلی دوازده روزه به درجه رفیع شهادت نائل آمد از حساسیت بالایی برخوردار است و این فرمانده شهید  تأکید بر این نکته دارد که در کنار تقویت رزم به عنوان مأموریت اصلی افراد تحت امر، ایشان باید به سلاح ایمان و قرآن نیز مسلح شوند.

چنین موضوعی بستر را برای شهیدمهدی و سایر همرزمان که قرابت با کلام وحی دارند باز کرده تا آنجا که آنها تعدادی شاگرد قرآنی نیز در این نیرو برای خود اختیار می کنند هر چند که شهیدمهدی حتی خارج از  یگان خدمتی خود در محیط آموزشی مسجد، تربیت چندین و چند قرآن‌آموز را به عهده گرفت.

آغاز حرفه‌ای پای گذاشتن شهیدمهدی شعبانی به فراگیری قرآن با وجود آنکه مادرش نخستین بسترها را برای او فراهم کرده بود، شرکت در جلسات قرآن دارالقرآن یکی از مساجد در خیابان گرگان(شهید نامجوی) تهران و تلمذ کردن در محضر اساتیدی همچون برادران اسلامی است و حال که او خود به درجه استادی  و مربیگری رسیده است لذا باید زکات تعلیم خود را داده و به تربیت شاگردانی همت گمارد که این امر محقق شده و کمر همت در این امر بسته و شاگردان زیادی را آموزش می‌دهد.

اما آنچه که او به آن دلبسته، عمل به قرآن است؛ قرآنی که مؤمنان واقعی را تنها و تنها به آموزش و حفظ خود دعوت نمی‌کند بلکه ثمره عملی آن به کار بردن آموزه‌های قرآنی در زندگی جاری و روزمره و اصطلاحاً دنیایی است. براین مبناست که حفظ کیان اسلامی در کنار حفظ قرآن معنا پیدا کرده و در اصل کامل کننده آن است. امر و اساسی که موجب می‌شود از همان ابتدا شهیدمهدی برای تحقق آن جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شود؛ امری که او را تحریک ساخته تا در شرایطی که در جواز بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) در کسوت خادم افتخاری مشغول به خدمت است دست از آن شسته و به عزم خدمتی اساسی‌تر در پی فراخوان از سوی یگان خدمتی خود به تهران مراجعت کند.

او با پدر که خود از نظامیان یادگار دوران دفاع مقدس است به مناسبت ایام عیدغدیر، ملبس به خادمی آستان قدس رضوی می‌شود تا اینکه اخباری از تهران در مورد حمله وحشیانه رژیم غاصب صهیونیستی واصل شده و به فاصله یکی دو روز از آغاز جنگ تحمیلی برای او نیز پیامی مخابره می‌شود که باید خود را به تهران برساند. 

شهید‌مهدی شعبانی شبی از شب‌های همجواری با علی بن موسی‌الرضا(ع) در مقابله باب‌الجواد آستان با پدر وداع آخرش را انجام می دهد و به همراه مادر به تهران مراجعت می‌کند. اما 26 خرداد و سه روز پس از این تهاجم وحشیانه موعد عروج او به آسمان‌هاست و در پی حمله‌ای موشکی، او و چند تن از دوستان همرزمش به شهادت می‌رسند.

پدر می‌گوید به سبب شدت انفجار در مکانی که فرزند شهیدش در آن قرار داشته تا مدتها پیکر پاک آنها یافت نمی شد تا اینکه به فاصله 5 روز خبر از معراج الشهدا می رسد که می توانید برای تحویل پیکر مراجعه  کنید. تصور پدر از این امر، مواجهه با پیکر فرزندی برومند است که پس از سال‌ها مجاهدت میهنی و قرآنی اکنون در آرامشی ابدی فرو رفته است و می‌تواند وداع جانانه‌ای به تلافی آن خداحافظی شتازده در باب‌الجواد داشته باشد اما... نه تنها با پیکر عرباً عربای او همچون رویارویی امام حسین(ع) با پیکر علی اکبر(ع) مواجه نمی شود بلکه آنچه مقابل دیدگانش قرار می‌گیرد شبیه هیچ چیزی از مهدی که او 24 سال برای تربیت او کوشیده است نیست. شدت انفجار به حدی بوده است که بدنی سوخته و غیرقابل تشخیص از او را مقابل دیدگان پدر و مادرش قرار می‌دهد اما چه می‌شود کرد که (رضاً برضائک و تسلیماً بأمرک). 

مادر شهید می‌گوید که سرنوشت مهدی همان چیزی رقم خورد که او خود می خواست. عاقبت بخیری  و فنا شدن در راه دین و قرآن و میهن. مهدی مزد زحمات خود را در عمر کوتاه و اما پرباری که آن را سپری کرد گرفت. این داغ در برابر داغی که حضرت زینب(ع) در واقعه عاشورا متحمل شد، ناچیز است و از خدا می‌خواهیم که به ما صبر بدهد.  پدر شهید هم همین را می‌گوید؛ اینکه جایگاه شهید رفیع و او عاقبت بخیر شد و ما مانده‌ایم با این غم بزرگ چرا که جگرگوشه خود را از دست داده‌ایم و امیدواریم که خدا صبر و اجر به ما عطا کند.

 

انتهای پیام
captcha