به گزارش ایکنا؛ از مسائل مهم و حیاتی جامعه امروز ما برقراری ارتباط با نوجوانان و نسل جدید و کم کردن فاصله ایجاد شده میان آنها و نسلهای گذشته است. اجتماع برای حفظ پیوستگی خود و جلوگیری از گسست نسلی نیاز به انتقال درست و سنجیده اندیشهها و ارزشهای خود به نسلهای بعدی دارد، این انتقال بدون در نظر گرفتن سلایق و تمایلات این نسل و با استفاده از روشهای کهنه، زور و سعی برای حقنه کردن عقاید خود در ذهن این نسل امکانپذیر نبوده و نه تنها مطلوب ایشان حاصل نشده بلکه ذهنیتی متخاصم و مجادلهگر در ایشان ایجاد میکند.
نسلهای گذشته باید بپذیرند که نگاه و تمایلات نسل تازه با ایشان متفاوت است و حتی ممکن است در مسائل تاریخی و دینی برداشتی که ایشان را قانع میکرده برای آنها مجاب و قانع کننده نباشد؛ چنانچه از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل است؛ آنها به زمانی دیگر و زمانهای دیگر تعلق دارند، پس این سؤال مطرح میشود؛ وظیفه نسلهای پیش در تربیت نسل تازه و انتقال تفکرات دینی بدیشان چست؟ این وظیفه چگونه انجام شدنیست؟
در پاسخ به دو سؤال بالا باید گفت؛ نسلهای گذشته موظف هستند اندیشههای خود را به این نسل ارائه کنند و ایشان را به منابع تاریخی و دینی ارجاع داده و آنها را با اصل دین و تاریخ آن مواجه کنند، تا خود نتیجهگیری و برداشت کنند، نه اینکه آنها را وادار به پذیرش برداشت خود از دین کنند. اما برای این کار نیز شرایطی لازم است؛ چنانچه شاهد آن هستیم بسیاری از نوجوانان امروز، متأثر از فضای مجازی و بمباران دادهها و محتواهای نه چندان طویل و عمیق؛ حوصله و تمایلی برای خواندن کتابهای قطور تاریخی و دینی و مراجعه به این کتب کلاسیک را ندارند، در چنین شرایطی برای انتقال مفاهیم دینی به این نسل کشتیبانان امر فرهنگ و تبلیغ دین را سیاستی دگر باید!
ایشان مأمور به برقراری ارتباط با نسل جدید به زبان و بیان ایشان هستند؛ کما اینکه انبیا(ع) مأمور به این امر بودند همانگونه که حضرت سیدالمرسلین(ص) میفرماید:«إنّا مَعاشِرَ الأنبياءِ اُمِرنا أن نُكلِّمَ النّاسَ على قَدرِ عُقولِهِم» (همانا ما جماعت پیامبران مأمور به سخن با مردم به اندازه فهم ایشان هستیم) و کلام الله دراینباره چنین میگوید:« وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ»(و ما رسولی را به رسالت نفرستادیم مگر به زبان قوم او) و مولانا جلال الدین بلخی نیز این معنا را اینچنین میرساند: چون که با کودک سر و کارت فتاد/ پس زبان کودکی باید گشاد.
برای نسل جدید نوجوان، دیگر وعظ، خطابه و حتی کتابها، مقالات و سخنرانیهای خشک علمی جذابیتی نداشته و تمایلی به آن ندارند، پس با ایشان باید با استفاده از ابزارهای جدید در عرصه رسانه و مولتی مدیا ارتباط برقرار کرد و با استفاده از جذابیتهای بصری، مفاهیم را بدیشان منتقل کرد؛ در این راستا کتاب «و ناگهان طلوع» به قلم مسعود اسماعیلی را که انتشارات «دلیل ما» در سال 1402 منتشر ساخته است را میتوان گامی روبه جلو تلقی کرد.
این کتاب یک مجموعه کاربردی برای آموزش سیره نبی مکرم اسلام(ص) به نوجوانان است؛ این کتاب 14 فصل دارد که در هر فصل به یک بازه زمانی از حیات پیامبر(ص) میپردازد. به نقل از سایت انتشارات دلیل ما در این کتاب سعی شده تا با استفاده از ظرفیتهای داستان و ابزارهای کشش داستانی، فیلم، پویانمایی و ابزارهای رسانهای، بازی، مسابقه و کارگروهی و دیگر راهکارها سیره حضرت رسول(ص) را به مخاطبان نوجوان منتقل کرده و ایشان در مواجهه مستقیم با زندگی رسول مهربانیها(ص) قرار گیرند.
این کتاب میتواند شروع خوبی برای ترمیم ارتباط تبلیغات دینی باشد اما به طور قطع کافی نبوده و ما نیاز به اقدامات مشابه بسیاری در این زمینه داریم.
انتهای پیام