
به گزارش ایکنا،
سیدمحمدعلی دیباجی فروشانی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، 30 شهریورماه در نشست علمی «
روششناسی فلسفه دین» با بیان اینکه روشهای پرداختن به فلسفه دین گوناگون است، گفت: یکی از این روشها، پرسشگری است و افرادی چون
هیوم مبتنی بر این اصل عمل کردهاند؛ برخی هم تفکر عقلانی را معیار قرار میدهند؛ اعم از اینکه در چه سنت فلسفی تأمل کنند.
وی افزود: برخی فلاسفه روش خود را بر اجماع شهود فلسفی قرار میدهند، یعنی موضوعات فلسفه دین را مبتنی بر یک اجماع میکنند؛ در حال حاضر کتبی که در باب فلسفه دین در غرب منتشر میشود این گونه است و این مجموعه آثار یک ائتلاف فکری ایجاد کرده است.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: در بین فلاسفه اسلامی هم، ابن سینا و ملاصدرا فلسفه خود را مبتنی بر یک نظام کردهاند؛ بنابراین ما نمیتوانیم مدعی شویم که یک روش در برابر روش دیگری قرار دارد.
دیباجی بیان کرد: همچنین میتوان نتیجه گرفت هیچکدام از این شیوهها، استاندارد مسلط ندارند و میتواند با ضمیمهشدن روشهای دیگر به تکامل برسد. فردی که به پرسشگری یا دیگری که بر روش عقلانی و ... تأکید دارد، هر کدام اگر به دیگری ضمیمه شود، تکامل خواهد یافت.
وی در ادامه گفت: اگر به فلسفه دین با این نگاه بنگریم بسیاری از قضاوتها در مورد فلسفه دین قابل تغییر خواهد بود.
به حاشیه رفتن فلسفه قارهای
در ادامه حجتالاسلام و المسلمین
قاسم ترخان؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به عنوان ناقد مباحث مطرح شده، با بیان اینکه ارائهدهنده تلاش کردند تا تاریخنگاری دقیقی ارائه دهند، گفت: ایشان تلاش کردند تا بگویند، طرح مدنظرشان نوآوری دارد؛ زیرا کمتر به آن پرداخته شده و این هم از نقاط قوت بحث ایشان است.
وی افزود: از جمله ابهامات بنده نسبت به ارائه ایشان آن است که روشهای فلسفه قارهای را حاشیهای تلقی کرده است. ابهام دیگر هم در مفهوم دانش است؛ پرسش من این است که آیا پرسشگری مقدمه برای هر نوع کار فلسفی است؟
ترخان با بیان اینکه بحث روش و فلسفه دین از زمان شلایرماخر در قرن 18 و 19 مطرح شد، گفت: روش وی هم عمدتا مبتنی بر روش پدیدارشناختی بوده است؛ در مورد فلسفه اسلامی هم روشهایی که سنت اسلامی از آن استفاده میکند مورد توجه جدی نبوده است.
محمد محمدرضایی؛ دبیر جلسه هم در سخنانی با تأکید بر اینکه در ابتدا باید فلسفه دین را معنا کنیم تا به درک مشترکی از این واژه برسیم، گفت: فلسفه دین از دو واژه فلسفه و دین تشکیل شده است. جان هیک گفته است فلسفه دین زیرمجموعه فلسفه است ولی وسیلهای برای آموزش دین نیست. بنابراین خود فلسفه باید توضیح داده شود و ارائهدهنده باید این کار را میکردند.
سابقه فلسفه به اندازه تاریخ خلقت
استاد دانشگاه تهران، با بیان اینکه ما دوهزار و 500 سال تاریخ فلسفه داریم، اظهار کرد: البته به نظر بنده تفکر فلسفی از زمان خلقت انسان شروع شده است؛ گرچه شاید با عنوان تعریف فلسفه به صورت رسمی از دوهزار و 500 سال قبل شروع شده است و روش عقلانی و استقرایی و ... جزء روشهای آن است.
محمدرضایی، با تأکید بر اینکه فلسفه و جلوههای تفکر فلسفی را باید روشن کنیم، اظهار کرد: همه جلوهها به نظر بنده در زیرمجموعه فلسفه هستند, از این رو آکوئیناس، ارسطو، اگزیستانسیالیستها و مادیگراها و ... همه متعلق به نظام فلسفی هستند و میتوانند در حوزه دین فلسفهپردازی کنند.
وی تأکید کرد: بنابراین ما به تعداد فلسفههای موجود در تاریخ فلسفه میتوانیم فلسفه دین داشته باشیم؛ لذا برای اینکه سازشی صورت بگیرد باید همه را فلسفه دین بدانیم.
استاد دانشگاه تهران، با تصریح بر اینکه باید فلسفه دین اسلامی هم مورد بحث قرار بگیرد، ادامه داد: ضمن اینکه باید دین را هم تعریف و بر روی آن قرارداد کنیم زیرا هر دینی میتواند فلسفه دین داشته باشد، یعنی به تعداد فلسفههای موجود میتوان فلسفه دین داشت و در مورد هر دینی هم فلسفه دین داشته باشیم.
وی افزود: لذا عرض عریضی است و اینطور نیست که فقط در دست ما مطالبی باشد که در غرب در مورد فلسفه دین به صورت محدودتر نوشته و یا بیان شده است.
دیباجی فروشانی در ادامه سخنان خود گفت: بنده با بسیاری از سخنان استادان همراه هستم و آن را قبول دارم؛ معتقدم نظام فلسفی موجود در ابن سینا و ملاصدرا، فلسفه دین خاص خود را مبتنی بر منطق و روش فلسفی دارد.
وی با بیان اینکه هدف روششناسی فلسفه دین، خروج از سنت تحلیلی است، اظهار کرد: اینکه فلسفه دین اسلامی چگونه است باید گفت؛ که یک نظام فلسفی خاص مورد بحث است. مثلا باید تبیین کنیم که روششناسی ملاصدرا و علامه طباطبایی در این زمینه چیست.
انتهای پیام