کد خبر: 4311364
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۴
احمد شه‌گلی مطرح کرد

«محمدحسین حشمت‌پور» فیلسوفی که با مهربانی و تدبیر، میراث فلسفه را احیا کرد

عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: از ویژگی منحصر به فرد استاد حشمت‌پور این بود که ارتباط یک عنوان فلسفی را با آیات قرآن و عناوین دیگر به خوبی نشان می‌داد. ذهن منظم و منسجم داشت و بی ارتباط با موضوع سخن نمی‌گفت و همان‌طور که سؤال پرسیده می‌شد پاسخ می‌داد، به حاشیه نمی‌رفت و در یک کلام، احیاگر میراث فلسفی بود.

احمد  شه گلیبه گزارش ایکنا، احمد شه‌گلی؛ عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران،  26 مهرماه  در پیش نشست علمی نکوداشت اسوه دانایی و پارسایی؛ استاد محمدحسین حشمت‌پور گفت: ایشان نقل فرمودند که برخی 12سال شاگرد من بودند و غیبت نداشتند، استاد علاقه‌ای به فعالیت رسانه‌ای نداشت و برخی از شاگردان ایشان نیز اینگونه‌اند، در حالی که باید در مورد این مرد بزرگ توضیح و تبیین کنند.

وی با بیان اینکه استاد حشمت‌پور اهل خدمت به مردم بود، افزود: ایشان تعریف می‌کرد جوانی شیطان‌پرست شده بود؛ خواهرش که دانشجوی بنده بود تماس گرفت برادرم می‌گوید من فقط زمانی دست از شیطان‌پرستی بر‌می‌دارم که آقای جوادی را ببینیم، لذا ایشان ترتیب ملاقات این جوان را با آقای جوادی دادند؛ این نشان می‌دهد ایشان تا حدی با دانشجو رفتار مهربانانه‌ای داشتند که دانشجو، ساعت دو بامداد چنین درخواستی را مطرح می‌کند. 

عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه در مشکلاتی که برای طلاب پیش می‌آمد مرتبا تلاش می‌کرد تا این مشکلات حل شود، اظهار کرد: ایشان راهنمایی و مشاوره پایان‌نامه‌ای را نمی‌پذیرفت یا بسیار محدود قبول می‌کرد و می‌گفت با پایان‌نامه ساعت من پر نمی‌شود و ممکن است وجهی را که می‌گیرم درست نباشد و این در حالی است که برخی تا روز دفاع هم نمی‌دانند که مشاور پایان‌نامه هستند یا استاد راهنما و ناقد.

وی با بیان اینکه در سخن گفتن بسیار محتاط بود، تصریح کرد: ایشان مکاتب فلسفی کلانی را تدریس می‌کرد اما تعصبی بر روی آن نداشت در حالی که برخی خود را به فلسفه ملاصدرا و ابن سینا و ... گره زده‌اند. همین روحیه سبب می‌شد تا نقدهای وارده به فلسفه را به راحتی بپذیرد.

شه‌گلی با بیان اینکه اصل تنوع در جهان هستی پذیرفته شده است، گفت: همه پدیده‌ها و موجودات متنوع هستند و استعداد افراد و اشیاء نیز در شکل، هیئت، رنگ، آثار متفاوت است؛ مثلا گفته می‌شود خرما 200 نوع دارد سیب، هفت هزار و 30 هزار گونه ماهی شناسایی شده است.

وی افزود: در فلسفه گاهی مباحث انتزاعی کم حاصل مطرح می‌شود اما خوب است، همین بحث تنوع را از منظر فلسفی بحث کنیم که کاملا کاربردی است.

تفاوت موجودات از منظر قرآن

شه‌گلی تصریح کرد: در قرآن هفت بار از تعبیر اختلاف الوان استفاده شده که در مورد جنبندگان، کوه‌ها، موجودات زمینی و در مورد انسان نیز گفته شده است؛ از جمله: وَ مِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَٰلِكَ ۗ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ. لون در دیدگاه مفسران به معنای رنگ است و البته برخی آن را نوع می‌دانند نه رنگ. فخر، طبری، فیض آن را انواع در نظر گرفته‌اند و اینکه گفته شود خداوند موجودات را در انواع مختلف آفریده است، بیشتر نمایانگر قدرت خداست تا اینکه بگوییم خداوند موجودات را در رنگ‌های مختلف آفریده است.

وی اضافه کرد: دو بار در قرآن آمده است که ما انسان‌ها را در انواع مختلف آفریدیم، یعنی انسان‌ها به اعتبار اندیشه، نژاد، قوم، زبان، جسم، چهره و ... متفاوت هستند؛ ابن سینا در شفا گفته است که ما به تعداد انسان‌ها اختلاف چهره داریم یا تفاوت در نوک انگشت. پزشکی ثابت کرده است که افراد فردیت بیولوژیکی دارند. خصوصیات روانی نیز عالمی از تنوعات را دارد.

عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه نظریه گاردنر معتقد است که تنوع هوشی در بین افراد وجود دارد و افراد باید بر اساس هوش خودشان کار و شغل داشته باشند گفت: نظریه هوش سیار و نظریه رایج سلسله مراتبی هوش نیز عاملی برای طبقه‌بندی استعداد و هوش انسان است؛ این نظریات قدرت ادراک، حافظه، توانایی ادبی و کلامی و ...را مدنظر قرار می‌دهند.

وی افزود: اگر انسان ساحت حسی دارد، هوش او هم متناسب با این ساحت است؛ اگر سطح تخیلی دارد، هوش تخیلی و اگر ساحت عقلی، خلاقیت و شهودگرایی دارد، در همه این سطوح هوش‌های متناسب دارد، لذا به تعداد ساحات جزئی انسان، هوش وجود دارد.

وی با بیان اینکه این هوش هم تشکیکی است، یعنی درجات مختلف خلاقیت و حافظه در انسان‌ها وجود دارد، افزود: کسانی هستند که حافظه بسیار قوی دارند اما در هوش کلامی و تحلیل ضعیف هستند.

شه‌گلی اظهار کرد: یکی از استادان مشهور می‌گفت من فقط کنتزل ساده تلویزیون را می‌توانم روشن کنم در حالی که هم سن و سالهای ایشان با لب تاب کار می‌کنند یا نخبگانی داریم که اصلا شعر نمی‌فهمند. آقای صدوقی سها تعریف کرد که نزد  استاد مجرب و مسلط در فلسفه بودیم اما ایشان در مباحث اجتماعی، بسیار ساده بود؛ لذا زمانی ایران، گروگان‌های آمریکایی(در دوره ریاست جمهوری دولت‌های نهم و دهم) را گرفت نگران این بود که غذای آنان را از کجا می‌آورند. 

شه‌گلی تصریح کرد: برخی فیلسوف سطح عالی‌اند اما در عرصه اجتماعی عامی هستند و بزرگانی داشته‌ایم که هوش اجتماعی ندارند. مثلا یکی از فلاسفه بزرگ غرب نمی‌توانست خود را با چراغ قرمز هماهنگ کند یا نیکولا تسلا در عین نبوغ و اینکه اختراعات فراوانی داشت اما اختلال روانی هم داشت.

استاد حوزه و دانشگاه گفت: فیلسوفی داریم که نظریه‌پرداز خوبی است اما نمی‌تواند خوب توضیح دهد و بر عکس. امام در مورد ابن سینا گفته است بعد از حضرت حجت کسی مانند او نداریم؛ ابن سینا قدرت فهم، حافظه، انسجام، تحلیل و استدلال بسیار بالا داشته است؛ ملاصدرا هوش هستی‌گرایی به شدت بالایی داشته اما در مباحث متافیزیک و الهیاتی بر ابن سینا برتری دارد و چون تفکر انتزاعی و هستی‌ شناسی به شدت قوی داشت، پای فلسفه را از طبیعیات خارج کرد.

صاحب فهم و تبیین و توضیح دقیق

شه‌گلی اظهار کرد: اگر این مدل را با استاد حشمت‌پور تطبیق دهیم می‌بینیم ایشان، فهم دقیق و در عین حال تبیین متقنی از متون داشت. کسانی که در درس ایشان شرکت می‌کردند به این مسئله معترف هستند.

وی با بیان اینکه ایشان در تبیین جزئیات متون به شدت قوی بوده است، گفت: خصوصیت دیگر ایشان داشتن ذهن ریاضی بود؛ خودش هم می‌گفت خداوند ذهن مرا ریاضی‌وار خلق کرده است و طوری بوده است که در دبیرستان بدون توجه چندانی به درس معلم نمرات درجه یک می‌آورد.

شه‌گلی بیان کرد: ویژگی منحصر به فرد ایشان این بود که ارتباط یک عنوان فلسفی را با آیات قرآن و عناوین دیگر به خوبی نشان می‌داد. ذهن منظم و منسجم داشت و بی ارتباط با موضوع سخن نمی‌گفت و همانطور که سؤال پرسیده می‌شد پاسخ می‌داد، به حاشیه نمی‌رفت و در یک کلام، احیاگر میراث فلسفی بود.

شه‌گلی گفت: باید هر کسی هوش خود را شناسایی کند و برای آن برنامه بریزد. مثلا اگر سیستم ملاصدرا را بدانیم دیگر نخواهیم گفت که ملاصدرا سرقت علمی کرده است یا برخی استادان به درد تدریس نمی‌خورند لذا روش استفاده از علم آنان را باید تغییر دهیم. 

وی با انتقاد از معیار سنجش در کشور، اظهار کرد: در حال حاضر معیار سنجش در کشور، کنکور است اما به نظر بنده کنکور، نخبه‌کش است، در غرب و در کشور ما به این نتیجه رسیده‌اند که این روش صحیح نیست؛ لذا معدل را وارد کرده‌اند. کنکور به شدت حافظه محور است و کسی که قدرت حافظه قوی دارد رتبه بالاتر می‌آورد اما کسانی که قدرت خلاقی و نوآوری زیادی دارند، در کنکور حذف می‌شوند.

وی در پایان تأکید کرد: برای انتخاب هیئت علمی باید تنوع استعداد افراد را بپذیریم و بر اساس آن داوری کنیم.

انتهای پیام
captcha