محمدرضا یکانی، کارگردان فیلم کوتاه «سفید» در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه ازدواج سفید یکی از پدیدههای اجتماعی نگرانکننده در جامعه امروز است، اظهار کرد: موضوع ازدواج سفید مسئلهای بسیار گسترده و پیچیده است که برای پرداختن تحلیلی به آن باید ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را در نظر گرفت. متأسفانه در شرایط کنونی کشور، مشکلات اقتصادی و دشواریهای ازدواج سبب شده بسیاری از جوانان به سمت این نوع از روابط گرایش پیدا کنند. در ازدواج سفید، هیچگونه تعهدی میان طرفین وجود ندارد و همین مسئله باعث میشود سبک زندگی مدرن و بیپایهای در میان جوانان شکل گیرد که در آن روابط انسانی به سطحیترین شکل ممکن تقلیل مییابد. در چنین فضایی افراد صرفاً بهدنبال تجربه روابطی هستند که در ظاهر دوستی و همزیستی به نظر میرسد اما در حقیقت فاقد هرگونه التزام اخلاقی و معنوی است. همین دغدغه سبب شد تا تصمیم بگیرم فیلم «سفید» را بسازم؛ فیلمی که نه با نگاه قضاوتگرانه بلکه از منظر بازنمایی یک برش از زندگی، این پدیده را به تصویر میکشد تا مخاطب خود بتواند به تأمل و قضاوت بنشیند.
وی ادامه داد: در فیلم «سفید» قصد نداشتیم نگاه جامعهشناسانه یا تحلیلی صرف داشته باشیم، بلکه روایت داستانی از زندگی یک زوج را ارائه کردیم تا ببینیم در چنین رابطهای چه اتفاقاتی رخ میدهد و پیامدهایش تا چه حد میتواند ویرانگر باشد. هدف این بود که مخاطب بدون دریافت پیام مستقیم، از خلال روایت فیلم بتواند به درک درستی از واقعیت تلخ این نوع روابط برسد؛ روابطی که در ظاهر ساده و بیدغدغه به نظر میرسند اما در باطن، ریشه در بیتعهدی، خودخواهی و نادیده گرفتن ارزشهای انسانی دارند. بسیاری از جوانان ممکن است وارد چنین روابطی شوند یا در مسیر آن قرار گرفته باشند و ما میخواستیم با این اثر آنها را به اندیشیدن، تأمل و بازنگری در تصمیماتشان وادار کنیم.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: در ظاهر ممکن است این نوع زندگی سفید به نظر برسد، اما در درون آن سیاهی و تباهی نهفته است. وقتی رابطهای بدون تعهد، تقید و مسئولیت شکل میگیرد، طبیعی است که پیامدهای اخلاقی و روحی خطرناکی به دنبال داشته باشد. ازدواج سفید، بازدارندگی ندارد و پایبندی در آن معنایی پیدا نمیکند. به همین دلیل این مسئله برای من دغدغه شد و در قالب داستانی کوشیدم ابعاد مختلف آن را نشان دهم. در واقع «سفید» فیلمی در نکوهش ازدواج سفید است، نه فیلمی در جهت عادیسازی یا بازنمایی آن. در این اثر با روایت قصهای صحیح و باورپذیر، بدون شعار یا قضاوت، نشان دادهایم که چنین روابطی چگونه میتوانند به فروپاشی روحی، اخلاقی و انسانی افراد منجر شوند.
کارگردان فیلم کوتاه «سفید» با اشاره به مضامین مستتر در فیلم گفت: مفاهیم متعددی از جمله تأثیر مادیگرایی، نبود تعهد، ضعف باورهای مذهبی و غلبه نفس اماره بر رفتار انسانها، در دل روایت حضور دارد. مادیات و زرقوبرقهای ظاهری از مهمترین عواملی هستند که انسان امروز را از معنویت و ارزشهای اخلاقی دور میکنند. وقتی انسانها به جای توجه به فضیلت و درون، تنها ظاهر و تجملات را ملاک خوشبختی میدانند، به تدریج از ارزشهای دینی و اخلاقی فاصله میگیرند و در مسیر لغزش قرار میگیرند.
ازدواج سفید، بازدارندگی ندارد و پایبندی در آن معنایی پیدا نمیکند. به همین دلیل این مسئله برای من دغدغه شد و در قالب داستانی کوشیدم ابعاد مختلف آن را نشان دهم
وی افزود: در فیلم «سفید» میتوان دید که نبود باور مذهبی تا چه اندازه در رفتار و تصمیمهای افراد تأثیرگذار است. انسان مؤمن و دیندار هرگز بنیانهای اخلاقی را زیر پا نمیگذارد، زیرا اعتقادات او بازدارنده است. اما هنگامی که باور دینی تضعیف شود، نفس اماره انسان را به سمت زشتی، بیتعهدی و بیتوجهی به فضایل اخلاقی سوق میدهد. در فیلم نیز این وجوه به شکل غیرمستقیم و در بطن روایت مشاهده میشود و مخاطب درمییابد که چگونه بیایمانی، انسان را از مسیر درست انسانی دور میکند.
یکانی درباره شخصیتپردازی در فیلم تصریح کرد: در «سفید» سه شخصیت اصلی داریم که همگی از دل جامعه امروز انتخاب شدهاند. این شخصیتها افرادیاند که مخاطب آنها را میشناسد و با گوشت و پوست لمس کرده است. قصد نداشتیم آدمهایی خلق کنیم که غیرواقعی یا اغراقآمیز باشند. برعکس، هدف این بود که همان انسانهای عادی جامعه را با دغدغهها و تناقضهایشان به تصویر بکشیم؛ کسانی که در ظاهر شبیه همهاند، اما در درون درگیر خلأها و بحرانهای عاطفی و اخلاقی هستند.
وی با اشاره به تأثیر سبک زندگی غربی بر روابط امروز اظهار کرد: بیتردید سبک زندگی غربی و تقلید ظاهری از آن در میان بخشی از جامعه ما تأثیرگذار بوده است. اینکه افراد با گرایش به جلوههای بیرونی و نمادهای سطحی مانند نگهداری حیوانات خانگی یا نمایش نوع خاصی از زندگی، تصور کنند متجدد و روشنفکر شدهاند، نتیجه همین تأثیرپذیری سطحی است. این نوع نگاه موجب میشود انسانها از معنا و عمق زندگی فاصله بگیرند و صرفاً در پی تظاهر باشند. در مقابل، شخصیتهای فیلم ما واقعی و ملموساند و رفتارشان برای مخاطب باورپذیر است، زیرا از همین بستر اجتماعی برخاستهاند.
کارگردان فیلم کوتاه «سفید» در بخش دیگری از سخنان خود گفت: عشق حقیقی بر پایه تعهد شکل میگیرد. عشق یعنی ایثار و از خودگذشتگی، و چنین عشقی تنها در بستر یک رابطه سالم و متعهدانه معنا پیدا میکند. در زندگیهایی که بر اساس تعهد بنا شدهاند، عشق میتواند دوام بیاورد و رشد کند. اما در روابطی که از ابتدا بیتعهدی بر آن حاکم است، هرگز عشق واقعی پدید نمیآید. در فیلم نیز این مسئله بهخوبی بازتاب یافته است؛ شخصیتها میکوشند رابطه خود را حفظ کنند اما چون اساس رابطهشان بر ایمان، اعتقاد و پایبندی استوار نیست، در نهایت شکست میخورند. عشقی که میان آنها وجود دارد، سطحی و زودگذر است، زیرا ایثار و باور در آن جایی ندارد. وقتی در یک رابطه تعهدی وجود ندارد، آزادی ظاهری جایگزین مسئولیت میشود و این تصور غلط پدید میآید که میتوان بدون قید و شرط در کنار دیگری زندگی کرد. اما در واقع چنین آزادیای به بیثباتی، دلزدگی و فروپاشی عاطفی منجر میشود. فیلم «سفید» در تلاش است تا با نشان دادن همین فرآیند، مخاطب را به تفکر درباره مفهوم واقعی عشق و تعهد وادارد.
یکانی در ادامه درباره نقش خانواده در فیلم و در جامعه گفت: خانواده کوچکترین و در عین حال بنیادیترین نهاد اجتماعی است که انسان در آن رشد میکند و اولین آموزشهای اخلاقی و رفتاری را فرا میگیرد. بنیان یک خانواده سالم بر تعهد، ایمان و مسئولیتپذیری زن و مرد استوار است. اگر تعهد از خانواده حذف شود، نتیجه آن فروپاشی و آسیبپذیری شدید خواهد بود. در ازدواج سفید، ما دیگر با خانواده به معنای واقعی آن مواجه نیستیم، بلکه با رابطهای سطحی و زودگذر روبهروییم که هیچگونه پایداری ندارد. وقتی روابط انسانی تنها بر اساس لذتهای آنی و گذرا شکل میگیرد، دیگر نمیتوان انتظار پایداری و آرامش داشت. چنین روابطی نهتنها به تشکیل خانواده منجر نمیشوند بلکه فرد را به سمت افسردگی، بیاعتمادی و یأس سوق میدهند. در فیلم «سفید»، این پیامدها بهروشنی نمایش داده میشود تا مخاطب دریابد که خوشبختی و آرامش واقعی تنها در سایه زندگی اصیل ایرانی و آموزههای دینی تحقق مییابد. سبک زندگی درست، یعنی بازگشت به تعهد، ایمان و ارزشهای اخلاقی؛ همان مفاهیمی که اساس خانواده و جامعه سالم بر آنها بنا میشود.
وی در بخش دیگری از گفتوگو با ایکنا با اشاره به لایههای معنایی و فلسفی اثر اظهار کرد: فیلم «سفید» در حقیقت مقایسهای میان دو مفهوم بنیادین یعنی ازدواج و تعهد ارائه میدهد. این دو مفهوم، زمانی معنا پیدا میکنند که انسان بتواند از جهت معنایی به درک درستی از انسانیت برسد. فیلم نشان میدهد که اگر انسان از مسیر تعهد، اخلاق و معنویت دور شود، از جوهره انسانی خود فاصله گرفته و حتی ممکن است به موجودی غریزی و درندهخو تبدیل شود که قادر به کنترل نفس و تمایلات خویش نیست. در این اثر، به وضوح به مسئلهی «انسان واقعی» و «درک درست از انسانیت» پرداخته شده است و معیارهای اساسی یک ازدواج و خانواده سالم، یعنی ایمان، تعهد و مسئولیتپذیری، بهعنوان عناصر محوری روایت در نظر گرفته شدهاند.
وی در ادامه با اشاره به طراحی بصری و انتخاب رنگ در فیلم توضیح داد: از آنجا که عنوان فیلم «سفید» است، تلاش کردیم معنا و مفهوم رنگ را در همه اجزای اثر جاری کنیم. فضای فیلم در لوکیشنی روایت میشود که دیوارهای آن سفید است؛ رنگی که در ظاهر یادآور پاکی و سادگی است. اما در جریان روایت، مخاطب به تدریج درمییابد که این سفیدی، آرامآرام به تیرگی میل میکند. در واقع، ما طیفی از رنگ را از سفید آغاز کرده و تا سیاه ادامه دادیم تا مسیر سقوط انسان از ظاهر آرام و بیآلایش به درون تاریکی و پلیدی را به تصویر بکشیم. در آغاز فیلم، همه چیز روشن، شاد و عادی به نظر میرسد، اما هرچه داستان پیش میرود، رنگها تغییر میکنند و سیاهی بر تصویر و بر درون شخصیتها سایه میافکند. این تغییر تدریجی رنگها نمادی از فروپاشی اخلاقی و روحی انسانهایی است که از پذیرش مسئولیت و تعهد سر باز میزنند.
بیتردید سبک زندگی غربی و تقلید ظاهری از آن در میان بخشی از جامعه ما تأثیرگذار بوده است. اینکه افراد با گرایش به جلوههای بیرونی و نمادهای سطحی مانند نگهداری حیوانات خانگی یا نمایش نوع خاصی از زندگی، تصور کنند متجدد و روشنفکر شدهاند، نتیجه همین تأثیرپذیری سطحی است
یکانی درباره پایان تلخ فیلم گفت: فیلم «سفید» پایانی تلخ دارد و این تلخی کاملاً آگاهانه انتخاب شده است. به نظر من، تلخیِ پایان نهتنها ضعف نیست، بلکه نوعی هشدار جدی برای مخاطب محسوب میشود. خواستم بیننده با تماشای سرانجام کاراکترها به فکر فرو رود و درک کند که بیتعهدی و بیمسئولیتی تا چه اندازه میتواند انسان را به ورطه سقوط بکشاند. این پایان تلخ، فرصتی برای بازگشت باقی نمیگذارد و در واقع، تلنگریست برای ذهن تماشاگر تا خود را جای شخصیتها بگذارد و بیندیشد که اگر در چنین موقعیتی قرار میگرفت، چه تصمیمی میگرفت. گاهی لازم است تلخی، مخاطب را شوکه کند تا تأثیرش عمیقتر شود و به تفکر وادارد.
وی درباره تأثیرگذاری سینما در انتقال پیامهای اجتماعی و اخلاقی تصریح کرد: در دنیای امروز هیچ رسانهای به اندازه سینما نمیتواند بر ذهن و احساس مخاطب اثر بگذارد. قدرت تصویر و روایت در سینما به اندازهای بالاست که میتواند بدون شعار، مستقیمترین تأثیر را بر بیننده بگذارد. وقتی فیلمی بر پایه قصه و روایت درست ساخته شود، مخاطب بدون نیاز به تبلیغ یا توضیح، با آن ارتباط برقرار میکند و پیام را درونی میسازد.
کارگردان فیلم کوتاه «سفید» افزود: برای آنکه بتوانیم در جامعه فضایل اخلاقی و ارزشهای انسانی را تقویت کنیم، ابتدا باید زشتیها و منکرات را نشان دهیم. نمیتوان تنها از خوبیها گفت بدون آنکه مخاطب بدیها را ببیند و درک کند. در حقیقت، فیلم «سفید» از مسیر نشان دادن منکر، مخاطب را به معروف میرساند. ما پلیدیها را نمایش میدهیم تا بیننده خود به درک و انتخاب درست برسد. هدف این است که تماشاگر، پس از دیدن واقعیت تلخ ازدواج سفید و پیامدهایش، به این نتیجه برسد که تنها راه درست، پایبندی به تعهد، اخلاق و خانواده است.
یکانی ادامه داد: یکی از رسالتهای اصلی فیلمساز، نشان دادن آسیبهای اجتماعی به صورت صریح و بیپرده است. اگر تنها به گفتن شعار و نصیحت بسنده کنیم، تأثیری بر مخاطب نخواهد داشت. پیام باید در دل روایت مستتر باشد، نه آنکه جداگانه بیان شود. زمانی فیلم میتواند مؤثر واقع شود که مخاطب خود به کشف معنا برسد. خوشبختانه مردم امروز بسیار تیزبین و باهوشاند و اگر فیلمی صادقانه ساخته شود، پیام درست را از آن برداشت میکنند.
وی با بیان اینکه در جامعه امروز کمبود فیلمهایی احساس میشود که بیپرده به آسیبهای واقعی اجتماعی بپردازند، تصریح کرد: سینما باید آینهای از حقیقت باشد و مسائل را شفاف بازنمایی کند. فیلم «سفید» تلاشی است در همین مسیر؛ روایتی که بدون شعار، اما با نگاهی انسانی و اخلاقی، به مخاطب یادآوری میکند که ریشه آرامش و انسانیت، تنها در سایه ایمان، تعهد و خانواده سالم شکل میگیرد.
یکانی در پایان این گفتوگو لیست عوامل فیلم کوتاه «سفید» را بدین شرح معرفی کرد:
عوامل و دستاندرکاران این پروژه عبارتند از:
نویسنده، تهیهکننده و کارگردان: محمدرضا یکانی
بازیگران: سپیده نوری، مرضیه اکبرنژاد، محمد ولدخانی، حسن رضایی
فیلمبردار: بهرام لطفی
صدابردار: محمدرسا محمدی
دستیار اول کارگردان و برنامهریز: مرضیه اکبرنژاد
طراح صحنه و لباس: روژینا مافی
مدیر تولید: حسن رضایی
چهرهپرداز: ستیا دلشاد
عکاس: مهسا عباسی
متصدی صحنه: عسل روستایی
فیلمبردار پشتصحنه: وحید علیمحمدی
دستیاران فیلمبردار: علی احمد، عرفان شریفی، علی نیکخواه، محمد اسمعیلزاده
دستیار کارگردان: ماریا افشاری
دستیار عکاس: آیسل عبداللهی
دستیاران صحنه و لباس: رکسانا خدابخش، مهتاب لطفاللهی
تدارکات: محمد کرامتی
مجری طرح: مؤسسه فیلمسازی یکان تصویر تهران
مدیر روابط عمومی پروژه: امین اعتمادیمجد
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام