کد خبر: 4312503
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۱

وقتی قدرت، آینه‌ انسان می‌شود

دوم آبان ماه سالروز تولد شهید بهشتی است و اگر انسان امروزی بخواهد در مقام یادبود به او بیندیشد، از او می‌توان درس‌ها آموخت که یکی از آن؛ مراقبت از خود در برابر قدرت است، مراقبتی که نه صرفا به مثابه یک فضیلت فردی قلمداد شود بلکه وظيفه‌ و ساحتی اجتماعی دارد.

وقتی قدرت، آینه‌ی انسان می‌شود

به گزارش ایکنا، دوم آبان‌ماه، سالروز تولد شهید سیدمحمد حسینی بهشتی است؛ به همین مناسبت محمد کرمی‌نیا دانش آموخته فلسفه در مقام اینکه امروزه چگونه می‌توان به بزرگ مردی چون شهید بهشتی نگریست، یادداشتی در اختیار ایکنا قرار داده است.

شهید بهشتی اندیشمندی که حضورش در تاریخ معاصر ایران نه صرفاً با نقش سیاسی‌اش، بلکه با زبان فلسفی و ژرف‌نگرش در باب انسان و اخلاق قدرت معنا می‌یابد. در میان ده‌ها جمله‌ ماندگار از او، این یک جمله چکیده‌ تمام دغدغه‌هایش است: «مراقب باشیم پُست‌ها، پَستمان نکنند.» جمله‌ای که نه هشدار سیاسی صرف، بلکه یک تأمل وجودی است؛ دعوتی به مراقبه‌ درونی در برابر وسوسه‌ای که از درون انسان سر برمی‌آورد، همان‌جا که قدرت، به‌ جای آن‌ که ابزار خدمت شود، بدل به آینه‌ تاریک خودخواهی می‌گردد.

شهید بهشتی از جنس سیاستمدارانی نبود که قدرت را به‌ مثابه‌ هدف می‌فهمند؛ او از همان آغاز، با ذهنی فلسفی و تربیت‌ یافته در مدرسه‌ حکمت، قدرت را صورت اجتماعی اخلاق می‌دانست. در نگاه او، مسئولیت، نه امتیاز، که تمرین مداوم تزکیه‌ نفس بود. به همین دلیل، این جمله‌ کوتاه، فراتر از نصیحتی اخلاقی، تلاشی است برای ترسیم مرز میان «قدرت اخلاقی» و «اخلاق قدرت». او می‌خواست بگوید انسان در موقعیت قدرت، در واقع در موقعیت آزمون است و پست، اگرچه در ظاهر بالاتر می‌نشاند، در باطن می‌تواند فرودگاه سقوط باشد. این همان چیزی است که او با آن بازی ظریف زبانی میان «پُست» و «پَست» بیان کرد: نردبانی که می‌تواند هم به بام روشن مسئولیت ببرد و هم به چاه تاریک فرومایگی.

در فلسفه‌ اخلاق، همواره این پرسش بنیادین مطرح بوده است که آیا انسان در مقام اختیار، می‌تواند میان خیر و شر، آگاهانه بایستد؟ بهشتی پاسخ می‌داد: تنها اگر انسان، خود را در حضور حقیقت احساس کند. از این‌رو، او میان دین‌داری و تعهد اجتماعی جدایی نمی‌دید؛ مسئول بودن برای او امری قدسی بود، زیرا به‌ جای آن‌ که با قدرت تعریف شود، با آگاهی تعریف می‌شد. او از نخستین متفکران پس از انقلاب بود که کوشید اخلاق را از قالب موعظه بیرون آورد و به عرصه‌ کنش عمومی وارد کند. در سخنانش همواره ردی از عقلانیت دیده می‌شد؛ عقلانی به معنای جست‌وجوی توازن میان وظیفه و وسوسه.

وقتی می‌گفت «مراقب باشیم پُست‌ها، پَستمان نکنند»، در واقع بر مفهومی تأکید می‌کرد که بعدها در فلسفه‌ سیاسی مدرن، به «خودآگاهی اخلاقی در ساختار قدرت» تعبیر شد. او پیش از آن‌ که ماکس وبر درباره‌ «اخلاق مسئولیت» سخن بگوید یا هابرماس از «عقلانیت ارتباطی» بنویسد، در عمل، بر ضرورت اخلاقی‌کردن قدرت پافشاری داشت. برای بهشتی، جامعه‌ای عادل نمی‌شود مگر آن‌ که حاکمانش، نخست بر خویش حاکم باشند. به همین دلیل است که یاد او نه صرفاً در تقویم انقلاب، بلکه در ضمیر اخلاق ایرانی باقی مانده است.

تولد او در دوم آبان ۱۳۰۷، در دل جامعه‌ای پرآشوب و متکثر، با سرنوشتی گره خورد که در نهایت به شهادتش در هفتم تیر ۱۳۶۰ انجامید. اما اگر زندگی او را از منظری فلسفی بنگریم، می‌بینیم که مسیرش از آغاز تا پایان، جست‌وجوی «تعادل» بود: تعادل میان ایمان و عقل، میان وظیفه و آزادی، میان سیاست و معنویت. این تعادل، همان چیزی است که امروز، بیش از هر زمان دیگر، جامعه‌ ما به آن نیاز دارد. در روزگاری که ارزش‌ها گاه به ابزار رقابت سیاسی تقلیل می‌یابند و مسئولیت، به نام خدمت، بهانه‌ تسلط می‌شود، بازخوانی اندیشه‌ بهشتی یعنی بازگشت به سرچشمه‌ اخلاقِ مسئولیت؛ جایی که انسان نه در مقام قدرت، بلکه در مقام آگاهی سنجیده می‌شود.

جمله‌ی بهشتی را می‌توان به‌منزله‌ دعوتی به «خودحراسی اخلاقی» فهم کرد. او هشدار می‌داد که سقوط انسان از درون آغاز می‌شود، درست همان‌ گاه که می‌پندارد صاحب مقام، صاحب حقیقت نیز هست. در منطق او، پُست‌ها نه مایه‌ امتیاز، بلکه امکان تازه‌ای برای تجربه‌ فروتنی‌اند؛ جایی برای آزمودن میزان صداقت خویش در میدان عمل. از این منظر، بزرگ‌ترین خطر برای انسان، نه دشمن بیرونی، که فراموشی درونی است؛ فراموشیِ آن‌ که قدرت، آینه‌ انسان است و هرچه در اوست، در چهره‌ قدرتش آشکار می‌شود.

اگر امروز بخواهیم درسی از بهشتی برای زمانه‌ خود بیاموزیم، شاید همین باشد: مراقبت از خود در برابر قدرت، نه یک فضیلت فردی، بلکه وظیفه‌ای اجتماعی است. جامعه‌ای که نخبگانش به اخلاق قدرت بی‌اعتنا باشند، دیر یا زود، در چرخه‌ تکرار پستی‌ها گرفتار می‌شود. پس شاید باید هر سال، در دوم آبان، به‌ جای صرفاً یادکردی آیینی، به تأملی تازه بنشینیم: آیا ما نیز در جایگاه‌های کوچک یا بزرگ خود، هنوز مراقبیم که پُست، پَستمان نکند؟

انتهای پیام
captcha