
به گزارش ایکنا، نشست نقد و بررسی کتاب «معناشناسی رنج و سختی در قرآن کریم» از سوی معاونت پژوهشی دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی عصر چهارشنبه 3 دیماه در این دانشگاه برگزار شد.
زینبسادات قوام، نویسنده کتاب در این نشست، با تأکید بر اینکه قرآن کتاب هدایت است، گفت: برای فهم این کتاب و بهرهگیری از آموزههای هدایتی آن، برداشتن گامهای مهمی ضروری است که از جمله آنها میتوان به فهم واژگان و مفردات قرآن کریم اشاره کرد تا معنای واژهها در بستر آیات روشن شود. معناشناسی نیز تلاشی است برای نشان دادن معنای دقیق واژه در آیه.
وی افزود: در این اثر، استخراج واژگان کلیدی مورد توجه قرار گرفته و همچنین اشتراکات و تفاوتهای معنایی واژهها، مصادیق و آثار مثبت و منفی و نیز رنج و سختیِ مثبت و منفی بررسی شده است که این رویکرد شایسته تقدیر است.
قوام با بیان اینکه مفهوم رنج و سختی و واژگان ناظر بر این مفهوم، کمتر در تحقیقات معناشناسی مورد توجه قرار گرفته است، گفت: در آیات قرآن حدود ده واژه مرتبط با این مفهوم وجود دارد که در کتب لغوی نیز با همین معنا ذکر شدهاند.
وی افزود: روش معناشناسی به ما کمک میکند تا واژگان پربسامد و کلیدی مرتبط با رنج، مانند «کَبَد»، مورد بررسی قرار گیرد. این واژه در آیه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ» آمده و از جمله آیات پرشبهه به شمار میرود؛ بدین معنا که این پرسش مطرح میشود چگونه انسان در رنج و سختی آفریده شده است و آیا این رنج همان مفهومی است که در واژههایی مانند «عُسر» و دیگر موارد مشابه بیان شده است یا خیر.

وی تأکید کرد: با بهکارگیری روش معناشناسی همزمانی در این پژوهش، برای هر واژه نمودارهایی ترسیم شده است تا حوزههای معنایی، مؤلفهها و مصادیق رنج و سختی مشخص شود و در نهایت، روابط معنایی هر واژه بهصورت روشن تبیین گردد.
رنج منفی و مثبت
قوام بیان کرد: گاه واژگان، در عین داشتن اشتراکات فراوان، تفاوتهای قابلتوجهی نیز با یکدیگر دارند؛ بهگونهای که هر واژه ناظر به نوع خاصی از رنج است. برخی واژگان آثار مثبت رنج و برخی دیگر آثار منفی آن را نشان میدهند؛ به بیان دیگر، بعضی واژهها بیانگر رنج مثبت و برخی بیانگر رنج منفی هستند. برای مثال، واژه «عَنَت» نشاندهنده رنج منفی است. در سوره توبه نیز آمده است که به رنج افتادن مردم برای پیامبر اکرم(ص) بسیار گران است؛ رنجی که میتواند موجب ضلالت و گمراهی انسان شود.
وی با اشاره به اینکه آثار رنج و سختی نیز در این کتاب بررسی شده و شامل آثار مثبت و منفی است، اظهار کرد: نحوه مواجهه انسانها با رنج و سختی نیز مقولهای مهم به شمار میرود که در آثار پژوهشی کمتر به آن پرداخته شده است.
نویسنده این اثر با بیان اینکه در این پژوهش ده واژه مورد بررسی قرار گرفته اما همچنان جای کار عمیقتری وجود دارد، گفت: تمایل دارم از دل این اثر، کتابی کاربردی برای عموم مردم تدوین شود تا واژگان قرآنی به زبانی ساده و روان در دسترس همگان قرار گیرد.

نویسنده کتاب «معناشناسی رنج و سختی در قرآن کریم» با بیان اینکه در این اثر از دیدگاههای زرشناسان بهره گرفته است، افزود: امیدوارم دیگر صاحبنظران نیز دیدگاهها و نظرات خود را در این زمینه ارائه دهند.
نقد بر کتاب
در ادامه، عاطفه زرسازان بهعنوان ناقد در این نشست گفت: کتاب ایشان اثری بینارشتهای است، لذا انجام چنین پژوهشهایی را توصیه میکنم. استفاده مناسب از آیات، جداول و نمودارها از جمله نقاط قوت این اثر به شمار میرود و ما این روش را به دانشجویان نیز توصیه میکنیم.
وی افزود: معمولاً در کتابهای معناشناسی، هدف نویسنده استخراج معناست و پس از دستیابی به معنا، کار به پایان میرسد، اما در این اثر، علاوه بر معنا، مصادیق، آثار و واکنشها نیز تبیین شده که از محاسن قابل توجه آن محسوب میشود.
زرسازان تصریح کرد: قدردانی و تشکر از مشاوران معمولاً در ابتدای کتابها ذکر میشود، اما در این اثر چنین بخشی وجود ندارد. همچنین در برخی موارد از منابعی استفاده شده است، اما منبع آنها ذکر نشده؛ هرچند روش پژوهش معناشناسی است، اما نباید برداشتهای ذهنی بدون ارجاع مطرح شود و لازم است منابع بهطور دقیق ذکر شوند.
وی با تأکید بر اینکه از دیگر محاسن این اثر، کم بودن اغلاط تایپی و محدود بودن آنها به حدود سه مورد است که در چاپهای بعدی باید اصلاح شود، اظهار کرد: در صفحه ۵۲ اشاره شده است که «همنشینی» به واژگانی اطلاق میشود که دارای بسامد بالا هستند، در حالی که ممکن است واژهای تنها یکبار بهکار رفته باشد اما همنشین محسوب شود؛ یعنی واژگانی با بسامد پایین اما تأثیرگذاری معنایی بالا نیز میتوانند در همنشینی نقش داشته باشند.
وی اضافه کرد: در تبیین روش معناشناسی، چند گام از جمله همنشینی و جانشینی مطرح شده است، اما لازم است از مقوله «تقابل» نیز استفاده شود.

وی ادامه داد: در صفحه ۵۹ و در پاراگراف نخست، واژه «ضَرَر» بهمعنای نقصان در اعتقاد، مال، فرزند و معیشت تبیین شده و دو آیه نیز ذکر شده است، اما برای هر واژه، ارائه ارجاعات مناسب ضروری است.
زرسازان گفت: در صفحه ۶۷، آیات بهصورت تقطیعشده آورده شده و سپس نتیجهگیری صورت گرفته است که این امر موجب دشواری در فهم برای خواننده میشود؛ چراکه نویسنده بهدلیل تسلط و حفظ قرآن، بهسرعت به معنای مورد نظر دست مییابد، اما این فرایند برای سایر مخاطبان آسان نیست. همچنین در برخی موارد، مستندات ذکر نشده و در سراسر کتاب نیز آدرسدهی مشخصی برای استناد وجود ندارد که این امر از منظر علمی قابل نقد است.
وی بیان کرد: در صفحه ۱۵۱، در بیان همنشینهای واژه «صَدر»، تنها به «نفس» اشاره شده و سایر همنشینها مانند «ضِیق» مورد غفلت قرار گرفته است. همچنین در صفحه ۱۵۴، یک پاراگراف دقیقاً تکرار مطالب صفحه قبل است که احتمالاً بهصورت غیرعامدانه رخ داده است. در صفحه ۱۶۳ نیز در بحث واژه «سَبّ»، مطالبی مطرح شده که از دقت لازم برخوردار نیست.
زرسازان اظهار کرد: در صفحه ۱۸۰ و در بررسی واژه «عُسر»، از برخی همنشینهای دقیقتر چشمپوشی شده است. همچنین در صفحه ۲۰۲ نوعی ناهمسانی در روش مشاهده میشود؛ به این معنا که در مواردی که لفظ سنگین تلقی شده، به ترجمه رجوع شده و نه تفسیر، در حالی که انتظار میرود کتاب از انسجام روششناختی برخوردار باشد و بهصورت یکدست، یا به تفسیر ارجاع دهد یا به ترجمه.
ابهام در خشیت
این ناقد بیان کرد: در صفحه ۲۲۹، در تبیین مفهوم «خشیت» ابهام وجود دارد و جمعبندی روشنی درباره آن ارائه نشده است. همچنین در بررسی همنشینهای واژه «نَصَب»، «شیطان» بهعنوان همنشین در نظر گرفته شده و بر این اساس، اینگونه نتیجهگیری شده است که این رنج میتواند بهدست شیطان ایجاد شده باشد؛ در حالی که آیه مورد نظر چنین برداشتی را تأیید نمیکند.
وی افزود: در آیه تصریح شده است که شیطان از طریق این رنجها و «نَصَب»، وجود حضرت ایوب(ع) را مس کرد که پیامد آن نومیدی بود؛ بنابراین، شیطان خالق یا ایجادکننده «نَصَب» نبوده، بلکه از آن بهره برده است.
تفاوت کدح و کبد
زرسازان با اشاره به تفاوت میان دو واژه «کَدح» و «کَبَد» بیان کرد: در آیه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ»، حرف «فی» مورد تأکید قرار گرفته و نشاندهنده بستر و فضای خلقت انسان است، در حالی که «کدح» چنین دلالتی ندارد. «کدح» شاید بیشتر ناظر به بُعد روحی انسان باشد و نه بُعد جسمی، اما «کبد» میتواند ناظر به بستر و محیطی باشد که انسان در آن قرار دارد.
وی در جمعبندی نهایی نقد خود تأکید کرد: در مجموع، این اثر کاری قابل تقدیر است و انتخاب ده واژه برای بررسی، خود اقدامی ارزشمند و شایسته تقدیر به شمار میرود.
قوام نیز در سخنانی مجدد گفت: دستهبندی مطالب براساس نظر انتشارات انجام شده است. همچنین قرار بود بخش قدردانی و تشکر در ابتدای کتاب اضافه شود، اما بهدلیل ناهماهنگی، این موضوع عملی نشد.
وی با تأکید بر اینکه مباحث ساختاری و محتوایی مطرحشده ارزشمند بوده و در چاپهای بعدی مورد توجه قرار خواهد گرفت، اظهار کرد: درباره واژگان تقابلی، تصور بنده این بود که این مباحث در بخش «همنشینی» و با عنوان «همنشین تقابلی» گنجانده شود. همچنین در خصوص معنای «خشیت» نیز مقصود، ترس آگاهانه بوده است.

قوام تصریح کرد: در آیه «وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ ۖ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا»؛ «و در تعقیب و جستوجوی دشمن سستی نکنید؛ اگر شما در رویارویی با دشمن درد و رنج میبینید، آنان نیز همانند شما درد و رنج میبینند و شما چیزی از خدا امید دارید که آنان امید ندارند و خدا همواره دانا و حکیم است»، مراد این است که ظرف وجودی انسان، ظرف رنج است و انسان نمیتواند از آن گریزی داشته باشد.
وی در پایان گفت: البته برخی رنجها ناشی از افعال نادرست و گناهان خود انسان است که این نوع رنجها برای مؤمن مطرح نیست و واژه «عَنَت» ناظر به این دسته از رنجهاست. در مقابل، برخی رنجها موجب تعالی انسان میشود و مؤمنان بیش از غیرمؤمنان متحمل اینگونه رنجها میشوند.
انتهای پیام