خوزستان - معارف

حالات حضرت علی(ع) در مقام امتحان

حالات حضرت علی(ع) در مقام امتحان

امیر المؤمنین(ع) به نزول آیه «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» مضطرب شد. عرض کرد: یا رسول الله، در روز احد، غبطه خوردم که کشته نشدم. می‌ترسم مفتون بشوم. حضرت فرمود: تشویش مکن شهید می‌شوی. آیا در وقت شهید شدن صبر خواهی کرد؟ عرض کرد: یا رسول الله(ص) شهادت جای شکر است، نه صبر. با وجود این ببین خوفش چطور بود.
مقید به قید او

مقید به قید او

انسان وقتی که از هوای دل دست بر نمی‌دارد «یا الله» اش دروغ است. «یا الله» یعنی قید کردم دلم را به او، مقیدم به قید او. تو که مقیدی به هوای دلت، پس یک «یا الله» و «یا رسول الله» راست نگفته‌ای.
چاره بعد از توبه دعاست

چاره بعد از توبه دعاست

می‌ترسم پرده برداشته شود، چشمت باز می‌شود، می‌بینی تاریک است، خانه‌ای نداری. علاجی که بعد از توبه به نظرم می‌آید دعاست. خصوص آخر ماه مبارک رمضان، وقتی که افتادی نمی‌توانی دعا کنی.
اقتدار مستمر امام علی(ع) در تاریخ

اقتدار مستمر امام علی(ع) در تاریخ

حجت الاسلام والمسلمین منصور کیانی با بیان اینکه امیرالمؤمنین(ع) هیچ‌گاه از عقیده خود عقب‌نشینی نکرد، گفت: تاریخ از اقتدارگران زیادی برای ما یاد کرده است، اما هیچ کدام از این شخصیت‌ها ایجاد تنشی نکرده؛ اما این امام علی(ع) است که در طول تاریخ اقتدار مستمری دارد.
ندای ملائکه پس از مرگ

ندای ملائکه پس از مرگ

حضرت امیر عليه‌السلام می‌فرماید: مرگ به صفت در نمی‌آید. روح انسانی آن وقتی که پیاده‌اش می‌کند چه می‌گوید، چه می‌شنود؟  آنهایی که در دین خود مستقیم هستند، سخن ملائکه را می‌شنوند که می‌گویند: ما دوستیم با شما. مترس. تو مهمان خدای غفور رحیمی. 
یک «لا اله الا الله» درست

یک «لا اله الا الله» درست

پس تو هم «لا اله الا الله» می‌گویی، می‌ترسم خدا بگوید دروغ می‌گویی. این را می‌خواهم که بفهمی خالق تو خداست، رازق خداست. می‌ترسم از دنیا بروی و یک «لا اله الا الله» درستی نگویی. 
آغازش توحید و پایانش عدالت

آغازش توحید و پایانش عدالت

دعای شریف افتتاح به دو بخش اساسی تقسیم می‌شود؛ بخش نخست رابطه «انسان و خدا» که مسائل پیرامون توحید را تشکیل می‌دهد و بخش دیگر رابطه «انسان با خلیفة اللّه» است که پس از ترسیم فضای توحیدی حاکم بر هستی به مسئله‌ سیاسات و جامعه می‌پردازد و امتداد توحید حقیقی را در جامعه‌ انسانی بررسی می‌کند.
زندگانی‌ را بفهم

زندگانی‌ را بفهم

اول باید زندگانی را بفهمی تا مردن را بفهمی. چه پوسیده می‌شود؟ علاقه‌اش چطور است؟ باید ببینی با مردن چه می‌ماند و چه می‌رود؟باید بفهمی چطور زنده‌ای تا بفهمی که  چطور مرده‌ای؟
پیاده شدن از مَرکَب

پیاده شدن از مَرکَب

مردم هوای دل خود را عبادات قرار داده‌اند، به‌طوری که اگر صاحب دین بگوید نه چنین است، نمی‌شنوند. گونه چیزها علاجش دو چیز است؛ یکی توحید را بفهمی و یکی معاد را. اعتقاد بکنی که وقتی می‌میری نمی‌میری، بلکه تو را پیاده می‌کند از مَرکب. 
یک چیزِ خالص برای خدا

یک چیزِ خالص برای خدا

خدا از شما گله دارد: ای بنده، همه چیز به تو دادم، خالص. تو به من یک چیز خالص داده‌ای؟ می‌گوید: ای بنده، من هر چه به تو دادم راستی دادم. تو یک راستی گفته‌ای؟