جانِ کلام؛
ما نه تنها هستی را، که خودمان را نیز با او میبینیم و میشناسیم. اوست که ما را به سمت خویش برده است؛ که به ما دستور دادهاند، خدا را با خودش بشناسید: «اعرفوا الله بالله». اگر خودمان را احساس کردهایم، با اوست که احساس کردهایم. اگر خودمان را دوست داریم با او است که دوست داریم. او از ما به ما نزدیکتر است. بین ما و دل ما حائل است؛ که: «أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ»(آیه 24 سوره انفال) [علی صفایی حائری، کتاب حرکت، صفحه 262]
کد خبر: ۳۹۵۶۶۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۰
در غیبتِ برنامهریزی، طبیعتا غریزه، وسوسه، دیگهای خام شیطان، ترس، طمع، آرزوهای دور و دراز، گمراهی و اندوه هست؛ اینها روشهای شیطان است. آرزو میدهد، فرمانشان میدهد. وقتی تو خالی هستی و سنجش نداری هر صدایی میتواند تو را ببرد. تعبیری هست، اگر بنا بود سنجش را شروع کند با سنجش غضب میکند، دوست داشته باشد، حرف بزند. ما باید از علی (ع) همین حالتهای طبیعی را بیاموزیم. این را دوست دارم، این را دوست ندارم، این را میخواهم این را نمیخواهم، اینها علت العلل همه کارهای ماست. یعنی نباید خواستن از سنجش تو بگذرد؟ تو تعقل را نباید داشته باشی؟ مسئله اقتضا و دعوت نیست؛ مسئلهی انسان و پذیرش و انتخاب آن است.
کد خبر: ۳۹۵۵۰۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۳
وقتی خدا در دل تو بزرگ شد، لباس اطاعت غیر او از تن تو بیرون خواهد آمد: «وَ ثِیابَکَ فَطَهّر» و لباس تقوا را به تن خواهی کرد. این لباسی است که او برای تو نازل کرده و خاصیتش این است که بدیهای تو را تبدیل میکند و عیبهای تو را میپوشاند. [علی صفایی حائری، کتاب حرکت، صفحه 257]
کد خبر: ۳۹۵۵۰۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۲
جانِ کلام؛
علی صفایی حائری درباره تفاوت در بیان عتاب میگوید: در جزا دو حالت وجود دارد، یک زمان میگویم اگر این کار بد را انجام دهی؛ پوستت را میکنم؛ یک موقع میگویم اگر این کار را انجام دهی، صدمه میبینی. فرق است بین این که شما با فرزندت چطور برخورد کنی. برخورد خداوند با ما در عذاب و جزا این نیست که بگوید اگر حرف مرا گوش ندهی میسوزانمت؛ میگوید صدمه میبینی؛ از مجازاتهای ما نیز میگذرد و بین شما و اعمالتان حائل میشود و نمیگذارد آتشی که افروختهاید، تمام وجود شما را بگیرد و خاموش میکند. همه انبیاء آمدند تا این آتش را خاموش کنند، ولی تو رها نمیکنی و میبینی که خداوند باران رحمتش را در وجود تو میریزد. در این صورت حالت تو در رابطه با او فرق نخواهد کرد؟
کد خبر: ۳۹۵۳۹۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
این نکته که آدمهای بدِ تاریخ یا آدمهای بدِ موجودِ امروز را، خیلی بد میبینیم و میگوییم خدا لعنتشان کند، به خاطر این است که خودمان را در آن فضا و در آن محیط حس نمیکنیم، در حالی که هر کدام فرعونی هستیم، فقط مصرهای ما کوچک و بزرگ شده است. [علی صفایی حائری، کتاب اخبات، صفحه 15]
کد خبر: ۳۹۵۲۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۳
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره مفهوم شکر کردن میگوید: شکر، هم معنی آن نیست که بگویید الحمدلله؛ آن جلوهها، جرقهها و هدایتهایی که برای شما ایجاد شده است را با دل بپذیرید، او بیشتر میدهد. خدا میگوید آنچه که انسان به تنهایی در سلوکش امکان وقوفش را نداشت، در یک سری از سلوکها انسان به حدی از آگاهی میرسد، او به شما چیزهایی را یاد داده که با همه سلوکتان نمیتوانستید به آنها برسید. «عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ، آنچه نمىدانستيد به شما آموخت (آیه 239 سوره بقره) »
کد خبر: ۳۹۵۲۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۰
جانِ کلام؛
کسانی که روز را با خلق خدا به سر میبرند، احتیاج به ریشههای محکمی دارند تا بتوانند این همه میوه را بارور کنند. احتیاج به پایههایی دارند تا بتوانند این بارهای سنگین را بردارند، که علی (ع) میگوید: «کسانی که کم میدانند و میخواهند زیاد یاد بدهند، کسانی که ریشه ندارند و میخواهند میوههای سنگین را به سر گیرند، میشکنند و خُرد میشوند.» [استاد علی صفایی حائری، کتاب حرکت، صفحه 207]
کد خبر: ۳۹۵۰۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۲
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره انواع هدایت میگوید: حضرت ابراهیم (ع) از دو هدایت، حکایت میکند. وقتی قوم او درباره بتها با او به محاجه میپردازند، میگوید درباره کسی با من بحث میکنید که از رزق قلبی، هدایت و عنایتهای مستمر او لحظه به لحظه بهرهمند میشوم. علامت این نوع هدایت، آن است که انسان قدر خودش را بشناسد و برنامهریزی کند و با آنها اهدافش را مشخص کند و به سمت هدف راه بیفتد. هدایت دوم از جایی شروع میشود که تو هدف را انتخاب کردی به هدایت لحظهای محتاج میشوی. با شُکر ما همین هدایت مستزاد خواهد شد و با بلا و تمحیص حق، تصفیه خواهد شد و از غرورها پاک خواهد شد.
کد خبر: ۳۹۵۰۶۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۱
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره صبر و شکر دربرابر بلا میگوید: صبر در برابر بلا کار سادهی سالک است. اگر سالک به رضا و قدرِ حق واقف شده باشد صابر نیست، شاکر است. در مصیبتها، شکر تحقق پیدا میکند. بالاتر بیاید طلب میآید؛ آنچه من را از تو میبُرد از من بگیری، چشم من، علم من، عمر من. انسان آمادگی این را دارد؟ من با متعلقاتم چه میخواهم بکنم؟ میخواهم نمایش دهم؟ یا میخواهم وصل به مراتب قرب پیدا کنم! پس اگر ببینم امکاناتم مرا از پروردگارم جدا میکند، چطور طالب نشوم، سخت است انسان دعا کند که خداوند متعلقات را از آن بگیرد.
کد خبر: ۳۹۴۹۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره وسیلههای رسیدن به سلوک میگوید: هدایت، شُکر، بلا و تمحیص، وسیله سلوک هستند و رکن رکین تمامی مراحل سلوک بلا است؛ حتی تمحیص با بلا تحقق پیدا میکند و بلا دو شکل دارد. «نَبلُوکُم بالشّرّ» مصیبتها بلا هستند «وَالخَیر فتنَةً» و فتنهها و زینتهای دنیا، فتنی که چشمها و دلها و تمامی وجود ما را به دنبال خودش میکشد کم نیست، فتنههایی که حتی سالک را به دنبال خودش میکشد، سالکی که از همه چیز چشم بریده و چشم دوخته دنبال باز قدرت نهفته و رویت نهفته و درک نهفتهای هست که این درک آخر و بالش [میشود] خب به کجا میخواهد ببرد این درک را!
کد خبر: ۳۹۴۹۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۴
از دیدگاه استاد صفایی حائری
استاد علی صفایی حائری درباره فرازی قابل تأمل از خطبه فدکیه میگوید: «اَطْلَعَ الشَّیطانُ رَأْسَهُ» شیطان از غرفه خود سرش را بیرون آورد «هاتِفاً بِکُمْ» شما را صدا زد «فَأَلْفاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجیبینَ» کسی که پنهان شده و امیدی ندارد، در را باز میکند، صدا میزند، شما زود به حرفهای او جواب میدهید، بعد سبک سنگینتان میکند «فَأَلْفاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجیبینَ، وَ لِلْغِرَّةِ فیهِ مُلاحِظینَ» با اینکه میدانید فریبتان میدهد، مغرور میکند، ولی چشم نمیپوشید و نگاه میکنید با اینکه میدانید بساط بازی است به این بساط توجه میکنید. گام اول این است که صدا بزند و جواب دهید و توجهتان را جلب کند. این مراحلی است که طی کردید «ثُمَّ اسْتَنْهَضَکُمْ» بعد از این مرحله شما را به برخاستن دعوت میکند «فَوَجَدَکُمْ خِفافاً» میبیند خیلی رام بلند میشوید «وَ اَحْمَشَکُمْ» شما را داغ کرد و دعوت کرد «فَاَلْفاکُمْ غِضاباً» بر شما وقتی میدمد میبیند شما برافروخته میشوید و غضب میکنید. جهت ندارد خانه فاطمه را آتش بزنند، جهت ندارد با آنها درگیر شوند، چه بغضی باید در ما بیاید. وقتی آدم این صدا را میبیند، این بیان این تحلیل راحت و روان را که حضرت قدم به قدم باز میکنند. مثل اینکه فاطمه (س) رنجی ندیده، هنوز ضربهای نخورده، بین در و دیوار نمانده، هنوز رسول را از دست نداده است؛ اینقدر راحت و دقیق تمام مراحل را قدم به قدم دارند گفتوگو میکنند.
کد خبر: ۳۹۴۸۳۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۳۰
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره اندازههای وجودی انسانها میگوید: مشکل اینجاست که تنگ نشده دنیا برای ما، گرایش به غیب در ما نیامده، ما هنوز اندازههای وجودی خودمان را نشناختیم، از حدود خود همین را میدانیم. مشکل اینجاست که دنیا برای ما تنگ نشده.
کد خبر: ۳۹۴۸۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۷
این روزها، روزهای فاطمه (س) است و این شبها، شبهای علی (ع) است. با خودم میگویم چگونه در عمرهای کوتاه در بهارههای محدود، این همه جوشش و شکوفایی و این همه زایش و باروری! جوششی که از مرز قرنها گذشته و از محدوده جغرافیا و تاریخ پرکشیده و حتی این دل خسته و این کویر تشنه را در خود گرفته است. [استاد علی صفایی حائری، کتاب روزهای فاطمه (س)، صفحه ۱۳]
کد خبر: ۳۹۴۷۲۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۵
فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ هر چه از قرآن میسر مىشود بخوانید (آیه ۲۰ سوره مزمل). انس و پیوند با قرآن، برای کسانی که بار رسالت را به دوش گرفتند، اصیلترین مسألهای است که باید به آن روی آورند. کسانی که این پیوند را ندارند، زود افت میکنند؛ درست مثل چاهی که آبش مستمر نیست و با دست مقداری آب در آن بریزیم که دوباره خشک میشود. این طبیعی است که با چند کتاب و چهار تا مسأله، تلاش و رابطه مستمری که بتواند نسلها را سیراب کند، به دست نخواهد آمد که انس با قرآن را میطلبد. [استاد علی صفایی حائری، کتاب حرکت، صفحه ۲۰۵]
کد خبر: ۳۹۴۷۰۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۳
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره مقابله با نفس سرکش میگوید: آنجایی که شما از نفست شکایت میکنی، یعنی با نفست دو تا شدی، جهتها فرق کرده، از آن لحظه که تو شکایتت را آغاز میکنی، آماده میشوی برای اینکه تازیانهی بلای حق بر این نفس نازل شود. عافیت در برابر بلا برای این وجودی است که حرکتش را خواسته شروع کند؛ دیده دامنش بسته شده به هزار تا زنجیر، ولش میکنی، همان تعبیری که امیرالمومنین (ع) میفرمایند شهوات مطایای سرکشی هستند که اگر رهایش کنی هلاکت میکند و اگر بکشی دماغش پاره میشود به عکسش تقوا که مطایای آرام و رامی هستند که سالکش را به مقصود میرسانند.
کد خبر: ۳۹۴۶۴۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۱
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره طمأنینه و بازگشت به حق میگوید: آنچه که به رضا منتهی میشود، تسبیح و ذکر است و تا آن نیاید، طمأنینه نمیآید و تا طمأنینه نیاید ما به حق بازگشت نداریم. در دورههای تحیرمان، ما از حق پراکنده میشویم از حق چشم میپوشانیم. طبق آیات «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ...» خطاب رجعت به سمت حق و بازگشت به سمت حق به کسی تعلق میگیرد که درهای دیگر را زده و بنبستها را تجربه کرده و از بتها و معبودهای دیگر بریده و به حق روی آورده.
کد خبر: ۳۹۴۲۸۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۵
جانِ کلام/
تسبیح؛ یعنی در تو بینش و آگاهی و حالتی به وجود آید که وقتی «درد و رنج» را در انسان، «ظلم و ستم» را در جامعه، «تفاوت و تبعیض» را در هستی و آفرینش و رابطه این همه را با «الله» دیدی، با این همه او را پاک و منزه ببینی. [استاد علی صفایی حائری، کتاب حرکت، صفحه 186]
کد خبر: ۳۹۴۲۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۳
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره تلقی ما از خدا و دین میگوید: ما در رابطه با حق؛ از اقتدار حق میگوییم، آنقدر این اقتدار را بزرگ میکنیم که خوف در دل میآید نه حب. آنقدر از جهنم میگوییم که خیال میکنیم خدا یک خدایی است که تا کسی کمترین حرفش را نشنید، گوشش را میگیرد، پوستش را میکند. در مذهب هم تلقی ما از دین این است که به هر چه میخواهی دست بزنی میگوید نکن بکن. چه بسا این خستگی بیاورد، رضا را میگیرد. ما در رابطه با خدا رابطه قدرت را بیشتر تامل کردیم نه رحمت و محبت را. کسی که آن عنایت مستمر را یک لحظه بچشد تا آخر حشر مست است. به خدا قسم آتش عشق این خدای مهربان همهی مجموعههای دل ما را میگیرد به سمت خودش میبرد.
کد خبر: ۳۹۴۲۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۱
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره پیوند بین عبد و رب میگوید: وقتی به موسی میگویند «اقم الصلاة الذکری»، صلاة موسی، صلاة ذکر است. به رسول هم میگویند «صل لربک» صلاة رسول، صلاة لله است. صلاة ما هم که گمشدههایمان را پیدا میکنیم. صلاة پیوند و اتصال است. نزدیکترین لحظهی قرب بین عبد و رب است. صلاة ذکر تمام جریان فکری ما است. یک عمر تفکر کردیم که کی و کجا هستیم جهتهایمان چیست بعد برای این جهت قائم شویم، راکع باشیم و متقرب به او باشیم. قربش هم در سجود فی الدنیا و الاخره است. متشهد و تسلیم بشویم این حقیقت درک ما بوده است. همهی این حقیقت باید مدام به انسان تذکر داده شود. صلاة، پیوند و اتصالی که باید تو داشته باشی و نداشتی؛ این است که سلوکت سقر است.
کد خبر: ۳۹۴۱۸۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۹
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره پناه بردن به حق میگوید: پناهندگی به حق و فرار از غیر به سمت حق، لحظهای است که ما ببینیم آنچه که آنها در ما عذاب ایجاد کردند و آتشی که در دل ما روشن کردند؛ آنجاست که «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ» کسانی که دنبال این مفر هستند و طالب پناهگاهی هستند، پناه حق را طالب میشوند و به او روی میآورند و رضا به بلا شکل میگیرد. قضا و قدر حق، رضای به هر کدام از این مراحل غایتی هستند که با مرکب بلا میشود به آن دست یافت. ما به حدی که بلا را میفهمیم به همان اندازه هدف سلوکمان را فهمیدهایم.
کد خبر: ۳۹۴۰۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۳