جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره خاصیت بلا میگوید: بلا آمده تا آنچه نیست برای من هست کند. کبرِ شیطان مانع میشود که سجده کند. حرصها مانع است که انسان دست بردارد. بخلها مانع از این است که انسان ببخشد، ضعفها مانع است که انسان پرواز کند! کی میخواهیم آدم شویم! خب چرا معطلی! کی میخوای بروی؟ مگر چقدر وقت داریم؟ بلا خاصیتش این است که آن نداریهای آدم را به او نشان میدهد. آنی که ما را میرساند انکسار و فقرمان است همین است که خودمان را وسط بگذاریم. در این کشتی اعمال شکسته ما که نمیشود نشست؛ نمیشود از دریای عذاب رد شد.
کد خبر: ۳۹۳۹۹۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۰
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره آنچه خداوند برای بندهاش جبران میکند، میگوید: آنچه که عافیت قبلالبلا را میدهد این است که بفهمی در حضور حق جبران است. در حضور حق عنایتی است که میتواند جایگزین آن بشود. آنچه که رضای به بلا و عافیت در بلا را میآورد این معناست که در آنچه که فوت کرده جایگزین هست. بحث احتساب اینجا مطرح میشود تو دیگر میتوانی رنجها و بلاهایت را در حساب خدا بخوابانی. احتساب برای کسی است که به این معنا رسیده باشد که «عِندَک مِمَّا فَات خَلَف» آن موقع میتواند رنجش را پای حساب خدا بخواباند، میتواند محتسب باشد.
کد خبر: ۳۹۳۹۰۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۵
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره آثار یقین در انسان میگوید: رضا، ثمره یقین است و یقین هم دو اثر دارد؛ یکی ساده شدن بلاها و رنج هاست و دیگری کنار رفتن پرده هاست. در یک مرحله از یقین مصیبتها ساده و سبک میشود و دل توسعهای پیدا میکند که دیگر رنجها دل را نمیشکند؛ در مرحله دوم بصیرت و دید او، پردههایش دریده میشود. این پردههای کوری را از جلوی چشم من تو بردار، این شهود است، این درک است، این دستیابی به فیض بلافاصله و واسطه است که از یقین به دست میآید. وقتی یقین آخرین درجاتش به رضا متصل میشود.
کد خبر: ۳۹۳۸۶۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۴
استاد علی صفایی حائری درباره بلا و سلوک میگوید: آنچه که سلوک ما را تضمین میکند و به وصول و دستیابی متصلش میکند، آنچه که راههای تنگ را برای انسان باز میکند و آنچه که از همه بی راههها انسان را به راه متصل میکند و به مقصد میرساند، آن بلاست. فتنهها و شرور هر دو میتوانند عامل امتحان ما باشند، عامل آشکار شدن تمامی آن کفرهای نهفته ما باشند تا از غرور و وهم بیرون بیاییم. خیال میکنیم، چون قدرت داریم حق هستیم؛ خیال میکنیم این نعمتها که داریم، علامت حقانیت من است. بالاتر که میآییم به موجودی و نعمت کاری نداریم، رفته رفته به حاصل کارمان مغرور میشویم و به آن چه بدست آوردیم، چشم میدوزیم.
کد خبر: ۳۹۳۸۲۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۲
استاد علی صفایی حائری درباره آثار ایمان میگوید: عشق حق در ما سه آثار به وجود میآورد. ایمان، هم کار را به وجود می آورد، عمل؛ هم همکار را، سازندگی؛ و هم استقامت در کار را در ما سبز می کند. ایمان، اطاعت را به وجود می آورد که تقواست و سازندگی را به وجود می آورد چون کسی که عاشق حق شد عاشق خلق می شود چون عشق به خلق عشق به بهزیستی و بهروزی آنها است و این فرد چطور میتواند شاهد از دست رفتن استعدادهای عظیم انسان باشد و این عشق است که میشود زیربنای سازندگی، درگیری، جهاد، امر به معروف و تمام مسائلی که در اسلام مطرح می شود. کسی که از خودش سفر کرد و به حق رسید، سفری به سمت خلق شروع می کند.
کد خبر: ۳۹۳۸۲۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۰
استاد علی صفایی حائری درباره ماهیت مسئولیت میگوید: مادامی که شما، فراری و رویگردان از مسئولیتها نباشید هیچ مذمتی بر شما نیست. به اندازه توانت تکلیف داری، مادامی که فرار از تکلیف نکردی باکی نیست. خدا تحمیل کرده، مسئولیت گذاشته او هر کسی را اندازه توانش مسئول کرده و آنی که جاهل است و آگاه نیست تخفیف داده، نمیگوید بیمسئولیت است. مسئولیت بر اساس آگاهی نیست، براساس توانایی است. کسی که میتوانسته است آگاه شود و نشده مسئول است. خیلی تفاوت مبنایی است نسبت به جاهل تخفیف دادند، ولی تکلیف تمام این نیست.
کد خبر: ۳۹۳۷۳۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۰۶
در زیبایی تنها هماهنگیِ اجزای یک چیز با مجموعهاش مطرح نیست. زیبایی، هماهنگی اجزاء با مجموعه و هماهنگی این مجموعه با هدف غایت آن است. کسانی که این غایت را شناختهاند، آن چیز را زیبا میبینند. کرم کدو زیباست، چون در رابطه با هدف و غایت خود هماهنگ است. کسی که این هدف را بفهمد، زیبایی را میفهمد و کسی هم که نفهمد، برایش مضحک است و خندهدار. [ استاد علی صفایی حائری، کتاب حرکت، صفحه 115]
کد خبر: ۳۹۳۶۸۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۰۳
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره امداد و همراهی پروردگار در این دنیا میگوید: حقیقت امر این است که چه میخواهد خدا در این عالم، جز اینکه میخواهد زمینهها را بدهد تا آدمها امکان انتخاب داشته باشند همین! باقی تجربه بنبست است، عذابِ رنج است. در دعا میگویم خدایا قبل از اینکه بنبست آتش و ذلت آتش را بچشم میخواهم ذلت عشقت را به من بدهی. میخواهم قبل از اینکه به بنبستها برسم عشق تو مهارم کرده باشد؛ عشق تو راهم انداخته باشد. زمینهای را فراهم کرده است، میخواهی برو، میخواهی نرو، با خودت است؛ اگر آمدی، امدادت هم میکنند «نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً، و ما به هر دو فرقه (از دنیاطلبان و آخرتطلبان) به لطف پروردگارت مدد خواهیم داد، که لطف و عطای پروردگار تو از هیچکس دریغ نخواهد شد. (آیه ۲۰ سوره اسراء)»
کد خبر: ۳۹۳۵۸۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۹
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری، درباره معنای استقلال الخیر میگوید: انسان در مقایسهها کاملا به استقلال الخیر میرسید. یعنی خوبیهای خودش را کم میبیند. چرا؟ چون میدید خوبیای که کرده است با توانمندی او مناسب نیست؛ با مقدار توانمندیاش برابر نیست. من که در راه خدا یک قِران میدهم، پنجاه هزار تومان میخواهم؛ همچنین میخواهم ملائکه هم بیایند برایم سرود بخوانند و زمزمه بخوانند. مقایسه انسان با امکاناتش باعث میشود انسان خوبیهای خودش را کم ببیند.
کد خبر: ۳۹۳۵۱۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۵
استاد علی صفایی حائری درباره عنایت خداوند نسبت به بندگان میگوید: خدایا تو از ما بگذر و بر ما ببخش. بعد از اینکه خودمان را محکوم کردیم آنچه سزاوار عنایت توست به ما عطا کن. در روایت است در روز قیامت، وقتی بنده را به سمت آتش میبرند، به عقب برمیگردد، منتظر است، نگاه میکند و میگویند منتظر چه هستی؟ میگوید «باور نمیکردم با من اینگونه رفتار شود». خداوند به ملائکه میگوید این دروغ میگوید، این گمان را به من نداشت والا به همین اندازه هم ذلیلش نمیکردم، ولی دروغش را هم بخرید. خدایا تو دروغهای ما را بخر. خدایا تو ما را به صدق به صداقت به صدیق بودن نزدیک کن. راحت بگویم اگر تو رها کنی از دست رفتهایم.
کد خبر: ۳۹۳۴۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۱
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره اینکه دنیا در خدمت مؤمن است، میگوید: کار من در این هستی میشود رشد و نقش من در این هستی زیاد شدن است؛ زیاد شدن خودم، نه زیاد شدن فکر، علم، حافظه، عقل، قدرت. زیاد شدن انسان یعنی این که انسان بتواند به آن چه که دارد جهت بدهد، اسیرش نباشد، امیر باشد، دنیا بارش نباشد، برایش پا باشد. نه از دنیا فرار کند نه دنیا را بگذارد سرجایش. بلکه سوار دنیا باشد، دنیا را مومن نه رها میکند نه فرار میکند.
کد خبر: ۳۹۳۳۹۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره اهمیت برنامهریزی برای آخرت میگوید: مسئله این است که امکان ما برای هفت روز و هشت روز نیست. ما نمیتوانیم خودمان را برای هفتاد سال برنامهریزی کنیم. اساس تفاوت برنامهریزی انبیاء با برنامهریزی سنتی، مدرن، قدیمی، جدید در همین نکته است که آنها برای چند وقتی میخواهند از امکانات استفاده و برنامهریزی کنند. آنها آمدند تا بگویند تو استمرار و ادامه داری. بیش از شهادت عوالمی است، بیش از دنیای تو آخرتی است. برای این مجموعه تو باید برنامهریزی کنی. جوری نشود که سهمت از دنیا را فراموش کنی خیال نکنی تو آمدی این دنیا مصرف شوی؛ دنیا نصیب توست.
کد خبر: ۳۹۳۳۵۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۷
استاد علی صفایی حائری ضمن روایتی درباره محبت حضرت رسول اکرم که شامل همه بندگان در زمین میشد، میگوید: طبق آیه 128 سوره مبارکه توبه، پیامبر (ص) نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است، این محبت ولی و رسول است در حالی که ما محتاج او هستیم، ما مضطر به آنها هستیم. ما در هر گامی که میخواهیم برداریم، در تمامی حرکتهایمان محتاج هدایت، بینه و عنابت او هستیم.
کد خبر: ۳۹۳۳۰۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره صفت «اوّاب» میگوید: وقتی که خدا میخواهد کارنامهی سلیمان را برایش امضا کند میگوید «نعم العبد». سلیمان خوب آدمی است، عبد و دانش آموز خوبی است، چرا؟ «انه اوّاب» نعمتها او را به خود جذب نمیکرد. اوّاب میگویند لقب زنبور عسل است که میرود و باز میگردد. اوّاب نبودیم غائب میشدیم، در مصاف با حوادث حضور خودمان را از دست میدادیم، شهید نبودیم. «...يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ»[آیه 140 سوره آل عمران]
کد خبر: ۳۹۳۱۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۴
استاد علی صفایی حائری ضمن بیان حدیثی درباره به یقین رسیدن، میگوید: باور کن وقتی تو از دنیا بزرگتر شدی، دنیا برای تو تنگ شد، دیگه شور رفتن داری. بحث این نیست که شهادت را بهخاطر مشکلات بخواهی، این نیست. در اوج بهشت هم که باشی تو از دنیا اگر بزرگتر شدی، شور رفتن را خواهی داشت. شهید به کسی میگویند که این حضور را پیدا کرده از دنیا بزرگتر شده است و در دنیا نمیگنجد.
کد خبر: ۳۹۳۰۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۲
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره مرگ و انتخاب انسانها می گوید: مرگ با زندگی خط تقاطع ندارد، استمرار زندگی است و کسی که جهاد و کوچ نمیکند برای همیشه بار دنیا را به دوش نخواهد گرفت «لَا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا» به اضافه اینکه مرگ مهم نیست تو مرگ را خواهی داشت، ببین برای چه میمیری! با اهدافش آدمی تثبیت میشود نه با آن نفس کشیدن طولانی. آدم با انتخابش آدم است و زنده است. کسی که مردهها را انتخاب کرده اگر نفس بکشد، مرده است و کسی که حی قیوم را انتخاب کرده حتی اگر زیر آوارهای خاک باشد حی است، مرزوق است، مستمر است.
کد خبر: ۳۹۳۰۲۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
جانِ کلام؛
اینکه نمیتوانی یک خانواده، یک مؤسسه و یا یک محله را به دوش بگیری و از زیر بارش فرار میکنی، این همه وحشت و تزلزل، حتی وحشت از عهدهدار شدن یک بچه و یا وحشت ازدواج و ... نشانگر این مسأله است که چقدر محدود به خودت نگاه میکنی و هنوز خودت را درک نکردهای. [کتاب حرکت، نوشته علی صفایی حائری، صفحه 37]
کد خبر: ۳۹۳۰۰۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۸
استاد علی صفایی حائری با استناد به آیات ابتدایی سوره مبارکه تین میگوید: همه در هم آمیختهایم و این شاید خاصیت طبیعی یک حرکت آزاد باشد که همه از یک حد مساوی آغاز کنند. امکانات حالا یا متفاوت یا مساوی فرقی نمیکند، چون نسبتها ملحوظند به من چقدر دادند و یا چقدر ندادند مهم نیست، چون عمل یا سرمایه را به حساب نمیآورند، سعی را محاسبه میکنند.
کد خبر: ۳۹۲۸۹۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۲
استاد علی صفایی حائری درباره نقش تربینی مبلغان می گوید: افرادی که به غنا و استغنا می رسند تکلیف اساسی شان این است که حامل فقه محمد و آل محمد باشند و مبلغ بشوند. این مسئله ای نیست که محصور بکنید به یکی، یعنی شما در کنار هر شغلتان باید نقش تربیتی برای اولیا خدا داشته باشید. هر کدامتان در کنار هر شغلی که دارید اگر نقشی نداشته باشید خائن هستید. اول ظالم بر محمد و آل محمد کسانی هستند که از محمد و آل محمد گرفتند و با غیر آنها سودا کردند و برای غیر آنها سر بر خاک گذاشتند.
کد خبر: ۳۹۲۸۵۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره کوچک شمردن برخی مسائل میگوید: کسانی که دعوت حادثهها را نمیشنوند، مثلا یک آدم خسنهای که میگوید درد من را تخفیف بده، این صداها را نمیشنوند توقع نداشته باشد دعوت رسول را اجابت کنند. اگر میخواهیم مستجیب دعوت انبیاء خدا باشیم و فریاد «هل من ناصر حسین(ع)» را بشنویم، لازمهاش این است که از خیلی چیزها ساده نگذریم. همانطور که آتشهای عظیم از یک جرقه آغاز میشود؛ یک جرقه است، ولی چشم پوشیدیم و حقیر گرفتیم و در غیاب توجه ما آنها توسعه پیدا میکنند و فتنهها ریشه میگسترانند.
کد خبر: ۳۹۲۸۵۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۰