رمز عرفانی قربانی در حج ابراهیمی / روح حج را در زندگی اجتماعی جاری کنیم
کد خبر: 3913239
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۷

رمز عرفانی قربانی در حج ابراهیمی / روح حج را در زندگی اجتماعی جاری کنیم

حجت‌الاسلام رضا الهی‌منش با بیان اینکه رمز عرفانی قربانی اتحاد نفس قربانی با انسان قربانی‌کننده است تا از بلایا و آفات مصون بماند، اظهار کرد: باید تلاش کنیم به گونه‌ای آثار حج را در جامعه به منصه ظهور بگذاریم؛ برای مثال حج احرام است تا انسان از تعلقات دنیوی جدا و بیشتر معطوف به آخرت شود. باید بتوانیم بخشی از این فضا را در جامعه ایجاد کنیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین رضا الهی‌منش، عرفان‌پژوه و عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، در گفت‌وگو با ایکنا، اظهار کرد: ابتدا در مورد اهمیت روز گذشته، یعنی عرفه، همین اندازه بیان کنم که در روایات فرموده‌اند: «الحج عرفة»؛ یعنی حج را معادل عرفه دانسته‌اند و اگر کسی در روز نهم موفق نشود، وقوف در صحرای عرفات را داشته باشد حجش باطل است.

وی با بیان اینکه کل حج با عرفه گره خورده است، افزود: عرفه یا در واقع حج، می‌تواند سه مرحله از الطاف الهی را به همراه بیاورد؛ اول اینکه فردی که به حج می‌رود فقیر نمی‌شود؛ اگر در بعد از ظهر روز عرفه در حج باشد لطفی از خدا دریافت می‌کند و کمترین آن این است که فقیر نمی‌شود. از این بالاتر آن است که گناهان گذشته او بخشیده می‌شود و از این دو بالاتر اینکه انسان می‌تواند در عرفات به نوعی عصمت برسد، یعنی گناهان آینده و گذشته او بخشیده شود. 

الهی‌منش گفت: کسانی که به صحرای عرفات می‌روند تنها و تنها باید خدا را بخوانند و ببینند؛ شخصی در عرفات گدایی می‌کرد، پیامبر(ص) خیلی از این کار ناراحت شدند، زیرا اینجا جایی است که انسان باید از همه مخلوقات قطع نظر کند و فقط از خدا چیزی بخواهد و خوف داشته باشد. اگر کسی توفیق ظاهری برای حج پیدا نکرد، ولی نیتش این است که اگر در آنجا بودم اظهار بندگی و کرنش به درگاه خدا می‌کردم، او با همین نیت باطنی در صف حجاج است و بعید نیست که خداوند فرشته‌ای مقرر فرماید که از جانب چنین فردی اعمال حج را انجام دهد. تصور نکنیم اگر امکانات مالی به ما اجازه کاری نداد خود را از خیرات محروم کنیم، همین نیت باطنی هم مؤثر است؛ به همین جهت در روایات در امر به معروف و نهی از منکر بیان شده که اگر کسی گناهی دید و در برابر آن سکوت کرده و یا اظهار ناراحتی قلبی و نفرت نکند در گناهان شریک است.

حج تعطیل بردار نیست

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه حج منسکی تعطیل‌بردار نیست، ادامه داد: حج آن قدر در منظومه احکام اسلامی مهم است که بیان شده اگر کعبه از وجود حاجی خالی بماند و حج تعطیل شود، دولت اسلامی موظف است که از افرادی حمایت کند تا به حج بروند؛ باز بیان شده اگر خانه خدا خالی گذاشته شود موجب نزول عذاب الهی است.

وی با اشاره به شیوع کرونا و خطر جانی از یکسو و از طرف دیگر اهمیت والای حج، افزود: البته در اینجا دو مسئله وجود دارد، از یک طرف ما مأمور به حکم واجب هستیم و از طرفی حفظ جان هم حکم می‌کند احتیاط کنیم. جمع میان اینها آن است که شاید دولت عربستان در سال جاری انجام داده است؛ یعنی در حداقل ممکن، زائرانی هستند تا کعبه خالی نباشد و از طرف دیگر ازدحام خطرآفرینی وجود ندارد. این مسئله که باید هر خطری را به جان بخریم تا حج اقامه شود، موضوعی است که حاکم اسلامی می‌تواند درباره آن اظهار نظر کند. احساس وظیفه در این حد ولو به قیمت فدای جان در این راه از اختیارات امام معصوم و در دوره غیبت بر دوش ولی فقیه است و افرادی مانند بنده نمی توانیم نظر بدهیم.

روح حج را در زندگی اجتماعی جاری کنیم

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: گرچه حج ظاهراً برای خیلی از مسلمین و مردم ایران تعطیل است، ولی این به معنای تعطیلی پیام‌های حج نیست؛ باید به گونه‌ای آثار حج را در جامعه به منصه ظهور بگذاریم؛ حج، احرام است تا انسان از تعلقات دنیوی جدا و بیشتر معطوف به آخرت شود؛ این فضا را می‌توانیم در جامعه ایجاد کنیم؛ البته حضور در حج آثار خود را دارد. در روایت از رسول اکرم(ص) نقل شده که اگر کسی در مدینه باشد و به من سلام کند، من خودم سلام او را جواب می‌دهم، ولی اگر کسی از راه دور سلام کند، سلام او را به من می‌رسانند. این تفاوت میان حضور و از دور ابراز ارادت است، ولی در شرایط فعلی که امکان حضور نیست با اعمال و رفتارمان می‌توانیم آن فضا را ایجاد کنیم.

وی اضافه کرد: قربانی که قرار بوده حجاج در آنجا داشته باشند امسال در کشور اجرا کنند و از محرومان دستگیری داشته باشند و فضای همدلی و احساس یکسانی که در حج هست، ایجاد کنند؛ زیرا در حج هر انسانی با هر پست، مقام و جایگاه اقتصادی و اجتماعی تنها یک لباس آن هم احرام بر تن دارد و همه با هم برابرند، جز در تقوا و خلوص باطن. بنابراین نباید برخی احساس بزرگی و کبر نسبت به دیگران داشته و محرومان هم احساس حقارت کنند.  

فلسفه قربانی در اسلام

وی در بخش دوم سخنان خود به ارائه توضیحاتی در زمینه فلسفه قربانی کردن در اسلام پرداخت و بیان کرد: اساس قربانی به حضرت ابراهیم(ع) برمی‌گردد که ایشان مأمور شد فرزندش اسماعیل(ع) را ذبح کند و خداوند از این راه خواستند تا این پیامبر(ص) خود را مورد امتحان قرار دهند که چقدر دستورات الهی برای او مهم است و در مقابل، این علاقه‌مندی‌های ظاهری و مادی چقدر در وجود او رسوخ کرده است که آن حضرت(ع) برای انجام دستورات الهی با تمام وجود اقدام کرد و حاضر شد آن فرزند را برای قربانی ببرد و آماده کند و در قربانگاه او را برای قربانی به زمین خواباند.

وی تصریح کرد: بنابراین این موارد بعداً زمینه‌ای شد برای اینکه هر کسی که به حج خانه خدا می‌رفت بخشی از اعمال حجش همین باشد که در منا قربانی کند. خداوند در قرآن پیرامون قربانی می‌گوید گوشت‌ها و خون‌های قربانی به خدا نمی‌رسد، بلکه تقوی مهم است. انجام این دستورات دینی باعث می‌شود که انسان به مقام متقین ترقی پیدا کند و یک تحول وجودی در وجود خودش پیدا کند.

نفس حیوانات قربانی‌شده به کجا می‌رود؟

این عرفان‌پژوه بیان کرد: یک نکته دیگر این است که حیواناتی که قربانی می‌شوند، نفس دارند و از نفس دارای حیات، شعور و قدرت برخوردار هستند. وقتی حیوانی قربانی می‌شود، تعلق نفس از بدن قطع می‌شود، اما سؤال این است که این نفس کجا می‌رود؟ برای جواب به این سؤال می‌توان به فصوص الحکم ابن‌عربی مراجعه کرد. ابن‌عربی بحث می‌کند که تمام فرزندانی که از سوی فرعون و فرعونیان کشته شدند، به گونه‌ای پیش‌مرگ حضرت موسی(ع) بودند، این نفوس ضایع نشدند، بلکه در نفس حضرت موسی(ع) دمیده شدند و نفس موسی(ع) قوت پیدا کرد.

وی افزود: اگر این مطلب را از آنجا وام بگیریم، آن وقت می‌شود این طور پاسخ داد که نفس حیوانی که قربانی می‌شود، از بدنش جدا می‌شود، به گونه‌ای با نفس انسانی که قربانی می‌کند تلاقی پیدا می‌کند. آن نفس در نفس این انسان درج می‌شود و موجب قوت نفس این انسان می‌شود و از این رو از برخی از آفات و گرفتاری‌ها، این شخص مصون می‌ماند. نفس آن حیوان در حکم سپری می‌شود که اجازه نمی‌دهد انسان در معرض خطرات قرار گیرد. بنابراین رمز عرفانی برای قربانی همین است.

اتحاد نفس قربانی‌کننده با قربانی

الهی‌منش گفت: بزرگان ما در مورد مطلق قربانی سفارش می‌کردند. مرحوم آقای بهجت یکی از توصیه‌های مهمشان همین بود. مرحوم امام خمینی(ره) نیز برای برخی از خطراتی که برای انقلاب بود این کار را انجام می‌دادند. در بحث حکمت عقیقه هم در روایات داریم که این عقیقه به گونه‌ای تضمین‌کننده حیات آن نوزاد است و او را از خطرات حفظ می‌کند. تحلیل ظاهری‌ مسئله این می‌شود که موجب عنایت خدا خواهد شد، اما بحث عمیق‌تر اینکه نفس این حیوان که مجرد است از بین نمی‌رود. این نفس مجرد با نفس کسی که قربانی می‌کند یک نوع اتحادی پیدا می‌کند و این باعث قوت وجودی آن فرد قربانی‌کننده می‌شود.

وی افزود: انسان یک موجود تو در تویی است. به بیانی که در کتب عرفانی آمده است و این را از آیات و روایات نیز استنباط کرده‌اند، انسان حداقل هفت باطن دارد. بزرگان اهل عرفان آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌های هفت‌گانه را با مراتب بطونی انسان تطبیق داده‌اند. همچنین در سوره نوح(ع) فرمود خداوند شما را در طورهای مختلفی آفرید و انسان هفت طور یعنی هفت مرحله وجودی را پشت سر گذاشته و در پیش دارد.

الهی‌منش تصریح کرد: در قوس نزول، هفت مرتبه را پشت سر گذاشته تا به این ماده رسیده است و در قوس صعود نیز باید این هفت مرحله را طی کند و تکامل انسان نیز به همین است. اگر این مراتب را توجه کنیم، اینها به صورت درجات است. اگر کسی بخواهد به درجات بالا قدم بگذارد باید از درجه پایین صرف نظر کند. مثلاً اگر بخواهید از پله‌ها بالا بروید و به پله دوم برسید، باید از پله اول، کَنده شوید. نمی‌شود پای شما در پله اول باشد، اما دلتان بخواهد در پله دوم باشید.

انقطاع؛ لازمه صعود به مراحل بالاتر

وی افزود: باید از پله نخست جدا شوید که در عرفان از آن به انقطاع تعبیر می‌کنند. انسان باید انقطاع پیدا کند از مراتب پایین، تا به مراتب بالاتر دست پیدا کند. این انقطاع همان قربانی کردن و فنا نمودن است و باید مراتب پایین‌تر را قربانی مراتب بالاتر کنیم و البته آنچه را که متن دین است و اولیای الهی گفته‌اند این است که اگر به درجات بالاتر دست پیدا کنیم، مراتب پایین ما نیز آثارش حفظ می‌شود. این طور نیست که اگر کسی به مراتب بالا رسید، باید از منافع مراتب پایین صرف نظر گند.

جوانان و نوجوانان ما گرچه از یک جهاتی با موانعی برای سلوک روبه‌رو هستند که در گذشته با این تنوع و کثرت نبوده است و دست شیطان بازتر از گذشته است، اما در کنارش الطاف الهی نیز فراوان است

این عرفان‌پژوه گفت: در مرحله‌ای باید از مراتب پایین خودمان صرف نظر کنیم تا به مراتب بالاتر برسیم، اما اگر به مراتب بالاتر برویم با عنایات الهی به ما اجازه داده می‌شود که به ساحات پایین‌تر وجودی خودمان توجه کنیم. مانند بقیه مردم که از زندگی مادی‌شان لذت می‌برند، ما نیز بتوانیم لذت ببریم. بنابراین این طور نیست که قربانی کردن مراتب پایین نابودی این‌ها باشد، بلکه بر اساس آنچه حکم عقل است، باید به سمت مراتب بالا حرکت کنیم و از مراحل پایین انقطاع حاصل کنیم، اما خداوند وجود ما را بر اساس حکمت آفریده است. خدا نمی‌خواهد اینها در ما ضایع شود، اما باید با یک مدیریت بتوانیم از این مراتب پایین جدا بشویم تا با یک سلطه با اجازه خدا این مراتب پایین‌تر را مدیریت کنیم.

موانع سخت‌تر سلوک الطاف بیشتری به همراه می‌آورد

وی افزود: این نکته نیز مهم است که، هرکجا موانع سخت‌تر باشند در کنارش الطاف الهی نیز بیشتر خواهد بود و از این‌رو، ناراحت نباشیم که در دوران ما موانع نسبت به قبل سخت‌تر و بیشتر است و هم از نظر کمی بیشتر است و هم از لحاظ کیفی سخت‌تر شده است. چه‌اینکه الطاف الهی نیز در کنارش بیشتر است، اما نکته دیگر این است که در همه زمان‌ها مردم متناسب با آن زمان امتحانات خاص خودشان را داشتند.

الهی‌منش گفت: وقتی فقر و نداری و به یک گونه‌ای گرسنگی حاکم می‌شود، امتحانی کم نیست و در دوران گذشته از این رخدادها زیاد بوده است و شاید در دوران ما کمتر با این قحطی روبه‌رو باشیم اما از آن طرف، امروزه با تحولاتی که در سطح صنعت و تکنولوژی پیدا شده است، ابزارهایی که شیطان می‌تواند برای وسوسه آدمی استفاده کند متنوع‌تر و ظریف‌تر است و شاید بشود گفت از جهتی آن‌ها متنوع‌تر هستند.

این عرفان‌پژوه تصریح کرد: در زمانی زندگی می‌کنیم که تحت بیرق نبوت نبی اعظم(ص) هستیم و به برکت وجود شریف آن حضرت و آل طاهرینش، خدا خیراتی را بر جامعه بشری نازل می‌کند که در گذشته مثل و مانند نداشته است. از این‌رو جوانان و نوجوانان ما گرچه از یک جهاتی با موانعی برای سلوک روبه‌رو هستند که در گذشته با این تنوع و کثرت نبوده است و دست شیطان بازتر از گذشته است، اما در کنارش الطاف الهی نیز فراوان است.

انتهای پیام
captcha