به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی احسانیفر، مدیرمسئول نشریه دانشها و آموزههای قرآن و حدیث و مدرس حوزه علمیه، 24 دیماه در نشست علمی «شعب ابیطالب(ع)؛ نماد مقاومت هوشمندانه» که در راستای برپایی کنگره بینالمللی حضرت ابوطالب(ع) برگزار شد، گفت: پیامبر در بدو رسالت علنی خویش به گونهای حرکت کردند که خاکریز دفاع از دین را جلو بردند. روزی قریش میگفتند محمد(ص) حق ندارد حتی خدای خود را تبلیغ کند، اما پیامبر اقدام به نفی خدای آنها کرد، لذا قریش به حداقل یعنی اینکه پیامبر فقط خدای خود را تبلیغ کند و کاری با بتهای آنان نداشته باشد، راضی شدند.
وی افزود: قریش وقتی از پیشرفت اسلام به هراس افتادند، به حضرت ابوطالب مراجعه کردند و گفتند که محمد فرزندان و بردگان ما را فریب داده و ما هرقدر به تو میگوییم مانع او نمیشوی؛ اگر پسر برادر تو به این رویه خود ادامه دهد، ما برخورد دیگری کرده و او را میکشیم؛ ابوطالب به پیامبر فرمود که آیا میتوانی خدا را بدون نفی بتها تبلیغ کنی و وقتی با پاسخ منفی پیامبر روبرو شدند، فرمودند که تو خدا را تبلیغ کن و من از تو حمایت خواهم کرد و قبیله خود را هم در حمایت از پیامبر همقسم کردند.
احسانیفر بیان کرد: حضرت ابوطالب خطاب به قریش فرمود والله ما اجازه نمیدهیم محمد کشته شود، مگر اینکه یکایک افراد ما کشته شوند؛ ما میدان جنگ را از خون شما رنگین خواهیم کرد. لذا مقاومت هوشمندانه و با برنامهای متناسب با روش دشمن داشتند.
وی افزود: مجموع محاسبات قریش نشان میدهد که تصور میکردند با افزایش فشار و سختگیری بر پیامبر به چند هدف خواهند رسید؛ اول اینکه اطرافیان و یاران پیامبر با وجود فشارها و سختیهای زیاد، او را رها خواهند کرد و بعد او را میکشیم؛ هدف دومشان این بود که با افزایش فشار بر مسلمین، مردم هم برای پیروزی تحریک خواهند شد و بنی هاشم چارهای جز شکست ندارد و اگر پیامبر را بکشیم، قاتل او همه خواهند بود.
استاد حوزه افزود: رویکرد دیگر قریش تحریم غذایی و اجتماعی بود تا دل پیامبر برای اطرافیانش بسوزد و دست از اقداماتش بردارد؛ همچنین تصور کردند با تشدید فشار به گونهای پیامبر محدود میشود که توان دعوت دیگران را ندارد و دعوتش جذابیتی هم نخواهد داشت. ضمن اینکه مسلمانان را مورد هجوم تحقیر و بدزبانی و بدگویی قرار میدادند.
مدرس حوزه علمیه بیان کرد: هر قدمی که پیامبر بر میداشتند با جناب ابوطالب مشورت میگرفتند که در تاریخ ثبت و ضبط است؛ پیامبر(ص) برای کاهش فشارهای اجتماعی، فرمودند من به این نتیجه رسیدهام که بنی هاشم را فراخوان کنیم و به شعب برویم، در برخی گزارشات آمده است که پیامبر با ابوطالب مشورت کردند و ایشان پیشنهاد ورود به شعب را داد.
احسانیفر با اشاره مجدد به حمایت حضرت ابوطالب(ع) از پیامبر، تصریح کرد: ابوطالب در مرکز کفر در قالب اشعار در برابر قریش ایستاد و فرمود: پیامبری پیامبر در لوح محفوظ آمده و برای امروز نیست و ما او را پیامبری مانند موسی میدانیم؛ خداوند برای پیامبر در میان بندگانش محبتی قرار داده است و ما به خاطر گرفتاریهای که شما ایجاد میکنید، دست از پیامبر بر نمیداریم. ایشان به وصیت جناب هاشم یعنی پدر ابوطالب اشاره و فرموده است که جد ما وصیت کرده که این فرزند از نسل او را حتی با شمشیرها و نیزهها حمایت کنیم که موحد بودن جناب هاشم را هم نشان میدهد.
احسانیفر اظهار کرد: ابوطالب خطاب به قریش فرمود مردم پیامبر را با برهان روشن و هیبت و علم دیدهاند، و با مقاومت و سختی در برابر آنها ایستاد، به گونهای که سبب شد تا قریش از غیظ، لب خود را بگزند و به تعبیر امروزی شهید بهشتی، ما به دشمنان میگوییم از این غیظ بمیرید.
وی افزود: حضرت ابوطالب(ع) در واقع اینگونه تحلیل میکنند که اگر من نگاه دینی داشته باشم، محمد(ص) همانند موسی پیامبر است و اگر نگاه قبیلهای داشته باشم، باز وصیت هاشم حمایت از او است؛ این مدل استدلال منطقی و جاافتاده در نزد قریش بوده است، لذا زبان گویا و هوشمندی و ید قدرتمند ابوطالب در حمایت از پیامبر در این تعابیر به روشنی مشهود است.
استاد حوزه با اشاره به تصمیم پیامبر برای رفتن به شعب اظهار کرد: با فراخوان پیامبر و حضرت ابوطالب، بنی هاشم و برخی دیگر از مسلمین به شعب رفتند؛ شعب از املاک هاشم بود، یعنی از یک طرف ملک شخصی آنها بود و از طرف دیگر دور و بر آن کوه بود که امکان محافظت از اعضای حاضر در شعب را میداد و در مسیر ورود کاروانها به مکه هم قرار داشت، همچنین پیامبر در اینجا به دنیا آمدند و از آن خاطرات خوبی داشتند.
وی افزود: قریش مسلمین را در مکه تحریم غذایی، حقوقی و اجتماعی کردند؛ گزارش داریم که در برخی خانهها، افرادی مسلمان و افرادی کافر شده بودند و کفار اهل خانه به فرد مسلمان شده، غذا نمیدادند و با او حرف نمیزدند و او را تحریم میکردند. بنابراین در حقیقت، قریش نبودند که بنی هاشم را در شعب محصور کردند، بلکه تدبیر پیامبر و ابوطالب بود که به حاشیه مکه بروند.
وی با تأکید بر اینکه شعب ابوطالب نماد مقاومت هوشمندانه بود، زیرا با همفکری گام به گام ابوطالب، همه زوایای حضور در شعب بررسی شده بود، افزود: اگر بخواهیم راهبردهای پیامبر را برای حفظ جامعه مسلمین در برابر فشار دشمن تعریف کنیم، ایجاد چنین جامعه جدید و کوچک در شعب از مهمترین آنها بود تا مسلمین از هجوم سنگها و بیاحترامی و دشنامها محفوظ بمانند و از طرفی مجبور به حصر در خانه نشوند.
انتهای پیام