سه معیار شناخت کلمات کلیدی قرآن در نظریه‌پردازی اسلامی
کد خبر: 3956894
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۳
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تشریح کرد:

سه معیار شناخت کلمات کلیدی قرآن در نظریه‌پردازی اسلامی

حجت‌الاسلام فتحی با اشاره به سه معیار شناخت کلمات کلیدی قرآن کریم، اظهار کرد: یکی از واژگان پیوند مستحکمی با کلمةالله دارند، معیار دوم اینکه نمایاننده یک جهان‌بینی و ایدئولوژی هستند و صرفاً معنای لغوی و فرهنگ‌نامه آنها مراد نیست و نکته سوم اینکه شمول، گستره و حوزه معنایی فراوانی دارند.

علی فتحی

به گزارش خبرنگار ایکنا، کرسی ترویجی «روش‌شناسی واژگان کلیدی قرآن و کاربرد آن در نظریه‌پردازی اسلامی» صبح امروز دوشنبه 11 اسفندماه، با سخنرانی حجج اسلام والمسلمین علی فتحی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛، حسن عابدی جعفری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و علیرضا قائمی‌نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، برگزار شد.
 
حجت‌الاسلام فتحی در این نشست اظهار کرد: اخیراً در سخنرانی مقام معظم رهبری در اجلاس خبرگان بحثی وجود داشت که برای بنده جالب بود و متأسفانه نکته‌ای که ایشان از فرهیختگان درخواست کردند در مجامع علمی و رسانه‌ای چندان مورد توجه قرار نگرفت. ایشان فرمودند منظومه معرفتی و ارزشی اسلام مجموعه مفاهیمی است که آوردن آن به میان مردم و به منصه عمل درآوردن کار بسیار بزرگی است؛ برای مثال مفهوم مواسات، یک مفهوم کلیدی در منظومه معرفتی اسلام است. ایشان همچنین به توکلی، ایثار و شهادت به عنوان مفاهیم کلیدی اسلام اشاره کردند که نظام اسلامی آنها را مطرح کرد و طبیعتاً تاکنون به بخشی از آن عمل شده و اندیشمندان هم باید مفاهیم عملیاتی آنها را به کار گیرند.
 

مطالعه تحلیلی واژگان کلیدی قرآنی

 
وی افزود: اگر نتوانیم آن منظومه معرفتی اسلام که در قالب مفاهیم کلیدی مطرح شده را درست تبیین و در جامعه عملیاتی کنیم نمی‌توانیم به آرمان‌های نظام‌ اسلامی دست پیدا کنیم. عمده معارف اسلامی در قالب کلمات و مفاهیم قرآنی بیان شده است و تبیین درست این مفاهیم و معناشناسی روشمند این مفاهیم می‌تواند در زندگی مؤمنانه ما مؤثر باشد. مراد از معناشناسی واژگان کلیدی قرآنی، مطالعه تحلیلی واژگان کلیدی قرآنی و کشف ارتباط نظام‌مند آن معانی با یکدیگر در یک حوزه کلی است. مثلاً امروزه بحثی به نام آزادی یا مدیریت داریم که در قرآن نیامده است؛ پس سؤال این است که امروزه باید چه کاری انجام دهیم؟ لذا از طریق این معناشناسی می‌توانیم به چنین هدفی دست پیدا کنیم.
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: حال سؤال این است که مفاهیم یا واژگان کلیدی کدام هستند؟ در یک دستگاه زبانی، واژگان همگی از یک نقش یکسان برخوردار نیستند، بلکه برخی کلمات اصلی و برخی فرعی هستند. کلمات اصلی نقش پررنگ‌تری دارند و هدف کلمات فرعی نیز رساندن معنای آن کلمه اصلی است. برای مثال الله، ایمان، عمل صالح و جهاد، از کلمات کلیدی قرآن هستند. در این زمینه مدیون مرحوم ایزوتسو هستیم، هرچند در تفسیر المیزان نیز با عنوان غرر آیات به این موضوع اشاره شده است.
 

سه معیار برای شناخت کلمات کلیدی قرآن

 
وی یادآور شد: سه معیار برای شناخت کلمات کلیدی قرآن کریم یکی این است که واژگان پیوند مستحکمی با کلمه الله دارند، معیار دوم اینکه نمایاننده یک جهان‌بینی و ایدئولوژی هستند و صرف معنای لغوی و فرهنگ‌نامه آنها مراد نیست و نکته سوم اینکه شمول، گستره و حوزه معنایی فراوان و به عبارت دیگر بسامد فراوانی دارند. اگر یک اندیشمند مؤلفه‌ها را به میزان بیشتری درک کرده‌ باشد به شکل بهتری نیز می‌تواند واژگان را درک کند برای مثال علامه طباطبایی بر این موضوعات تسلط دارد و به دلیل انسی که با قرآن دارد به راحتی می‌تواند بگوید فلان مفهوم در فلان آیه آمده است.
 
حجت‌الاسلام فتحی ادامه داد: مواردی وجود دارد که معادل این مفهومی را که در علوم انسانی وجود دارد را در قرآن عیناً داریم یا نداریم. آنجا که همانند تعلیم، تزکیه معادل داشته باشد همان کلیدواژه را محور قرار داده و روی آن کار می‌کنیم اما اگر همانند کلمه‌ای معنویت یا مردم‌سالاری یا سازمان، تأمین اجتماعی و ... مشابهی در قرآن ندارند باید به دنبال تحلیل مؤلفه‌های معنایی این مفاهیم باشیم. مثلا باید ببینیم مدیریت در علم مدیریت یا معنویت در علم روانشناسی دارای چه سازه‌های معنایی است؟ چه بسا آن سازه‌ها معادل همسان در قرآن داشته باشد و آن معادل نیز ما را به کلیدواژه‌های دیگر هدایت کند.
 

تطبیق مسائل امروزی با قرآن

 
وی افزود: قرآن یک کتاب هدایت و در راستای هدایت انسان است. موضوع اصلی علوم انسانی نیز انسان است؛ لذا قرآن نمی‌تواند نسبت به انسان بی‌تفاوت باشد. اینجا وظیفه ماست که مسائل انسانی امروزی در دنیا را با قرآن تطبیق دهیم. طبعاً این کاری کاملاً تخصصی است و البته می‌‌توان در دوره کارشناسی ارشد و دکترا، آنها را تمرین کرد. قرآن در صدد بیان همه مطالب نیست، اما آن مواردی که مطرح کرد را می‌‌توانیم به دست بیاوریم و در این راه، اولین کار پیدا کردن کلیدواژه و سپس یافتند معنای اساسی یا وضعی است که در برخی از معناشناسی‌ها به آن توجه نمی‌شود، اما در معناشناسی قرآنی بدون یافتن معنای وضعی نمی‌توان معنای اصلی را کشف کرد. 
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: بعد از آن معنای نسبی اهمیت دارد که در اینجا باید در قرآن و روایات و ادعیه، این معنا و مفهوم را کشف کرده و کار تتبعی عمیقی انجام دهیم. در اینجا هم نیازمند مطالعه تاریخی و هم توصیفی هستیم. اینجاست که روابط معنایی کشف می‌شود. اما این هم کفایت نمی‌کند بلکه بعد از اینکار باید آیاتی که در برگیرنده این مفهوم کلیدی هستند را استخراج و تحلیل کنیم. در اینجا باید مفاهیمی که همنشینی واژه مورد نظر ما هستند را شناسایی و تحلیل  کنیم سپس به دنبال روابط جانشینی باشیم. مثلا در قرآن کریم گفته شده است« وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» یا « إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»، علامه طباطبایی در این موارد به میزان زیادی کار یافتن واژگان همنشین را انجام داده است. در نهایت باید این حوزه معنایی که واژگان کنار هم قرار گرفته‌اند را تحلیل و جهان‌بینی قرآنی را به دست بیاوریم.
 

معناشناسی کارآمدی برای کتاب و سنت

 
حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی‌نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه اظهار کرد: قدم اول در راستای معناشناسی این است که باید معناشناسی کارآمدی برای کتاب و سنت پیدا و ارائه شود. آن گونه که متوجه شدم حجت‌الاسلام فتحی با استفاده از یک یا دو جریان معناشناختی و با تمرکز بر مفاهیمی که در قرآن وجود دارد به دنبال ارائه راهکارهای معناشناسی هستند تا در عرصه‌های علمی همانند مدیریت، روانشناسی، جامعه‌شناسی و .. مورد استفاده قرار گیرد. 
ارسالی//سه معیار برای شناخت کلمات کلیدی قرآن کریم در راستای نظریه‌پردازی اسلامی
 
وی افزود: در اینجا لازم است به چند نکته اشاره کنم؛ نکته اول این است که طبیعی است که معناشناسی واژگان باید با بهره‌گیری از روش‌های سنتی و جدید صورت گیرد و گذشتگان ما هم در این زمینه کارهای زیادی انجام داده‌اند. معناشناسی علم پرفایده‌ای است و دقت زیادی در آن وجود دارد. نکته دیگر اینکه باید یک منطق گزینشی در اینجا وجود داشته باشد که ایشان در این زمینه سراغ مدل ایزوتسو رفته و از معناشناسی مؤلفه‌ای استفاده کرده‌اند، اما سؤال این است که چرا از روش‌های معناشناختی دیگری همانند روش تحلیل مؤلفه‌ای، روش معناشناسی نقش‌گرا، زایشی و ... وجود دارد.
 
قائمی‌نیا یادآور شد: به اعتقاد بنده هیچ‌کدام از این جریانات به خوبی نمی‌توانند حق معناشناسی قرآن را آن گونه که هست به جا بیاورد؛ لذا باید از روش‌های ترکیبی استفاده کنیم. البته همه مفاهیم قرآن کارکرد خاص خود را دارند و شاید ایزوتسو با آن نگاه ساختارگرایانه‌ای که دارد کار خود را راحت می‌‌کند، اما چرا باید در معناشناسی قرآن فقط به چند مفهوم استناد کنیم بلکه معتقدم باید موردی عمل کنیم و طبیعی است که روش‌شناسی معناشناختی که ما انتخاب می‌کنیم باید قوت و قدرت خاصی داشته باشد؛ چراکه به مفاهیم مربوط است و به همین دلیل است که نیاز به معناشناسی ترکیبی داریم.
 

دلالت‌های درون‌متنی قرآن 

 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: نکته دیگر اینکه مشکل ما را تنها واژگان کلیدی قرآن حل نمی‌کند بلکه باید برای سنت هم جایی باز کرد. اگر قرار است علوم را با این مفاهیم مدیریت کنیم، پس تکلیف واژگان سنت چه می‌شود؟ همچنین ضعف اساسی این روش این است که بسیاری از دلالت‌های متن در فضای علوم دیگر همانند فلسفه، جامعه‌شناسی و امثالهم خود را آشکار می‌کند؛ بنابراین به معناشناسی نیاز داریم که دلالت‌های قرآن را درون متن قرآن خفه نکند. این ضعف اساسی ایزوتسو است که در تحلیل آیات قرآن هیچ نگاهی به روایات ندارد و معناشناسی قرآن را کاملاً مستقل از متون دیگر در نظر می‌گیرد؛ چراکه معتقد است آنها از قرآن بیگانه هستند. مشکل اصلی در روش‌شناسی ایزوتسو است که در آن بینامتنیت وجود ندارد.
 
حجت‌الاسلام قائمی‌نیا افزود: به نظرم با این روش به تنهایی مشکل علوم انسانی هم حل نمی‌شود. البته تأکید می‌کنم که نظرم این نیست که این روش به طور کامل کنار گذاشته شود بلکه باید با روش‌های دیگر ترکیب شود. البته بنده با اصل ایده‌ای که دکتر فتحی دارند موافق هستم و معتقدم باید ارتباطی بین دستگاه مفهومی قرآن و علوم ایجاد کنیم و همچنین معتقدم گام اصلی را باید به کمک معناشناسی برداریم و در این راستا باید از مؤلفه‌های مختلف معناشناسی بهره ببریم چراکه مشکل علوم اسلامی در عصر حاضر مشکل هرمنوتیکی نیست بلکه مشکل معناشناسی است.
 

مفاهیم قرآنی که تبدیل به مدل نشدند

 
حسن عابدی جعفری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه این کرسی به ایراد سخنرانی پرداخت و یادآور شد: اگر بخواهیم از مطالب غربی‌ها چیزی بیاموزیم در درجه اول روش‌شناسی است و نکته کلیدی این است که ما روی دانش چگونگی کمتر تکیه کرده و بیشتر بر چیستی و چرایی تمرکز کرده‌ایم و به همین دلیل در حوزه چگونگی نتوانسته‌ایم به خوبی به عرصه آثار بپردازیم. نکته مثبت بحث دکتر فتحی تمرکز بر روش است تا مشخص شود چگونه می‌توانیم مفاهیم قرآنی را در میدان عمل محقق کنیم. 
 
وی افزود: وقتی یک مدل داریم این مدل ابتدائاً مفهومی است، ولی این الگو تا زمانی که به عمل تبدیل شود، چندین مرحله را باید طی می‌کند تا بتوانیم بروز عینی آن را ببینیم. دوستانی که در حوزه علوم انسانی فعال هستند روی این تکنولوژی و دوستان علوم قرآنی بر تکنولوژی اول تمرکز دارند. مادام که این مدل‌ها آماده نشده‌اند یقین بدانید مدل‌های آماده دیگر جای خود را باز خواهند کرد و نمونه آن را در دانشگاه‌های خود مشاهده می‌کنیم؛ بنابراین رسیدن به این الگوها از واجبات امروز ماست اگر می‌خواهیم تأسیسی حرکت کنیم.
 
عابدی‌جعفری گفت: توصیه بنده این است که مفاهیمی که مستقیماً در قرآن وجود دارند هنوز تبدیل به مدل و الگو نشده‌اند و آنهایی هم که شده‌اند بسیار اندک هستند لذا ما در حوزه علوم انسانی هنوز چیزی را از دوستان رشته قرآن و حدیث دریافت نکرده‌ایم که بر اساس آن مراحل بعدی تولید را ادامه دهیم. خواهش بنده این است که دوستان علوم قرآنی، مدل‌هایی که در این حوزه دارند را آماده و عرضه کنند. 
انتهای پیام
captcha