
به گزارش خبرنگار ایکنا، به مناسبت روز جهانی فلسفه، با همکاری کانون جهان ایرانی، انجمن علمی-دانشجویی فلسفه و گروه فلسفه دانشگاه تهران، بعد از ظهر روز گذشته، ۲۸ آبان، همایشی با عنوان بایستگی «فلسفه در جهان امروز» با حضور اساتید و دانشجوهای فلسفه از دانشگاههای مختلف کشور، در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه برگزار شد.
در این مراسم، حسین واله، رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران و استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی سخنرانی کرده و با اشاره به ماندگاری فلسفه باوجود هجمهها به علت ظرفیتی که خرد برای پاسخگویی به سؤالات جاودانه انسان دارد گفت: اگر به فلسفه اهمیت داده میشود و برای آن روز جهانی تعیین میشود، نشان دهنده کاربرد آن است در پاسخ به سوالاتی که بیش از سه هزار سال است مطرح است و هنوز درباره آن صحبت و بحث میشود.
وی در خصوص کمتوجهی به تأثیرات متقابل دانشها بر یکدیگر گفت: در ۲۰۰، ۳۰۰ سال اخیر به علت تخصصی شدن قلمروهای معرفت به نظر میرسد التفات به روابط میان دانشها و تاثیر پیشرفت یک دانش، بر دانش دیگر مغفول واقع شده است.
واله افزود: برخی قلمروها شباهت اندکی در حوزه موضوع و روش با یکدیگر دارند، اما در مقابل برخی قلمروها پیوند بسیار عمیقی با یکدیگر دارند. شاید در اثر کم توجهی به پیوند علوم، در رابطه با بازنگری در قلمرو یک دانش به سبب تحولاتی که در قلمروی دیگر رخ داده است و تأثیرات آن بر این قلمرو، غافل شدیم.
وی بیان کرد: اگر در حوزه فلسفه منطق بصیرت جدیدی حاصل شد، احتمال آن را بدهیم در حوزه پیشرفت دانشی دیگر تاثیرگذار باشد که در نظر ما بسیار نامربوط باشد و چه بسا به سبب بیتوجهی به احتمال تاثیر این پیشرفتها بر یکدیگر جایی که باید دچار شک میشدیم، نشدیم و دستاوردهای علمی و فلسفیمان کوچک شده است.
واله اظهار داشت: ما فلسفه حقوق داریم که در آن به این مسئله میپردازیم که حقوقدانها چه میکنند و قانون چگونه شکل میگیرد؟ و اصلا قانون چیست؟ از آن سو فلسفه سیاست را نیز داریم و همه میدانند که میان فلسفه سیاست و فلسفه حقوق همپوشانیهای مهمی وجود دارد، اما گاهی در یک دانش دستاوردی حاصل شود که در نگاه اول به نظر ما نیاید که در دانشی دیگر بتوان از آن بهره برد.
وی ادامه داد: به عنوان مثال دستاوردی در حوزه معرفتشناسی حاصل شود اما در نگاه اول به نظر نیاید که در مسائل فقهی و اصولی ما تحولی ایجاد کند و اگر به این نکته التفات نکنیم، نمیتوانیم تحولی در علوم ایجاد کنیم.
استاد دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرد: اگر این بازنگری رخ ندهد، ما با مجموعه علومی مواجه خواهیم شد که زمانی حاصل تلاش علمی و حقیقتجویانه افراد بودند و حالا دیگر شکی در آنها نمیکنیم، در حالیکه در قسمتی از آن باید تجدید نظر کرد.
وی همچنین ادامه داد: اگر احتمال وجود ارتباط زاینده علمی میان قلمروهای مختلف مانند معرفت شناسی و فقه را در نظر نداشته باشیم اقدام به بازنگری نمیکنیم و وقتی این کار را نکردیم هر کدام از این شاخههای علوم به راه خویش رفته و ایدئولوژیک میشوند.
رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران، سپس به پیشنهاد خویش در این رابطه پرداخته و گفت: اکنون در دانشگاههای ما به تاریخ فلسفه و آرا فلاسفه پرداخته میشود گه در نوع خود بسیار خوب است، اما شاید بهتر باشد به این مسئله نیز پرداخته شود که آیا یافتههای فلسفی جدید و بصیرتهای تازه در مسائلی که در گذشته آنها را مسلم فرض میکردیم تغییری ایجاد میکند یا نه؟ آنها را زیر سؤال میبرد یا خیر؟
وی با اشاره به اختلافات و درگیریهای موجود میان دانشمندان علوم مختلف بیان کرد: این نحوه مواجهه میتواند حاصل همین بیتوجهی به پیوندهای میان علوم باشد.
او همچنین بیان داشت: اگر قرار باشد انسانها در یک قوه به نام عاقله مشترک باشند و بنا باشد این قوه حقایقی را کشف کند و به سوالات ازلی و ابدی انسان پاسخ بدهد و فلسفه این وظیفه را به عهده گرفته است، آیا فرض گرفتن این مسائل کنجکاوی درباره پیوندهایی که در ظاهر مشخص نیستند و محک زدن دستاوردهای هر قلمروی با قلمرو دیگر را الزامی نمیکند؟
وی در همین رابطه ادامه داد: ما از نظر اخلاقی نیز موظف به انجام این کار (واکاوی روابط و پیوندهای قلمروهای دانش) هستیم، زیرا یا باید به وجود قوهای مشترک در وجود انسانها به نام قوه عاقله تن بدهیم که این قوه فرازمان و فرامکان توانایی کشف حقایق را دارد و در این صورت است که میتوانیم امیدوار باشیم، بشر به رغم تکثر غیرقابل انکار و چشمپوشی میتواند به چهارچوب یگانه کافی و وافی برسد و این چهارچوب انتظامی ایجاد کند که به نفع تمام جامعه انسانی باشد، پس باید این قوه را تغییر داده و از هر راه ممکن آن را توسعه دهیم یا در صورتی که این مسئله را نپذیرفتیم باید اخلاق و حقوق را به کناری وانهیم زیرا در این حالت تنها قدرت است که جایگزین شده و حاکم میشود و هر آنکه زور بیشتری دارد کار خود را پیش میبرد.
انتهای پیام