به گزارش ایکنا، فتحیه فتاحیزاده، استاد دانشگاه الزهرا(س)، امروز 19 اسفندماه در سخنانی در اولین همایش بینالمللی تفسیر اجتماعی در جهان اسلام با موضوع «جریان نواعتزالی متأخر در فهم دین» که از سوی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، گفت: این جریان فکری در ادامه نواعتزالی متقدم رخ داده که اندیشمندانی مانند سیدجمال، عبده و رشیدرضا نماینده برجسته آن هستند؛ این افراد(متأخر) با پیدایش تحولات فرهنگی و اجتماعی شگرف در جهان به این سمت رفتند که بازخوانی مجددی از دین متناسب با شرایط و اقتضائات زمانه خود داشته باشند.
وی با اشاره به چرایی پدیدار شدن این جریان، افزود: یکی از مسائلی که وجه تمایز تفکر نواعتزالی متقدم با متأخر است بحث اصالتبخشی است؛ نواعتزالی متقدم در در چالشهای بین سنت و مدرنیته، اولویت را به کتاب و سنت میدهند ولی نواعتزالیون متأخر اصالت را به مدرنیته و دستاوردهای عقل بشری دادند. کسانی مانند محمدآرکون، محمدالجابری، نصر حامد ابوزید و ... اصالت را به مدرنیته دادند و این وجه تمایز این دو گروه از یکدیگر است.
فتاحیزاده بیان کرد: در اندیشه نواعتزالیون متأخر، زمینهگرایی در کنار متن و توجه به دلالتهای متنی اضافه شد و همین میتواند در فهم پویا از دین نقش داشته باشد و آن را تقویت کند زیرا در این رویکرد ابتدا تلاش میشود آیات اجتماعی قرآن کاملاً شناسایی، فهم و تفسیر شود؛ این تفسیر متناسب با شرایط زمانی کنونی صورت میگیرد و همین وجه قوت برای این جریان محسوب میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) اظهار کرد: وجه دیگری که در کنار توجه به زمینهگرایی در اندیشه این جریان مورد توجه هست، لحاظِ تاریخمندی متون دینی است؛ از منظر این افراد، مسائل اجتماعی اسلام باید با شرایط عصری متناسبسازی شود و این اتفاق میتواند گشایش در دلالتهای متون دینی ایجاد و چالشهای جدید را برطرف کند و این هم از وجوه قدرت جریان جدید است.
فتاحیزاده افزود: همچنین وجه برجسته دیگر این تفکر، عرفی دانستن احکام اجتماعی اسلام از جمله مسائل زنان است و چون این مسائل کاملا عرفی تلقی شده ماهیت آن را تغییر داده و از دامنه تشریع خارج و فقط در دامنه عرفیات تحلیل میشود.
وی افزود: وقتی این احکام کاملا عرفی شد به این نتیجه میرسند که ما با سلسله احکام سیال و متغیر مواجه هستیم که از هر مقتضیات عصری و اجتماعی به اجتماع دیگر و شرایط دیگر متغیر خواهد بود. گرچه درست است که موضوع این مسائل، کاملاً اجتماعی است ولی ریشه در نظام تکوینی بشر دارد مثلاً پوشش هم در قرآن و روایات وجود دارد و مردان و زنان، هر دو مخاطب آن هستند ولی در سطح گستردهتری نسبت به زنان به آن پرداخته شده است.
فتاحیزاده بیان کرد: در این رویکرد(نواعتزال متأخر) وقتی همه چیز عرفی تلقی شد، جنبه تشریعی آن به صورت کلی منتفی است؛ در واقع نظام خلقت بشر ایجاب میکند احکامی برای بهبود زندگی بشر از سوی خود بشر ایجاد شود که در اینجا تعارضاتی با نصوص ایجاد میکند.
استاد دانشگاه الزهرا(س) گفت: فهم عمیق متون دینی همواره در بین اندیشمندان ادیان مختلف وجود داشته اسـت و به این بحث پرداخته شده که برای فهم عمیق باید کدام یک یعنی مؤلف متن، مخاطب یا متن مورد توجه قرار گیرد؟ برای اینکه متون دینی به فهم درستی بینجامد باید هر سه مؤلفه در کنارهم قرار گیرد، ولی جریان نواعتزالی بر این باور هستند که مفسر به فهمی از آیات میرسد یعنی مفسرمحوری مدنظر آنان است و یکی از چالشهای این نگاه تکمحوری، قرائتپذیری متن است که ضابطه لازم را هم ندارد.
فتاحیزاده اضافه کرد: در این نگاه آنچه اصل قرار میگیرد تساوی زن و مرد است؛ تظاهر بیرونی این نگاه، آزادمنشانه و جانبدارانه از زن را القا میکند ولی در واقع این طور نیست زیرا بخشی از تمایزات تشریعی ریشه در تمایزات تکوینی و نظام خلقت بشر دارد و سیر تحولی تمدنها نمیتواند تاثیر عمیقی بر این موضوع داشته باشد.
وی افزود: در تفکر نواعتزالی متأخر با چالشهایی چون غفلت از جاودانگی آموزههای دینی روبرو هستیم؛ در این نگاه احکام اجتماعی اسلام، ثابت نیستند و نمیتواند مورد عمل باشد، گرچه در روزآمد کردن تلاش جدی را میبینیم. بازشدن باب تکثر قرائتهای بی ضابطه از متن از پیامد این نوع تفکر است؛ اگر قواعد فهم متن در برداشت از آیات رعایت شود ما با آن مشکلی نداریم ولی در این رویکرد این موضوع لحاظ نمیشود بنابراین با بیتوجهی به تمایزات تکوینی زن و مرد روبرو هستیم.
انتهای پیام