به گزارش خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا) شعبه قم، اين كتاب در سه بخش اصلی كليات، سطوح متن در قصههای قرآن و تحليلی بر سطوح روايت در قصه حضرت يوسف (ع) ارائه شده است.
سنخشناسی قصههای قرآن، پيشينه قصه و قصهگويی، الگوی ارتباطی روايت، سطوح متن، سبك در قصههای قرآن، داستان و شخصيت در قصههای قرآن، زمان و مكان در قصههای قرآن، نظم، تكگويی، كاركردهای ويژه و معمولی در قصههای قرآن، گفتوگو به جای نقل كنش و اسلوب خاص قرآن در ارائه شخصيت از جمله فصول طرح شده در اين كتاب است.
قصههای قرآنی بخش زيادی از حجم قرآن كريم را به خود اختصاص داده است. اين حجم، گويای آن است كه قسمتی از معارف اصيل دينی از اين طريق عرضه شده است. از طرفی قصههای قرآنی نوعی «روايت» به شمار میروند چرا كه روايت را «باز نمايی رخدادها» تعريف كردهاند.
بر اين اساس در قصههای قرآنی، ايجاز معجزهآسا، دقت و ظرافت در به كارگيری الفاظ، هماهنگی معنوی و موسيقی كلمات ديده میشود. بحث «داستان در قصههای قرآنی» ذيل چهار عنصر داستانی شامل رويداد، شخصيت، زمان و مكان است.
قصههای قرآنی با توجه به مخاطب خاص قرآن (كه در جه اول، شخص پيامبر گرامی اسلام(ص) و در درجه دوم، مومنان و در درجه سوم، همه مردماند) در پی هدايت مردم، تثبيت قلب پيامبر، اثبات صدق پيامبر و تاييد رسالت او، انذار و هشدار، معرفی اسوه و در آخر تبيبن وحدت دين(سير اديان در قالب اسلام ) بيان شدهاند.
اگر بخواهيم در قصهنويسی و روايتگری از قرآن پيروی كنيم بايد به زيرينترين لايه، يعنی «مبانی» بپردازيم، در واقع، قصهای از قرآن پيروی كرده است كه در مبانی(ژرف ساخت) از اين قصهها پيروی كند در غير اين صورت الگو برداری از سطوح رويين(سبك، طرح، داستان) لزوماً به دينیتر شدن قصه كمك نمیكند.