کد خبر: 1311963
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۲ - ۰۰:۴۲
گروه جریان‌‌های فکری تاریخ اسلام برگزار کرد:

جلسه نقد و بررسی کتاب «ترکان، اسلام: علوی‌گری و بکتاشی‌گری در آناتولی»

گروه اندیشه: جلسه نقد و بررسی کتاب «ترکان، اسلام: علوی‌گری و بکتاشی‌گری در آناتولی» تألیف محمدتقی امامی‌خوئی با حضور مؤلف کتاب و اساتید برجسته تاریخ در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.

 

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، جلسه نقد و بررسی کتاب «ترکان، اسلام: علوی‌گری و بکتاشی‌گری در آناتولی» تألیف محمدتقی امامی‌خوئی، بعد از ظهر 15 آبان‌ماه در پژوهشکده تاریخ اسلام با حضور مؤلف کتاب و عطاءالله حسنی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، حسن حضرتی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و زهرا ربانی عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا، توسط گروه جریان‌‌های فکری تاریخ اسلام برگزار شد.

بر اساس این گزارش، در ابتدا محمدتقی امامی‌خوئی، مؤلف کتاب به بیان انگیزه خود در نگارش کتاب پرداخت و گفت:در سال 1346 که برای تحصیل دکترا به ترکیه رفته بودم، فضای دانشگاه را به علت حضور گروه‌های مختلف که غالبا درگیری‌های مسلحانه نیز با هم داشتند مشوش دیدم. از میان گروه‌هایی که در مبارزات نقش داشتند علویان بودند.

نقطه انگیزش تحقیق

وی افزود: در آن دوران به علت رواج تفکرات چپ‌، علویان نیز بیشتر چپ‌گرا بودند. قبل از انقلاب وضعیت شیعیان و علویان ترکیه به مراتب بسیار بدتر بود.هر چند که الان با توجهات جمهوری اسلامی ایران، علویان و شیعیان ترکیه از اوضاع بهتری برخوردار شدند ولیکن شناخت منش، تاریخ، نحوه اسلام آوردن و رابطه علویان با حکومت در طول دوران‌های مختلف، از مجهولات ذهن بود که کتاب حاضر نتیجه این سوژه ذهنی است.

این استاد تاریخ  با اشاره به اینکه منبع خاصی از تاریخ آناتولی در دست نیست، خاطر نشان کرد: این کتاب به شکل گسترده به تاریخ بکتاشیان پرداخته‌است. مکتوبات بسیار معتبری که شخصا از دانشگاه‌های ترکیه جمع‌آوری نموده‌ام نیز منابع این کتاب را تشکیل می‌دهند.

 

عطاءالله حسنی: علویان و شیعیان ترکیه ارادتمندان خاندان پیامبر(ص)

بعد از توضیحات امام‌خوئی، عطاءالله حسنی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، ضمن قدردانی از زحمت‌های مؤلف، گفت: ترکیه دارای شرایط خاصی در منطقه است و به عنوان یکی از مهمترین همسایگان ایران، شناخت تاریخی و جامعه شناسانه آن برای ما بسیار با اهمیت است و این کتاب هم یکی از تلاش‌ها در این زمینه است.

وی افزود: ما نمی‌توانیم به علویان ترکیه عنوان اقلیت را اطلاق کنیم چرا که الان بر اساس آمارهای رسمی چیزی در حدود یک سوم جمعیت ترکیه را تشکیل می‌دهند و آمارهای غیر رسمی نیز رقمی بالای 23 ملیون نفر را اعلام می‌کنند. البته باید در نظر داشت که غیر از خود علویان، عامه مردم ترکیه نیز تمایلات فکری هم‌سو با علویان دارند که این علاقه عمومی به پیامبر اکرم(ص) و خاندان وی را باید به عنوان نقطه‌ای برای هرچه بیشتر کردن دوستی دانست.

این پژوهش‌گر تاریخ بیان کرد: عنوان این کتاب، عنوانی کلی است که باعث شده موضوع اصلی کتاب به عقب رانده شود و موجبات گم شدن اصل مطلب را فراهم کرده‌است، بهتر بود که عنوان کتاب به علویان و بکتاشی گری اختصاص داده‌می‌شد. مسئله دیگر اینکه فصل یک تا شش کتاب و فصل بیستم که آخرین فصل است در حکم مدخل ومقدمه است و تا این حد مقدمه گفتن لزومی نداشت.

وی خاطر نشان کرد: فصل بیستم می‌بایست نتیجه‌گیری از مباحث کل کتاب می‌بود ولیکن در آن فصل به سرگذشت بکتاشیان پرداخته شده‌است که در واقع می‌باست به جلوتر برده می‌شد. عملا فصل7 تا 13 فصل متن کتاب است. در کتاب به دو متغیر خارجی تأثیر گذار در تاریخ علویان ذیل دو فصل به نام‌های فرهنگ ایرانی و مسیحیت اشاره شده‌است. بکتاشیان اساسا ایرانی هستند و از دل فرهنگ ایرانی متولد شده اند اما در بیان عامل تأثیر گذار بیرونی غیر از مسیحیت و ایرانیت باید به حکومت عثمانی نیز اشاره کرد.

وی تصریح کرد: حکومت عثمانی به عنوان یکی از مهم‌ترین متغیرهای بیرونی است که ذیل یک فصل مفصل باید بررسی شود. امپراطوری عثمانی به عنوان حکومتی که باعث تحمیل فشار، مهاجرت و تبعید علویان شد، بسیار تأثیرگذار بود. عامل بیرونی دیگر که بسیار با اهمیت بود، حضور اروپائیان و امریکائیان در فضای جامعه ترکیه قرن 19و20بود. آنها به منظور گسترش قدرت خود در منطقه، گروه‌های استشراقی را برای آشنایی بافرقه‌های مختلف به کار گرفنند.

در پاسخ به نقدهای وارده، امامی‌خوئی گفت: هیچ کتابی بدون ایراد نیست و این کتاب هم از این قاعده مستثنی نیست اما باید دیگاه‌های نویسنده را نیز دریافت. درباره تاریخ آناتولی و آسیای مرکزی نوشته و منبع گسترده‌ای در دست نیست و شاید از دو کتاب به عنوان کار پراکنده در این زمینه نام برد. باید در ابتدای کار موقعیت آسیای مرکزی، نحوه و میزان آشنایی ایلات با تفکرات ایرانی مثل مزدک و مانی و مسائلی از این دست را تبیین کرد. اگر ما گذشته را برای جامعه حل کرده بودیم می‌توانستیم مستقیم به سراغ علویان و بکتاشی گری برویم.

زهرا ربانی: علوی بودن به معنای شیعه امامیه بودن نیست

زهرا ربانی عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا، گفت: به عنوان یک خواننده کتاب را حاصل مطالعه و ممارست طولانی مدت و هدف‌مند یافتم که هدف آن روشن کردن وضعیت فعلی علویان به قصد خواست‌های سیاسی نیست و قصد آن نشان دادن زمینه شکل گیری بکتاشیه و علویان در منطقه بود.

وی در موافقت با امامی‌خوئی اظهار داشت:  گرایشات علویانه مخصوص به منطقه آناتولی نبوده و هم‌چنین علوی بودن به معنای شیعه بودن و هم‌سویی با اعتقادات شیعیان امامیه نیست.در طول تاریخ اسلام گرایش‌های علویانه با شاخه‌های مختلف بروزکرده‌ و در آناتولی هم شیوه‌های مخصوص به خود را داشت که برای نشان دادن آن می‌بایست نحوه اسلام آوردن ترکان مورد توجه قرار بگیرد.

این استاد دانشگاه در نقد کتاب گفت:  ترتیب فصول با هم‌دیگر هم‌خوانی ندارد و بهتر بود که چیدمان فصول با دقت بیشتری صورت می‌گرفت. برخی از فصول کتاب را می‌شد ذیل یک عنوان قرار داد و از تجمع فصول جلوگیری کرد و در برخی از قسمت‌های کتاب، ترکیب‌ها و اخطلاط‌های فرهنگی و جمعیتی به خوبی مشخص نشده‌اند.

حسن حضرتی: در زبان شفیعی کدکنی تصوف و عرفان نگاه هنرمندانه به دین است

حسن حضرتی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه موضوع کتاب درباره تصوف است، عنوان کرد:با توجه به نقش عرفان و تصوف در آناتولی به نظر می‌رسد که فصل اول این کتاب باید دربیان عرفان و تصوف ، ارتباط آن با سیاست و اینکه آیا صوفیان معتقد به این مسئله بودند یاخیر،  باشد.

وی بیان کرد: تعریف عرفان و تصوف بصورت واضح و مرزبندی شده تا به حال ارائه نشده است و کسی نیز توان ارائه چنین تعریفی را نخواهد داشت اما شاید به عنوان تعریف معنا دار و قابل تأمل بتوان به تعاریف آن ماری شیمل و شفیعی کدکنی اشاره کرد. آن ماری شیمل تصوف و عرفان را جریان روحانی عظیمی می‌داند که از میان همه ادیان گذر می‌کند و شفیعی کدکنی آن را نگاه هنرمندانه به دین می‌داند.

این استاد تاریخ دانشگاه تهران با تقسیم‌بندی دوره‌های تاریخی تصوف و عرفان از عرفان نظری تا به عرفان عملی که صوفیان وارد سیاست می‌شوند، گفت: ریشه‌های فکری بکتاشیه را باید در خراسان و افکار خواجه نصیرالدین توسی جستجو کرد. آن‌ها صوفی شیعی هستند ولی با این حال رهبر معنوی ینی چری‌های( سپاه عثمانی) سنی مذهبند. شاید علت این مسئله را در تعریف آن ماری شیمل باید جستجو کرد که در آن تعریف تصوف امری فرامذهبی است.

امامی‌خوئی در پاسخ به مسائل مطرح شده گفت: همانطور که گفته شد کسی توان ارائه تعریف از عرفان و تصوف را ندارد و من نیز باید بگویم این حوزه از بحث حوزه‌ای نبوده که میل ورود به آن را داشته‌باشم. بررسی‌های عرفانی و تصوفی کاری شگرف است که تخصص لازم به خود را می‌طلبد و نمی شود با بضاعت محدود به آن ورود کرد و بی نتیجه آن را رها کرد.

captcha