به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، 12 روزی هست که اقامه عزا کردهایم برای سرور و سالار شهیدان، شهر را سیاه پوش کردیم و خیمهها و چادرها و تکیهها را راه انداختیم، نوای روضه و مداحی را در شهر پراکندیم. لباس مشکی به تن کردیم و در هیئتها و حسینیهها گوشه دنجی را پیدا کرده و دل به دل نوحه دادیم و به دیار کربلا سفر کردیم و برای مظلومیت اباعبدالله الحسین(ع) و یارانشان اشک ماتم ریختیم.
امام خمینی(ره)، مقتدای عارفان، مجالس عزای امام حسین را علاوه بر آن امور عبادی و روحانی یک مسئله مهم سیاسى میدانند و میفرمایند: «این مجالس عزای سیدالشهداست و مجالس دعا و دعای کمیل و سایر ادعیه است که میسازد این جمعیت را اینطور، و اساس را اسلام از اول بنا کرده است به طوری که با همین ایده و با همین برنامه به پیش برود و چنانچه، واقعاً بفهمند و بفهمانند که مسئله چه هست و این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را «ملت گریه» نمیگویند، ما را ملت حماسه میخوانند.»
حریت را تمرین کردیم؟
امروز در هنگام بازگشت از هیئتها و روضهها تا چه حد به حریت و آزادگیمان میاندیشیم، چقدر از حسین بن علی(ع) آموختیم که سر در برابر ظلم پایین نبریم و در برابر دشمن قسم خوردهای که با اساس تفکرات اسلام عناد دارد، ایستادگی کنیم.
پیشوایان عقیدتی ما برای مجالس عزای امام حسین(ع) حرمت و هدف قائل بودند و آن را داری کارکردهای سیاسی، عبادی، فردی و جمعی میدانستند. اما امروز ما از عزاداریهای خود چه هدفی را دنبال میکنیم، آیا با درک اهداف قیام عاشورا ملت حماسه شدهایم؟
اگر هدف از عزاداری برای امام حسین(ع) تمرین مردانگی و بزرگمردی باشد، نباید از توصیه مراجع تقلیدی که ما را سفارش کردند به رعایت حقالناس غفلت کنیم. راهاندازی دستههای عزاداری در ساعات پایانی شب، به راهانداختن دستههای عزاداری طویلی که ساعتها باعث ترافیک در سطح شهر میشود و یا کشیدن حصاری بر سر هر کوچهای به طور خودسرانه و دور کردن راه همسایگان برای رسیدن به خانه با چه مجوزی باید از سوی ما صورت گیرد، ضایع کردن حق دیگران چه سنخیتی با عزاداری برای پسر رسول خدا(ص) دارد.
خوردن غذا و نوشیدنی که متبرک به نام اباعبدالله(ع) شده است چرا باید چهره شهر ما را مخدوش و کف خیابانها و کوچهها را از ظروف یک بار مصرف پر کند. رحمت و شفقت را کجای عزاداریمان قرار دادیم که مسبب چند برابر شدن کار رفتگران شهرمان میشویم.
اعمالمان مقیاسی برای اثرگذاری عزاداریمان
دهه اول محرم آمد و رفت و اگر میخواهیم بدانیم که عزاداری ما تا چه میزان از اثرگذاری برخودار بوده است باید به اعمال امروزمان بنگریم. چشمانی که برای مظلومیت سرور و و سالار شهیدان گریسته است نباید به نامحرم دوخته شود. زبانی که ذکر گوی نام حسین و اولاد ایشان بوده است نباید به دروغ، تهمت و فحاشی باز شود.
دستی که برای امام حسین(ع) بالا رفته و از غم مظلومیت اباعبدالله(ع) به سینه کوبیده شده است نباید پول حرام در خود جای دهد، کم فروشی کند، دزدی کند، پول یتیم یا رشوهای را بستاند و از پرداخت وجوهات شرعی غفلت کند. پایی که به روضه امام حسین(ع) باز شده است نباید به مجالس گناه وارد شود، راهی که به از بین بردن حق و حقوق دیگران منتهی شود، نمیتواند با همان پایی طی شود که با آن به عزای حسین رفته بودیم.
اگر دلمان گرفت برای آن همه زجر و مصیبتی که خاندان ابیعبدالله(ع) تحمل کردند، دیگر جایی برای کینه و عناد و دشمنی در آن دل نباید باقی بماند، دلمان را که به صحرای کربلا زدیم نباید به مسیر رذالتها و سیاهیها برگردانیم.
کل یوم عاشورا
اگر چنین کردیم توانستهایم گوشهای از حق عزاداری حقیقی را ادا و کل یوم عاشورا را در عمل محقق کنیم و در غیر صورت ...، ملت حماسه شدن تمرین میخواهد و مداومت. شعور در کنار شور حسینی میطلبد و انسانیت. محرم فرصت خوبی برای انسان شدن است اگر دهه اول آمد و رفت، اگر عاشورا رفت و دلمان کربلایی نشد شتاب کنیم. هنوز فرصت باقیست.