به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) به نقل از ستاد خبری دومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی، حامد علامتی، دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزی، در حاشیه برگزاری کنگره گفت: شاید بتوان این طور بیان کرد کرد که علوم انسانی زیربنای بسیاری از تحولات فرهنگی، اجتماعی، تربیتی، حقوقی و سیاسی در سطح کشور است. بنابراین وجود نیروی انسانی کارآمد در نظام اسلامی که عهدهدار تحقق حاکمیت اسلامی در ساخت جامعه و هدایت آن به سوی سعادت و کمال است، اهمیت بهسزائی دارد. در حقیقت تربیت اسلامی نسل نوجوان و جوان جامعه امروز یک امر ضروری است. به این ترتیب اسلامی سازی علوم انسانی در سطح مدارس به عنوان زیربنای آموزشی دانش آموزان میتواند، در رسیدن به این هدف گام مهمی تلقی شود.
مشروح گفتوگوی حامد علامتی در ارزیابی تأثیر این تحول در مدارس را بخوانید:
تحول در علوم انسانی و اسلامی کردن آن ها تا چه اندازه میتواند در سطح جامعه تاثیر گزار باشد؟
علوم انسانی پایه تمدن نوین اسلامی است که همواره مورد مطالبه مقام معظم رهبری بودهاست. باید توجه داشت که تمدن اسلامی و به تبع آن اسلامی شدن علوم انسانی، امنیت و سلامت در همه عرصهها را تضمین میکند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سلامت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و ... به واسطه حاکمیت تمدن اسلامی رقم خواهد خورد. بر همین این اساس معتقدیم که علوم انسانی بستر مناسبی برای رسیدن به این اهداف محسوب میشود.
برای ساختن تمدن اسلامی بر چه مبنایی باید استوار بود؟
به طور قطع ساختن این تمدن تنها بر مبنای علوم انسانی ترجمه شده نیست بلکه برای ساختن تمدن اسلامی باید بر مبنای علوم انسانی بومی که نشات گرفته از ارزش های اصیل و تعالی بخش است، برنامه ریزی صورت پذیرد.
برای رسیدن به این هدف در چه مسیری باید گام برداشت؟
برای رسیدن به تمدن اسلامی نیازمند بسترها و سنگ بنای لازم هستیم و به طور حتم نهادینه شدن فرهنگ دینی و تمدن اسلامی نیازمند پیش زمینه و بررسی زوایا و ابعاد مختلف آن است چرا که مسالهای که به عنوان دغدغه هماره مطرح است این بوده که نمیتوانیم از تمدن نوین اسلامی سخن بگوییم و اقتصاد خودمان را بر مبنای لیبرالیسم بنا کنیم که سود و برخورداری آن به قیمت استثمار انسانها تمام میشود یا اینکه در هیچ زمانی نمیتوان از تمدن نوین اسلامی سخن به میان آورد و در راستای آن از نسخههای ترجمه شده روانشناسی الگوبرداری کرد که مبنای اولیه آن به داروینیسم برمیگردد.
یعنی به علوم انسانی که تعریفی متفاوت و غیر الهی از انسان ارائه کرده است، بنابراین آنچه که مسلم است باید به دنبال یک مرکز ثقل و نقطه عطف بود تا شاهد تحول بزرگی در علوم انسانی باشیم.
از نظر شما این نقطه ثقل در کجا بیشتر بروز خواهد کرد؟
اگر به تحول در علوم انسانی و لزوم علوم انسانی اسلامی معتقدیم همواره باید به خاطر داشته باشیم که مرکز ثقل این تحول در مدارس و بعد دانشگاههاست. چرا که تا هر زمان آموزش و پرورش دانش آموزان را حفظ محور بار بیاورد توفیقی در تربیت انسانهای خلاق و تحول آفرین در حوزه علوم انسانی نخواهیم داشت و این بیانگر نقش و تاثیر بهسزایی است که مدارس میتوانند در تحول علوم انسانی داشته باشند.
برگزاری کمیسیونها و کنگرههای علوم انسانی تا چه حد میتواند در این مسیر گام مفیدی بردارد؟
برگزاری این کنگرهها در گفتمان و مشارکت اندیشمندان اسلامی و ایرانی بسیار موثر است و باید توجه داشت که ایدهای که مقام معظم رهبری در این زمینه ارائه داده اند در تبدیل به برنامه این کنگره بسیار موثر بود. بنابراین در این رهگذر این کنگرهها و کمیسیونهای تخصصی باید همواره ادامه داشته باشند. چرا که بستر مناسبی برای بروز افکار تازه و نو و نیز تبادل اطلاعات در این زمینه به شمار میروند.