کد خبر: 1325798
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۱
نگاهی به وضعیت شیعیان مالزی/6

مهاتیر محمد و شیعه‌ستیزی در مالزی

شعب خارجی: در مقاله پیشین نگاهی به وضعیت شیعیان مالزی و افراط‌گرایی دینی و سیاست دوگانه حزب آمنو مالزی انداختیم؛ در این نوشتار به بررسی رویکرد مهاتیر محمد در طول دوران فعالیتش و دلایل شیعه ستیزی وی می‌پردازیم.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) شعبه شرق آسیا، همه ما ایرانیان مهاتیر محمد، 84 ساله را به عنوان پدر مدرنیزه مالزی به نیکی یاد می کنیم. او با 22 سال کار مداوم به عنوان طولانی‌ترین دوره نخست وزیری توانست فقر را از 50 درصد به هفت درصد کاهش دهد و کشورش را به جرگه ببرهای آسیا بپیوندد و الگوی ژاپن و کره جنوبی را در آموزش و پرورش، پروژه پروتون، ماهواره آسترو و پروژا استیل به‌کار بندد و با اجرای سیاست اقتصادی خود مالزی را قطب گردشگری و دانشگاه‌های تازه تأسیس را محل جذب هزاران دانشجوی خارجی کند و در این میان سهم 20000 دانشجوی ایرانی بیشتر از هر کشوری در رشد علمی مالزی بوده است و با تأسیس بنیاد صلح به نام «پردانا» شعار تجهیز مسلمانان به دانش و فناوری را محقق سازد و با اعتماد به علم اقتصاد و به عنوان یک ملی‌گرای تمام عیار در صحنه سیاسی کشورش نقش ایفا کند.
 وی در زمانی که ایران پرچم گفت‌وگوی تمدن‌ها را در سازمان ملل برافراشت خود را پیشروی ‌و بین ادیان و تمدن‌ها معرفی کرد و چهره‌ای جدید به جز آن فرد افراطی ملی گرا به جهان معاصر از خود نشان داد. برخی او را مسلمانی معتقد می‌شناسند که معتقد است باید از تاریخ مسلمانان و امپراطوری اسلامی درس آموخت و نخستین درس اهتمام به برادری اسلامی است که مورد سفارش اسلام بوده و بدون آن موفقیت و بقا امکان‌پذیر نیست. این همه یک روی سکه است.
مهاتیر محمد اکنون با چند چالش مهم در زندگی شخصی وحزبی خویش مواجهه است وبرای حل آن دست به کار شده است

اکنون وی که 84 سال دارد با چند چالش مهم در زندگی شخصی و حزبی خود روبرو است، از طرفی فرزندش مخزیر به دنبال دستیابی به رده‌های بالای حزبی به عنوان جایگزین پدر است. بنا به قول پاک صمد، نویسنده سرشناس مالزی، مهاتیرتمایل دارد تا پسرش که اکنون درایالت کداه مقام بلند پایه‌ای است روزی به یکی ازرهبران مالزی تبدیل شود.
و از طرفی دیگر احزاب معارض باریسان ناسیونال همچون حزب حرکت دموکراتیک(DAP) و حزب اسلام‌گرای پاس(PAS) در انتخابات سال 2013 موفقیت بیشتری نسبت به سال‌های قبل برخوردار بوده‌اند و پیروزی چینی تبارها در بدست آوردن کرسی‌های پارلمان و توجه جوانان پرشور مسلمان مالزیایی به حرکت‌های معاصر دینی چون اخوان‌المسلمین زمینه را برای تضعیف «بومی پوتراها» یا مالزیایی‌های اصیل فراهم ساخته است و معمار مالزی یعنی مهاتیر تلاش‌های چند دهه قبل خود را برای برتری بومی پوتراها بر دیگر نژادهای چینی و هندی تبار در خطر جدی می‌بیند و اگر همچون دهه 1970 نقشه دیگری برای اتحاد مالایی‌های بومی به راه نیاندازد در آینده سرنوشت این قوم آرام و سازگار با دیگر مهاجران غیر بومی در پرده ابهام باقی خواهد ماند.
بازخوانی حوادث 13 اردیبهشت‌ماه، 1348 و نقش مهاتیر محمد در اتحاد نژاد مالایی می‌تواند نشان دهد که مهاتیر محمد برای حل این معضل پس از 44 سال به چه راه حل‌هایی متمسک شده است.
حزب چینی تبار حرکت دموکراتیک(DAP) یا پارتی تینداکان دموکراتیک حزبی سکولار، سوسیال دموکرات و طرفدار ساختار سیاسی چند قومیتی در مالزی بود که از حزب حرکت مردم سنگاپور منشعب شده بود. این حزب مخالف امتیازات ویژه برای بومی پوتراها (نژاد مالائی) و خواستار استقرار برابری نژادی بودند. در سال 1348 با به دست آوردن اکثریت به پیروزی رسید و این امر سبب خشمگین شدن مالایی‌های بومی و در نتیجه کشته شدن حدود 200 تن در 13 اردیبهشت‌ماه، سال 1348 شد که پس از یک سال منجر به استعفای نخست وزیر تونکو عبدالرحمن شد. بومی پوتراها بیش از نیمی از مردم مالزی را تشکیل می‌دهند و این نام به معنای پسران یا شاه زادگان زمین است و بر اساس نظریه مهاتیر محمد ساکنان اصلی این سرزمین همین نژاد مالایی یا بومی پوتراها هستند که در قرون گذشته به علت داشتن روحیه‌ای آرام و صلح آمیز میزبان مهاجران سخت کوش چینی تبار بوده‌اند.
چینی‌ها همواره طرف بازرگانی مالایی‌ها بوده‌اند و در حال حاضر 35 درصد از جمعیت مالزی را تشکیل می‌دهند. چینی‌ها با شنیدن اخباری از معادن غنی قلع و سرب و با آرزوی به دست آوردن ثروت در قرن نوزدهم میلادی به مالزی مهاجرت کرده‌اند. رشته اصلی این نژاد تجارت در زمینه صنایع سنگین، معادن، و تجارت قلع و لاستیک بوده است. در سال‌های نخست وزیری تونکو عبدالرحمن (1342-1349) مبارزه‌ای سخت با چینی‌های کمونیست و رهبر حزب اقدام خلق که سوسیالیستی بود صورت گرفت، ولی در حال او در پی خشونت‌های نژادی در سال 1349 استعفا داد و بنیاد پرکیم را با شعار تسامح دینی و با کمک عربستان سعودی، لیبی، مصر و سازمان کنفرانس اسلامی تا آخر عمر رهبری کرد.
در سال 1348 برای مبارزه با به قدرت رسیدن چینی تبارها در مالزی و ایجاد وحدت مالایی‌ها «کمونیسم هراسی» مطرح شد
 در آن شرایط جنگ سرد میان کمونیسم و مخالفان آنان در منطقه شرق آسیا بسیار گرم بود و از آنجایی که احزاب چینی تبار از طرف چین کمونیسم و سوسیالیست‌های اندونزی نیز حمایت می‌شدند مسلمانان مالایی تبار با تحریک عواطف عمومی مسلمانان خطر کمونیسم برای بلعیده شدن مالزی با دین اسلام را به عنوان یک شعار برای وحدت بومی پوتراها مطرح    می‌کردند تا همه احزاب مالایی اختلافات خود را کنار گذاشته و با وحدت استراتژیک خود در دو محور نژاد و دین در مقابل احزاب چینی تبار بایستند. به عنوان نمونه پاس درپی درگیری‌های خونین نژادی میان مالایی‌ها وچینی تبارها در 13 اردیبهشت‌ماه، ‌ 1348به ائتلاف فراگیر«باریسان ناسیونال» (جبهه ملی) به رهبری آمنو پیوست تا کشورچند نژادی مالزی به خطر نیافتد وبه دنبال راه حلی برای دادن امتیازات بیشتر به اکثریت محروم مالایی باشند.البته این ائتلاف به علت بروز تنش‌های درون حزبی منجربه تضعیف وچند پارگی حزب پاس، اخراج آن ازجبهه ملی وازدست رفتن کرسی‌های مجلس ومناصب ایالتی شد ولی به هر حال خطر چینی تبارها تا حدود زیادی مرتفع شد و شعار «کمونیسم هراسی» برای ایجاد وحدت مالایی‌ها کارگر افتاد. این شعار بیش از آن که یک خطر جدی برای اسلام مالایی‌ها باشد ابزاری در دست حزب آمنو و شاخه جوانان آمنو که در آن زمان مهاتیر محمد نیز در آن فعالیت گسترده‌ای و نقش رهبری داشته است برای ایجاد وحدت مالایی‌ها یا بومی پوتراها به‌شمار می‌آمد.
یک سال پس از 13 اردیبهشت‌ماه، 1348مهاتیر محمد کتاب خود را تحت عنوان "TheMalay Dilemma" منتشر کرد و این در حالی بود که در انتخابات پارلمان رأی نیاورده بود و از رهبری حزب آمنو نیز کنار گذاشته شده بود. او در مانیفست خود نوشته است که رقابت نژاد مالایی با چینی تبارهای سخت کوش بی فایده است و باید مکانیسمی را دولت ایجاد کند تا با دادن امتیازات ویژه به بومی پوتراها برتری آنان را در همه حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و علمی تضمین کند. او نوشت که نژاد مالایی‌ها بومی پوترا ساکنان اصلی مالزی هستند، زبان ملی مردم این سرزمین مالایی است و باید دیگر نژادها این زبان را بیاموزند، خصوصیت آرام نژاد مالایی و مهاجر پذیر بودن آنان سبب شده است تا مهاجران میهمان بر ساکنان اصلی آن حکومت کنند، و برای خروج قوم مالایی از مظلومیت باید سیاست تبعیض مثبت (affirmative action) به نفع نژاد مالایی را عملی ساخت.
 این چهار موضوع محور مانیفست مهاتیر در یک سال پس از بروز خشونت‌های نژادی در مالزی بوده است. یازده سال پس از انتشار این کتاب نوبت به نخست وزیری مهاتیر محمد رسید تا بتواند مانیفست خود را برای ارتقای جایگاه قوم مالایی عملی سازد. فعالیت‌های سازنده مهاتیر محمد در معماری مالزی مدرن جای هیچ گونه شک و تردیدی در قابلیت‌های شخصی وی نمی گذارد.
در سال‌های 1390 تا 1392 نتایج انتخابات پارلمان نشان داد وزنه به طرف چینی تبارهای مالزی است و خطر انشقاق مالایی‌ها وجود دارد
 اما در سال 1390 تا 1392 سال‌های حساسی برای باریسان ناسیونال و پیروزی بر اپوزیسون بوده است و نتایج انتخابات اخیر پارلمان نشان داد که وزنه به سمت اپوزیسون سنگینی کرده و خطر انشقاق نژاد مالایی‌ها و به قدرت رسیدن چینی تبارها بیش از پیش فکر معمار مالزی را به خود مشغول کرده است و از طرف دیگر فرزندش مخزیر نیز به دنبال راه یافتن به رده‌های بالای حزب و جایگزینی منصب پدر در رهبری حزب است و مهاتیر 84 ساله باید همه تلاش‌های خود را برای آخرین بار در زندگی بکار بندد، اما مشکل این است که چینی تبارهای مالزی نه ارتباطی با کمونیسم دارند و نه خطر مالائیسم مالزی را تهدید می کند، زیرا چینی تبارها هرگز به دنبال حاکمیت ایدئولوژی خاصی نبوده‌اند و هدف آنان به دست آوردن امتیازهای اقتصادی و سیاسی در کشور است.
یکی از دلایل مطرح کردن شعار «شیعه ستیزی» توسط مهاتیرنزدیکی به جریان‌های غرب و آمریکا برای گرفتن امتیازات سیاسی واقتصادی است

از طرف دیگر درافتادن با چینی تبارها خطری بالقوه برای تیرگی روابط با مادر قدرتمند چین در شمال کشور است و زمان جنگ سرد نیز به پایان رسیده است، اما او چگونه می تواند بدون یک خطر فرضی اتحاد را میان مالایی‌ها ایجاد کند و چه وسیله‌ای بهتر از شعار«ویروس شیعه» به عنوان خطری بالاتر از کمونیسم در نظر معمار مالزی می‌تواند باشد؟! مطرح شدن این خطر مزایای فراوانی برای سیاتمداران حزب آمنو داشت که مهمترین آنها نزدیکی به جریان‌های همسوی غرب و آمریکا برای گرفتن امتیازات سیاسی و اقتصادی، گرفتن امتیاز از عربستان و متحدان عرب برای تعویق انداختن سر رسیدهای بدهی‌های کلان مالزی و ادامه سرمایه گذاری اعراب، ترساندن جوانان پرشور مسلمان از شیعه و کشاندن آنان به دامن اتحاد مالایی، طرد افراد با نفوذ طرفدار جمهوری اسلامی ایران از حزب پاس و سوق دادن بدنه حزب پاس به سوی اتحاد مالایی‌ها یا بومی پوتراها و یا حداقل ایجاد شکاف در میان احزاب اسلامی معارض به اتهام همکاری با شیعه است.
 معایب این جریان می‌تواند به سردی روابط با جمهوری اسلامی ایران، سرخوردگی شیعیان بومی مالزی از حکومت، کاهش مبادلات اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران، اتحاد شیعیان با احزاب معارض و مطرح شدن فرقه گرایی و تبعیض‌های نژادی حکومت در دادگاه لاهه و سازمان ملل بوده باشد. شرایط حاکم بر اختلافات جمهوری اسلامی ایران با عربستان و متحدانش در سوریه و طرفداری مالزی از حاکمیت بحرین در مقابل اکثریت شیعه و آمادگی برای اعزام نیرو به حمایت از شیوخ بحرین و جهت گیری سیاسی به سمت و سوی عربستان از طرف حکومت مالزی سبب شده است تا زمینه برای این سناریوی جدید شیعه ستیزی فراهم آید و برای عملی کردن این خطر بالاتر از کمونیسم به برگزاری سمینار ویروس شیعه و برپایی صدها سمینار و نشست در مدارس و دانشگاه‌های کشور در آشنا کردن مردم با خطر شیعی و تشکیل کمیته مبارزه با شیعه زیر نظر وزارت دین و وزارت داخلی و اقدامات خصمانه نسبت به اقلیت شیعه مالزیایی و دستگیری آنان، خارج کردن شیعه از دایره اسلام و ارجاع شیعیان مالزیایی به بخش غیر مسلمانان در ادارات دینی و حکومتی و پخش برنامه‌های متنوع علیه شیعه در کانال‌های دولتی و خصوصی چون الهجره و متهم نمودن شیعیان به فساد اخلاقی به علت داشتن حکم متعه در احکام دینی تلاش فراوانی کردند.
به عبارت دیگر شعار خطر کمونیسم در واقعه 13 اردیبهشت‌ماه، 1348 به شعار خطر شیعه در سال 1392 با معماری مهاتیر محمد تغییر مسیر داد، اما این آخرین تجربه این سیاستمدار مالزیایی است که زمینه را برای بروز خشونت‌های دینی با قربانی کردن اقلیت شیعی مالزیایی تبار فراهم کرده است. برخی از نویسندگان و روشنفکران مالزیایی چون پاک صمد هم به نیت‌های مهاتیر برای نگاه ابزاری به مذهب شیعه پی پرده‌اند. پاک صمد اخیرا گفته است که اظهارات اخیر مهاتیر محمد برای مطرح کردن فرزندش مخزیر و ارتقای جایگاه سیاسی وی بوده است.
سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که ایجاد انگیزه برای هراسیدن از خطر فرضی هر چیزی ممکن است به شناخت بیشتر از آن امر کمک کند، با این فرق که نتیجه شناخت بیشتر از کمونیسم با بنیادهای پوسیده‌اش همانند شناخت بیشتر از شیعه با پشتوانه فلسفی و تاریخی هزار و چهارصد سال نخواهد بود و باید دید که این معمار مالزی مدرن برای مقابله با شناخت جریان فکری شیعه با عقبه فلسفی و عقلانی قرون متمادی چه مکانیسمی را طراحی کرده است.
تفاوت جریان ایدئولوژیک کمونیسم با شیعه این است که کمونیسم بر اساس نظریه‌ای بنیان گذاشته شد که با گذشت کمتر از یک قرن از هم پاشید، اما تفکر شیعی برگرفته از عقلانیت دینی با گذشت قرون متمادی هر روز سدهای فکری مدرن و پست مدرن را شکسته و نظریه دینی حکومت و اقتصاد مبتنی بر اسلام را مطرح و به منصه عمل گذاشته است. زمان آن فرا رسیده است که بنا به قول داتوک عبدالصمد، شاعر و نویسنده سرشناس مالزی، مهاتیر محمد باید فعالیت سیاسی خود را به طورآبرومندانه کناربگذارد. همچنان که وی گفته است ماهاتیرهمیشه تمایل به اظهار نظردارد و می‌خواهد که درهرموضوعی اظهارنظر‌کند. اوباید یاد بگیرد که ازفعالیت خود به عنوان یک رهبر با احترام خداحافظی کند.
 

جاودان
|
-
|
۱۳۹۲/۰۹/۱۰ - ۱۳:۱۳
0
0
باتشکر از شما این تحلیل بسیار جالب بود و امیدوارم در خصوص سایر کشورها و تعاملشان باشیعیان آن مناطق نیز اطلاعاتی یا تحلیلهائی از این دست ارائه شود که بسیار مفید است بخصوص در اروپا و آفریقابازهم ممنون - جاودان
captcha