محمد قهرمانی، تهیهکننده سینما در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره جایگاه موضوعاتی چون استکبارستیزی در سینمای ایران اظهار کرد: از نگاه من موفقیت سینمای ایران در پرداختن به مفاهیمی چون استکبارستیزی نسبی بوده است، زیرا مبارزه با استکبار ریشه در اعتقاداتمان دارد و همیشه موجود است، این ویژگی نیز به فطرت آن مربوط میشود. منظور از این گفته نیز این است که هیچ انسانی حاضر نیست ظلمی را بپذیرید، مگر اینکه مجبور شود، پس با این توضیح اگر بخواهیم موضوع استکبارستیزی را در سینمای یک کشور انقلابی مورد ارزیابی قرار دهیم باید بگویم که موفقیت ما در این حوزه در حد رضایت بخشی نبوده است.
وی افزود: البته فیلمهای انقلابی نیز در این حوزه تولید شده است، اما عمده این کارها آثاری هستند که با چاشنی سینمای فیلمفارسی آمیخته شدهاند. این وضعیت در شرایطی است که ملت ما تنها برای دستیابی به عدالت و جاری شدن دستورات اسلامی علیه نظام طاغوت قیام کرد، اما در همان فیلمهای به اصطلاح انقلابی دهه 60 تنها چیزی که به صورت عیان مشخص بود کلیشههای رایج فیلمفارسی بود که تنها داستانی انقلابی را روایت میکرد.
مدیرعامل اسبق مؤسسه فرهنگی هنری شهید آوینی ادامه داد: برای مثال در اینگونه آثار معمولا یک فرد که از اقشار ضعیف جامعه بود ناخودآگاه درگیر ماجرای انقلابی میشد. روایتی که در نهایت به انقلابی شدن آن فرد منجر میشد، اما در میان این تولیدات کم بودند کارهایی که به صورت ریشهای زندگی یک مبارز و متفکر سیاسی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند.
وی در پاسخ به این سؤال که متولیان فرهنگ چه نقشی در ترویج آموزههای انقلابی در سینما دارند؟ گفت: کسانی که متولی فرهنگ هستند، مبلغ آن نیزهستند، این ویژگی نیز معمولا در اختیار دستگاههای دولتی قرار دارد؛ بخشهایی چون سازمان سینمایی، صدا و سیما و سازمان تبلیغات و حوزه هنری که قادرند در باکس سالانه خود تولیدات انقلابی و استکبارستیزانه را به عنوان بخش ویژهای مورد توجه قرار دهند.
قهرمانی به مطلب فوق اضافه کرد: مشارکت در بخشهایی که به عنوان نمونه از آنها نام بردیم در ساخت کارهایی با موضوعات ضد استکباری تنها یک پیشنهاد نیست، بلکه یک اصل و دستور است، چون هر سازمان دولتی موظف است هر ساله کارهایی با این محوریت تولید کند، اما آنچه درعمل میبینیم به آن نحو مطلوبی نیست که انتظار میرود.
وی درباره بحث تربیت نیروی انقلابی در سینما گفت: ما در حوزه نیروی انسانی کاستی نداریم، تنها در بحث سرمایه است که کمبود احساس میشود. من این مسئله را خود به وضوح لمس کردم و میبینیم که در جلسات شورای تهیه کنندهها سینماگران علاقهمند به کار کردن در این حوزه هستند، اما بودجهای در اختیارشان نیست که در این حوزه کار تولید کنند، پس به سوی آثاری میروند که قادر باشند سرمایه آنها را برگرداند.
این تهیهکننده تاکید کرد: همراه با حمایت از چنین کارهایی، باید دولت نظارت خود را هم فراموش نکند تا به دلیل کمبود اطلاعات برخی حقایق انقلاب و موضوعات انقلابی تحریف نشود، البته منظور از نظارت، دخالت نیست، بلکه یک نوع راه روش نشان دادن به هنرمند است که در همه دنیا نیز به نوعی وجود دارد.
قهرمانی با ذکر مثالی اظهار کرد: فیلمهایی چون «شکارچی شنبه» و «فرشتگان قصاب» جز کارهایی هستند که در سایه این همکاری خوب به وجود آمد، در صورتی که اگر این نظارت وجود نداشته باشد ممکن است کاری چون «خانواده محترم» تولید شود که با بودجه دولتی به ارزشهای انقلاب حمله کرده است.
مؤلفههای پرداختن به استکبار در سینما
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره مؤلفههایی که میتوان از آن برای پرداختن به موضوعاتی چون استکبارستیزی نام برد، تصریح کرد: موضوعاتی چون؛ استقلال، عدالتخواهی، آزادی از جمله موضوعاتی است که پرداختن به آن گامی در جهت استکبارستیزی تلقی میشود. در این میان باید در نظر داشت که معنایی که ما از آزادی داریم با آن چیزی که غرب از آزادی تفسیر میکند متفاوت است. به همین دلیل میگویم که دولت باید نظارت بر کارهای مورد نظر فراموش نکند.
این تهیهکننده تاکید کرد: نمونههای دیگری نیز میتوان در این حوزه مثال زد. موضوع ماهوارهها که یقینا هجمه مستکبرانهای است انتظار میرود محور بسیاری از تولیدات سینمایی قرار گیرد تا به واسطه آن برای مردم روشنگری ایجاد شود یا در مثالی دیگر با پرداختن به موضوع «پهپادها» میتوان نشان دهیم که ما هیچ چیز به لحاظ دانش فنی از نیروهای استعمار کم نداریم.
وی در جواب به سؤال پایانی مبنی بر اینکه آیا فیلمهای استکبارستیزانه قادرند یاری دهنده سیاست خارجی ما باشد؟ خاطرنشان کرد: صد در صد این امر ممکن است، بدین معناکه که سینما ابزار و یاری دهنده سیاست خارجی بسیاری ار کشورهاست، همانگونه که در هالیوود چنین امری رخ داد و فیلمهایی چون «آرگو» از سوی کاخ سفید حمایت شد. پس ما نیز با حمایت از کارهایی چون «فرشتگان قصاب» قادریم نشان دهیم که امریکایی هر جا که وارد میشوند جز خرابی سوغاتی ندارند.