کد خبر: 1342924
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۴
دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:

محور قیام اباعبدالله(ع) پرورش انسان متعهد است/اهمیت معادشناسی در سیره امام(ع)

گروه اندیشه: واسعی با اشاره به اهمیت توجه به ابعاد معرفتی قیام اباعبدالله(ع)، اظهار کرد: راهی که امام حسین(ع) در آن گام بر می‌دارند، انسانِ متعهد پرورش می‌دهد و این یکی از نکته‌های مهمی است که می‌تواند مورد تأملات و تحقیقات جدی ما قرار بگیرد.


سیدعلیرضا واسعی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، به بیان نکاتی در خصوص عاشورا و قیام اباعبدالله الحسین(ع) پرداخت و با اشاره به نقش هدایتی و کمال‌بخش ائمه(ع) در باور شیعی، بر ضرورت مطالعه یکایک ائمه(ع) با همین رویکرد تأکید کرد. 



واسعی با اشاره به محدود ساختن شخصیت امام حسین(ع) در کارکرد احساسی ـ عاطفی و تسکینی به عنوان یک آسیب، گفت: امام حسین(ع) بیش از آن‌که عامل و عنصری برای تسکین خاطر ما یا ارضاء‌کننده زندگی عاطفی ـ احساسی ما باشند، شخصیتی هستند که توجه به سیره ایشان در حوزه‌های انسان‌شناسی، هستی‌شناسی، خداشناسی، پیامبرشناسی، معادشناسی و حوزه مسائل اجتماعی و انسانی معرفت‌بخش است.



وی افزود: سخنان مستندی که از اباعبدالله‌الحسین(ع) باقی‌مانده، محدود است، اما با این وجود همان میزان سخنان و کلامی که از ایشان باقی مانده است، می‌توان از محورهای مختلف آن بهره فراوان گرفت. برای مثال، وقتی انسان مراجعه می‌کند و می‌بیند که امام(ع) به شدت بر خدایی بودن پایبندی نشان می‌دهند، این آموزه‌ها به ویژه برای دنیای امروز ما بسیار مهم است.



واسعی ادامه داد: در دنیایی که در آن نوعی بیهودگی و بی‌معنایی وجود دارد و آدمیان در چنبره زندگی مادی گرفتار هستند؛ در شرایطی که زندگی امروزه به شدت کمّی و مادی شده و ما همه چیز را با مادیات می‌سنجیم و همه فعالیت‌های‌مان با یک نوع قیمت مادی ارزش‌گذاری می‌شود، نگاه امام حسین(ع) بسیار جالب و عجیب می‌نماید؛ این‌که ببینیم فردی در مقابل دستگاه ظلم و جور بر می‌خیزد و بدون این‌که هیچ نفع مادی و کمّی‌ای را مدنظر داشته باشد، قیام می‌کند.



دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان این‌که طبیعتاً این نگاه و عملکرد صرفاً از یک انسان خداشناخته باورمند بر می‌آید، اظهار کرد: وقتی که به امام(ع) می‌گویند که دست از این قیام بردار، امام(ع) می‌فرمایند که من قیام نمی‌کنم که به قدرتی برسم، فسادی را بر روی زمین ترویج بدهم یا بخواهم به نفع خودم چیزی را بزرگ کنم، بلکه صرفاً می‌خواهم آن چه نبی مکرم اسلام(ص) انجام داد و آن‌چه پدر بزرگوار من آن‌ها را دنبال کرد، مطالبه کنم.



وی ادامه داد: رسالت پیامبر(ص) این بود که به آدمیان بفهماند که خدایی وجود دارد و این هستی هدف‌دار است؛ معادی وجود دارد و هر ذره‌ای از اعمال ما در منظر خداوندی دیده می‌شود و اگر این عمل خوب باشد، پاداشی دارد و اگر بد باشد، عقابی دارد و الی آخر. امام حسین(ع) می‌فرمایند که من هم می‌خواهم همین کار را بکنم. این نگاه، نگاهی بسیار عجیب و عظیم است که امام(ع) با توجه به آن، قیام خود را دنبال می‌کنند.



واسعی ادامه داد: همچنین در حوزه اخلاقیات، می‌بینید که امام(ع) در تمام دوران زندگی‌شان حاضر نمی‌شوند پا از حریم اعتدال بیرون بگذارند. این‌ها چیزهایی است که ما در زندگی امام حسین(ع) داریم و علی‌القاعده این‌هاست که باید در مجامع و مجالس گفته شود و مورد گفت‌وگوی عالمانه قرار بگیرد و مردم جامعه باید با این دسته از معارف و این دسته از سخنان آشنا شوند تا زندگی معناداری پیدا کنند؛ نه زندگی‌ای ساکن، خاموش و بدون پویایی و تحرک که در حقیقت یک زندگی انسانی نیست. واقعاً یک انسان مسلمان باید یک موج پویا، متحرک، مؤثر و تأثیرگذار باشد.



این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: در حال حاضر، بعضا نگاه ما به مقوله عاشورا و زندگی امام حسین(ع) این گونه نیست و در حقیقت حرکت‌زا، پویاگر، مسئولیت‌افزا و متعهدپرور نیست و در حوزه نظر و اندیشه نیز معرفت‌افزا نیست.



وی در ادامه در مورد جنبه‌های معرفتی، گفت: با وجود این‌که سخنان محدودی از امام حسین(ع) باقی‌مانده است، اما در همین سخنان محدود، کدهایی وجود دارد که می‌تواند زمینه‌های مطالعات زیادی را برای ما فراهم کند. در واقع این کدها می‌تواند بهانه‌هایی برای مطالعات عمیق و جدی باشد و زمینه‌های مطالعاتی گوناگونی را به طور کامل پوشش دهد. به تعبیر دیگر، این بیانات می‌تواند موضوعات و محورهای تأملاتی و تحقیقاتی بسیار جدی‌ای را چه در حوزه هستی‌شناسی، چه در حوزه خداشناسی و از همه این‌ها مهم‌تر در حوزه معادشناسی فراهم کند که با بهره‌گیری از دیگر آموزه‌هایی که در لسان دیگر ائمه(ع) صادر شده است یا در ادبیات قرآنی یا در سیره نبوی آمده است، انجام شود.



وی با اشاره به این مطلب که بسیاری از مشکلات امروزی ما ریشه در محدودسازی زندگی به همین دنیای محدود و همین عالم ملموس موجود دارد، عنوان کرد: این در حالی است که در تفکر دینی و همچنین در ادبیات عاشورایی، می‌بینیم که امام(ع) اصلاً زندگی با ذلت را زندگی نمی‌دانند و مرگ را بر آن ترجیح می‌دهند.



عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ادامه داد: امام در حرکتی که دارند، چیزی را به نام مرگ نمی‌بینند. امام(ع) در اصل  می‌خواهند به حیاتی باقی و ماندگار برسند که این حیات ماندگار محصول تلاشی است که در این جا انجام می‌دهند. امام حسین(ع) در نزاعی به شدت انسان‌ساز و جامعه‌ساز وارد می‌شوند؛ یعنی راهی که امام حسین(ع) در آن گام بر می‌دارند، انسانِ متعهد پرورش می‌دهد و این یکی از نکته‌های مهمی است که می‌تواند مورد تأملات و تحقیقات ما قرار بگیرد.



واسعی در ادامه با اشاره به جنبه‌های دیگر نهضت حسینی(ع) گفت: در حوزه اخلاق و سیاست نیز همین‌گونه است. اگر چه ما خیلی‌ها را داریم که سعی کرده‌اند نگاه سیاسی به قیام امام حسین(ع) بیندازند، اما به نظر می‌رسد آن چه اهمیت دارد، بنیادهای فکر سیاسی امام(ع) است. یکی از بنیادهای فکر سیاسی امام(ع)، این است که انسان باید در زندگی خود نقش‌آفرین باشد.



وی ادامه داد: این یکی از بنیادهای فکر سیاسی امام(ع) است که امام انسان را ذی‌نقش در جامعه خود می‌دانند؛ انسان را مسئول در قبال خویش، دیگران و جامعه و ارزش‌ها می‌دانند. امام(ع) آدمیان یا مردم را ناظر اعمال حاکمان می‌دانند. این‌ها جزء بنیادهای فکر سیاسی است و همین‌هاست که امام(ع) را وارد عرصه می‌کند و قیام ایشان را رقم می‌زند. اگر این‌ها مورد توجه قرار بگیرد، دنیایی از دانش‌ها و معارف است که می‌تواند زندگی‌ها را تغییر دهد و نوع نگاه ما را عوض کند و آن وقت شیعه معنای دیگری پیدا می‌کند.



واسعی شیعه‌شناسی را به عنوان یکی از عرصه‌های مطالعاتی معرفی کرد که در نسبت با عاشورا و امام حسین(ع) می‌تواند دچار دگرگونی شود و در این‌باره اظهار کرد: با توجه به سیره امام حسین(ع)، شیعه‌شناسی هم تغییر می‌کند و شیعه معنای دیگری پیدا می‌‌کند. به نظر می‌آید عرصه‌هایی که اشاره شد، جای کار دارد و خطبا و مبلغان ما و آن‌هایی که صحنه‌گردانان مراسم و مجالس عزا هستند، باید به آن‌ها روی کنند و علی القاعده دانشمندان و نویسندگان هم در جای خود به این مباحث توجه خواهند داشت.

captcha