«وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا؛ آنها کسانی هستند که هر گاه انفاق کنند نه اسراف میکنند و نه سختگیری، بلکه در میان آیند و حد اعتدالی دارند» (فرقان/67) در «مجمعالبیان» آمده است که اساس زندگی، چیزی است که «تو را سر پا نگه دارد و بینیازت کند»، یعنی اینکه انفاق در حد وسط باشد و میان اسراف و خست قرار گیرد. بحث حد و حدود در انفاق را میتوان به نوعی اخلاق اقتصادی در اسلام دانست، البته این موضوع به طور کامل و به شکل محض جنبه اخلاقی ندارد بلکه رعایت حد مصرف در مراحلی بسیار لازم و واجب است و روشهایی که مخالف آن است مانند اسراف و حرام است.
انفاق مستحب و انفاق واجب
واژه انفاق، مصدر باب اِفعال، از ریشه نَفَقة است و در معنای آنچه خرج و مصرف میشود، به کار میرود. در اصطلاح، انفاق خرج کردن مال در راه خداوند است؛ چه مستحبی و چه وجوبی، در مقابل این اصطلاح، بُخل قرار دارد، که خودداری انسان از خرج مال در راه خداست و صفت بسیار مذموم و نکوهیدهای است. در فرهنگ اسلامی، از انفاق مستحب تحت عنوان صدقه یاد میشود و در اصطلاح قرآن، انفاق واجب، همان زکات است. در قرآن کریم، در آیات بسیاری، بر موضوع انفاق و لزوم توجّه به آن تأکیده شده و برای این کار، پاداش و اجر زیادی ذکر شده است.
از مشکلات بزرگ اجتماعى که همواره انسان گرفتار آن بوده و هم اکنون با تمام پیشرفتهاى صنعتى و مادى که نصیب او شده نیز با آن دست به گریبان است مشکل فاصله طبقاتى است؛ فقر و بیچارگى و تهیدستى در یکطرف و تراکم ثروت در طرف دیگرعدّهاى آن قدر ثروت دارند که حساب اموالشان را نمىتوانند بکنند و عده دیگرى از فقر و تهیدستى رنج مىبرند، به طورى که تهیه لوازم ضرورى زندگى از قبیل غذا و مسکن و لباس ساده براى آنان خیلى مشکل است.
نقش انفاق در پر کردن فاصله طبقاتی
بدیهى است جامعهاى که پایههاى آن، قسمتى بر غنا و ثروت و بخش مهم دیگر آن بر فقر و گرسنگى بنا شود قابل دوام نیست و هرگز به سعادت و آرامش نخواهد رسید، در چنین جامعهاى دلهره و اضطراب و نگرانى و بدبینى، و از همه مهمتر، دشمنى و عداوت اجتناب ناپذیر خواهد بود. گرچه در گذشته این اختلاف در بین جوامع انسانى وجود داشت، ولى در زمان ما این فاصله طبقاتى به مراتب بیشتر و خطرناکتر شده است. زیرا از یک سو درهاى کمکهاى انسانى و تعاون به معنى حقیقى، به روى مردم بسته شده، و درهاى رباخوارى که یکى از موجبات بزرگ فاصله طبقاتى است با شکلهاى مختلف باز است از این رو توجه به ابعاد مطلوب انفاق به عنوان یک امر اخلاقی در چارچوب اقتصاد اسلامی قابل توجه است.
انفاق مطلوب از منظر قرآن
در آیات بسیاری که به انفاق در راه خدا توصیه شده، بر این حقیقت تأکید شده است که افراد، از چیزی که بیشتر دوست دارند، انفاق کنند، نه آنچه را نیازمندان قبول میکنند و میپسندند؛ زیرا فقیران، به جهت شدت فشار فقر و نیازمندی، حتی حاضر به پذیرفتن اشیا و امور ناچیز هم هستند. قرآن کریم و روایات معصومان، دو شیوه آشکار و نهان را برای انفاق بیان داشته است. قرآن کریم، هر دو نوع انفاق را، شایسته و خوب میداند و میفرماید، اگر انفاقها را آشکار کنید، خوب است و اگر آنها را مخفی ساخته، به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است. بعضی از مفسران گفتهاند در مورد انفاق واجب، بهتر است همیشه آشکار انجام گیرد، ولی به یقین، شیوه انفاق، به شرایط و موقعیت بستگی دارد.
در پارهای از موارد که این کار اثر تشویقی دارد و لطمهای به اخلاص انسان نمیزند، بهتر است انفاق به صورت آشکار انجام گیرد و در مواردی که بیم ریاکاری یا آسیب به آبروی نیازمندان میرود، بهتر است انفاق مخفیانه انجام گیرد.
اثر مثبت انفاق ابتدا بر انفاقکننده حاصل میشود
در اسلام، همواره بر این حقیقت تأکید شده که نتیجه تمام کارهای خوب و بد آدمی، در درجه اوّل به خود انسان باز میگردد.انفاق هم گرچه آثار فراوان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر کل جامعه دارد، امّا اثر مثبت آن، ابتدا برای انفاق کننده است که او را در مسیر کمالیابی به پیش میبرد.
انفاق کنید تا چیزی برای خود اندوخته باشید
قرآن کریم بارها بر این حقیقت تصریح کرده و میفرماید، هر مالی که انفاق کنید، برای خود کردهاید و نیز در آیهای دیگر آمده است؛ انفاق کنید تا چیزی برای خود اندوخته باشید.