سالروز محاصره شدن شهید سید حسن علمالهدی و یارانش در منطقه هویزه نزدیک است. شهیدی که آیتالله زاده بود و همزمان با تحصیل در حوزه علمیه در رشته تاریخ درس میخواند تا تاریخ کشور خود را به بهترین شکل رقم زند. تاریخی که سراسر نشان از مردانگی غیور مردانی است که در عرصه علم و فرهنگ و دانش تقوا بینظیر بودند.
مردانی که با دانش و آگاهی از فردایی که پایانش معلوم نیست قدم در عرصه همت و مبارزه میگذارند و تا آخرین نفس برای دفاع از ناموس و مملکت و برای زنده نگه داشتن اسلام عزیز از جان خویش میگذرند و شهادت را قبل از شهید شدن زندگی میکنند.
سلحشورانی که معنای شهادت را به خوبی درک میکنند و میروند تا بمانند و برای همیشه و نوای قرآن خود را التیام بخش جانهای خسته کنند.
هنگامی که طوفان مشغلههای جسمی وذهنی احاطهشان کرده است، آنجایی که تکلیف حکم میکند که باشند، هستند، نه به دست تقدیر که به دست اراده.
هنگام شنیدن نوای ملکوتی شهید علمالهدی التیام را عمیقا حس میکنی، میدانی التیام یعنی چه؟ یعنی جوانه زدن سلولهای در حال مرگ، یعنی بهبود یافتن.
میدانی بهبود یعنی چه؟! یعنی یک چفیه روی یک زخم. یعنی یک مشک آب برای قلب آتش گرفته، کاش سرت با تن وداع نمیکرد، کاش التیامم را این گونه به درد تبدیل نمیکرد.
راست میگویی شهید! الدنیا سجن المؤمن، التیامی وجود ندارد، تا چشم مینگرد درد است و درد ... و جان را اگر عاریتی نیست، چرا میستانند.
آری شهید رگ حیات تاریخ جاودان خاک پاک سرزمین من است، اینجا خونی است، اینجا هویزه است. پیکرهای بیسر هر کدام روی زمین میافتند و موجب حیات نسلی میشوند.
تکههای آهن گلبرگ بدن برادرانم را میدرد و رهایش نمیکند. اینجا جای خونبازی و غلطیدن در خاک است. بخواب روی زمین و با گوشه چشمت مظلومانه خدا را نگاه کن. بعد بلند شو به دیوار تکیه بده.
ببین جایی برای پناه گرفتن پیدا میکنی؟! خوب جستجو کن. حواست راجمع کن، دشمن بالای سرت است، شوخی نیست، پای جانت درمیان است و مراقبت از نفس واجب است.
بخواب روی زمین. خودت را مچاله کن، نه فایدهای ندارد، نفرین بر دیوارها، بر زمین، این جا جز دو تکه سنگ بزرگ سرپناه دیگری نیست. نه ... نه ....هنوز آسمون هست، پارههای تنم، به آسمان پناه برید، جای شما آن جاست، مأمن امن قدسیان.
دل تنگ آسمان آبی و زمین خاکیت هستم هویزه، دل تنگ دستهای بریده وچشمان باز زمینتان هستم، امان از زمانی که دستگیری میکنید و اسیر میشویم. ما را به اسارت آسمان میبرید. ما تنها اسیرانی هستیم که از آزادی رنج میبریم.