کعبه در آتش سوخت/ تفاوت به آتش کشندگان کعبه با اصحاب فیل
کد خبر: 1350740
تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۰
1371 سال پیش در چنین روزی؛

کعبه در آتش سوخت/ تفاوت به آتش کشندگان کعبه با اصحاب فیل

گروه اجتماعی: امروز سوم ربیع‌الاول مصادف با سالروز حمله به کعبه معظه توسط سپاهیان یزید در سال ۶۴ هجری قمری و به آتش کشیدن کعبه معظمه است.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حج، امروز سوم ربیع‌الاول مصادف با سالروز حمله به کعبه معظمه توسط سپاهیان یزید در سال ۶۴ هجری قمری است.



سید و سالار شهیدان به خاطر احتمال کشته شدن در مکه و جهت حفظ و حرمت این سرزمین، مناسک حج خود را در سال 61 هجری قمری به عمره مفرده تبدیل و این سرزمین را به سوی کوفه ترک کرد اما سه سال بعد و در سال 64 هجری قمری بن عقبه از جانب یزید مامور دفع ابن زبیر شد ولی در میان راه به هلاکت رسید و بجای او حصین بن نمیر فرمانده سپاه یزید شد.



ابن زبیر فرد با نفوذی بود و برای حفظ قدرت خود پس از مرگ معاویه با یزید بیعت نکرده و در مقابل او ایستاده بود، به همین دلیل یزید سپاهی را برای سرکوب او به مکه فرستاد، در این حمله زبیریان برای حفظ جانشان در مسجد‌الحرام متحصن شدند.



لشکر شام در بالاى کوه‏‌هاى مکه که مشرف بر خانه‌‏ها و مسجدالحرام بود، اجتماع کرده و با منجنیق، سنگ و نفت بر سوی مکه و مسجد‌الاحرام پرتاب می‌کردند تا اینکه کعبه معظّمه سوخت و بناى آن تخریب شد. در همین اثنا خبر مرگ یزید اعلام و به همین دلیل ابن نمیر جنگ را رها کرد و روانه شام شد.



چرا خداوند «کعبه» را از گزند امویان نجات نداد؟



پرسشی که در این خصوص مطرح می‌شود این است که خداوند متعال کسانی که قصد تخریب کعبه را داشته باشند امان نخواهد داد و همچون اصحاب فیل آنان را نابود می‌کند، پس این واقعه تاریخی چگونه با این اعتقاد توجیه پذیر است؟

برای پاسخ به این پرسش در ابتدا دو نکته‌ای تاریخی درباره هجوم به خانه خدا توسط امویان در عصر زبیریان را بیان می‌کنیم:



دو بار هتک حرمت خانه خدا در زمان عبدالله بن زبیر



در سال ۶۳ هجری قمری در جریان «جنگ حره» لشکریان یزید به فرماندهی حصین بن نمیر به قتل عام مردم مدینه پرداخته و سپس برای سرکوبی عبدالله بن زبیر راهی مکه شده این شهر را محاصره کردند. زبیر به خانه کعبه پناه برد و لذا لشکریان یزید، داخل مسجدالحرام و کعبه را سنگباران کردند که در اثر آن قسمتی از کعبه خراب شد و پرده و سقف آن آتش گرفت. در این هنگام یزید مرد و سپاه امویان محاصره مکه را نیز ترک کردند. (این واقعه در سوم ربیع‌الاول سال 64 هجری رخ داد).



مرحله دوم بعد از مرگ یزیدبن معاویه بود که عبدالله بن زبیر مردم را به بیعت با خود دعوت کرد و تدریجا بیشتر مردم حجاز، عراق، فارس و خراسان (تمام ممالک اسلامی آن روز) به جز مصر و شام، خلافت او را قبول کردند. مدت خلافت او هشت سال و اندی طول کشید تا اینکه عبدالملک بن مروان، حجاج بن یوسف را با سپاهی به جنگ او فرستاد و عبدالله باز به خانه کعبه پناه برد.



حجاج مکه را محاصره کرد و از منجنیق‌هایی که بر بالای کوه «ابوقبیس» نصب کرده بود، خانه کعبه را خراب کرد و داخل مسجدالحرام را سنگباران کرد. عبدالله‌بن زبیر در این جنگ کشته و حکومت زبیریان پایان یافت.



دیدگاه قرآن درباره امنیت کعبه



خداوند در آیه 25 سوره حج به عنوان یک سنت تغییرناپذیر فرموده است: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاء الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ؛ بى‏‌گمان کسانى که کافر شدند و از راه خدا و مسجدالحرام که آن را براى مردم اعم از مقیم در آنجا و بادیه‏‌نشین یکسان قرار داده‏‌ایم جلوگیرى مى‏‌کنند و [نیز] هر که بخواهد در آنجا به ستم [از حق] منحرف شود او را از عذابى دردناک مى‏‌چشانیم» (1)و بر آن اساس، آن معجزه الهی در عام‌‏الفیل روی داد و سپاه اَبرهه به عذاب الهی گرفتار آمد. [۲]



حال اگر کسی معتقد به کعبه باشد و قصد تخریب آن را نیز نداشته باشد ولیکن به عللی به آن ضربه زند هر چند گناهی بسیار عظیم مرتکب شده است، آیا شامل این آیه می‌شود؟ خداوند متعال به سرزمین مکه سوگند یاد کرده است و بلافاصله می‌فرماید و آن سرزمینی که تو ای پیامبر خدا(ص) در آن باشی! [۳]



بنابراین، خداوند به سرزمین و به مکه‏‌ای سوگند یاد می‏‌کند که پیامبر خدا ‏صلی الله علیه و آله و سلم در آن باشد وگرنه مکه بدون پیامبر و کعبه بدون ولایت [۴] خانه‏‌ای عادی است. هر گاه حاکم جوری همچون عبدالله بن زبیر بر آن سرزمین پاک حکمرانی و در آن پناه گیرد، چه تضمینی بر حفاظت و صیانت از آن بیت عتیق وجود دارد؟



امویان و زبیریان هر دو ناحق بودند



در جنگ امویان و زبیریان هر دو ناحق بودند و از مصادیق بارز فتنه هستند. عبدالله بن زبیر با شعار حق به جانب خونخواهی حضرت سیدالشهدا توانست نیروهای مخالفی را که از کشته شدن آن حضرت، به وجود آمده بود به طرف خودش جلب کند (هر چند خود از دشمنان آل علی و از مسببان اصلی جنگ جمل بود) و ادعای خلافت کرد. یزید و امویان نیز مظهر فساد و تباهی و قاتل سید الشهدا هستند. بنابراین جنگ بین این دو، جنگ دو باطل بوده است. [۵]



چه در جنگ اول یزید با ابن زبیر و چه در جنگ عبدالملک به فرماندهی حَجّاج ‏ثقفی با آل زبیر همگی به ناحق بوده و منفور «ولی» زمان حضرت سید الساجدین بودند و طبق آیه قرآن، بیت‌الله الحرام با وجود ولی و امام به درجه رفیعی نایل می‌شود که مورد سوگند خداوند قرار می‌گیرد و اینجاست که مقام و قداست ولایت و پیوند آن با کعبه و ارزش «أرکان البلاد وساسة العباد» [۶] معلوم می‏‌شود.



دیدگاه شیخ صدوق



اندیشمند نامدار شیعه، شیخ صدوق (علیه‌‏الرحمة) در این باره می‌گوید: آنچه درباره اصحاب فیل جاری شد بر سر حَجّاج نیامد؛ زیرا هدف مستقیم حَجّاج، ویرانی کعبه نبود، بلکه منظورش دستگیری ابن‏‌زبیر بود و آن مرد (ابن‏زبیر) ضد حق، یعنی مخالف حضرت علی‏بن الحسین، امام سجاد (علیه السلام) بود.



وقتی این مرد ضد حق، در کعبه متحصن شد، خداوند اراده فرمود برای مردم بیان کند که به این ضد حق پناه نخواهد داد، از این‏رو مهلت داد تا کعبه را بر سر او ویران کنند [۷].



پس تفاوت میان «ابرهه» و «حَجاج» و «حصین بن نمیر» در این است که ابرهه ستمگر قصد داشت قبله و مطاف را ویران سازد، چون در آن هنگام کعبه، قبله و مطاف حُنفا بود چنان که مطاف دیگران نیز بود و اما حَجاج ستمگر که بر ظالم دیگری همچون خود مسلط شده بود، قصد بدی نسبت به کعبه (به عنوان قبله و مطاف)، نداشت و خواستار نابودی اسلام و دین حنیف نبود، اگرچه خودش دیانت نداشت. اما مقصود وی در آن هنگام فقط غلبه بر ستمگری دیگر بود. [۸]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشتها:

[۱] سوره حج، آیه ۲۵.



[۲] - سوره مبارکه فیل، آیات ا تا 5.  واقعه اصحاب فیل در چند کیلومتری مکه مکرمه در بین مشعر‌الحرام و منا اتفاق افتاد که به وادی محسر (سرزمین عذاب) معروف است.

[۳] سوره بلد، آیات 1و 2

[۴] در همین زمینه روایاتی از ائمه (علیهم‏السلام) رسیده است که در برخی جوامع روایی تحت عنوان «بابُ مَن أراد الکعبة بسوء» آورده شده است. (من لا یحضر، ج۲، ص۲۴۸؛ و وافی، ج۱۲، ص۵۳).

[۵] وکذلک نولّی بعض الظّالمین بعضاً؛ سوره انعام، آیه ۱۲۹.

[۶] مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.

[۷] من لا یحضر، ج ۲، ص ۲۴۹.

[۸] صهبای حج، آیت الله جوادی آملی، ص ۱۰۴

captcha