
به گزارش ایکنا، نشست علمی ـ فرهنگی «یلدا در آیینه فرهنگ و هویت ایرانی» به مناسبت فرارسیدن آیین کهن شب یلدا، روز شنبه ۲۹ آذرماه به میزبانی بنیاد ایرانشناسی برگزار شد.
این نشست با هدف تبیین ابعاد تاریخی، فرهنگی، اسطورهای و هویتی شب یلدا و بررسی جایگاه آن در سنتها، آیینها و حافظه تاریخی ایرانیان، میزبان جمعی از استادان، پژوهشگران و علاقهمندان حوزه ایرانشناسی و فرهنگ ایرانی بود. در جریان این برنامه، ریشههای تاریخی، کارکردهای اجتماعی، پیوندهای اسطورهای و جلوههای ادبی و آیینی شب یلدا در بستر تمدن ایرانزمین، بهصورت علمی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.
در این نشست، اسماعیل آذر، استاد زبان و ادبیات فارسی و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، و شهریار شاهیندژی، پژوهشگر و مشاور پژوهشی بنیاد ایرانشناسی، بهعنوان سخنرانان اصلی به ایراد سخنرانی پرداختند.
دبیری نشست بر عهده کامبیز مهدیزاده، دستیار ویژه رئیس بنیاد ایرانشناسی بود که با هدایت و مدیریت علمی برنامه، زمینهساز برگزاری منسجم و گفتوگویی پربار در حوزه فرهنگ، هویت و دیپلماسی عمومی شد.
در ابتدای نشست، کامبیز مهدیزاده ضمن خوشامدگویی به حاضران و قدردانی از سخنرانان، با اشاره به جایگاه آیین شب یلدا، این آیین را یکی از زیباترین و عمیقترین جلوههای فرهنگی ایران دانست و تأکید کرد: شب یلدا نهتنها یک آیین ملی، بلکه سرمایهای فرهنگی است که میتواند در مواجهه با جریانهای ایرانستیزانه و روایتهای جعلی از ایران، نقشی مؤثر و معنادار ایفا کند.
وی با بیان اینکه بسیاری از کشورها امروز بهجای ارائه تصویری دقیق و مبتنی بر واقعیتهای تاریخی از ایران، به تولید روایتهای مخدوش و نادرست روی آوردهاند، افزود: آیینهایی چون شب یلدا، با پیوندی که میان فرهنگ، تاریخ و تمدن ایرانی برقرار میکنند، این ظرفیت را دارند که تصویر واقعی ایران را در عرصه بینالمللی بازنمایی کنند. از منظر دیپلماسی عمومی، یلدا میتواند بهعنوان زبانی مشترک میان ملتها عمل کرده و مفاهیمی چون امید به آینده، گفتوگوی میان نسلها، احترام به بزرگان، انسجام خانواده و غلبه نور بر تاریکی را منتقل سازد.
مهدیزاده تأکید کرد که این مفاهیم، محدود به جغرافیای خاصی نیستند و میتوانند پلی فرهنگی میان ایران و سایر ملتها ایجاد کنند؛ پلی که از خلال آن، ایران نه از دریچه تنش و نزاع، بلکه از منظر واقعیتهای تمدنی و تاریخی معرفی میشود.
در ادامه نشست، اسماعیل آذر با بیانی ادبی و شاعرانه، سخنان خود را آغاز کرد و شب یلدا را شبی دانست که در ادبیات فارسی، با عشق، راز، نیایش و انتظار پیوند خورده است.
وی سپس به ریشهشناسی واژه «یلدا» پرداخت و توضیح داد که این واژه در اصل از زبان سریانی وارد شده و به معنای «میلاد و تولد» است؛ مفهومی که در ادامه، در پیوند با میلاد حضرت مسیح(ع) در سنت مسیحی تثبیت شد.
وی با اشاره به آیین مهر و جایگاه آن در جهان باستان، توضیح داد که جشنهای مرتبط با آغاز چله و طولانیترین شب سال، در دورههایی از تاریخ، در قلمروهای مختلف از ایران تا روم، با شکوه برگزار میشده است.
به گفته او، در قرن چهارم میلادی و همزمان با تحولات سیاسی و آیینی در امپراتوری روم، بسیاری از آیینهای مهری یا حذف شدند یا در آیینهای جدید ادغام یافتند و همین همزمانی تاریخی سبب شد که شب چله ایرانی با مفهوم «یلدا» به معنای میلاد پیوند یابد.
آذر با استناد به منابع معتبر تاریخی از جمله آثارالباقیه ابوریحان بیرونی و زینالاخبار گردیزی، به تشریح مفهوم «چله» پرداخت و بیان کرد که ایرانیان کهن، سال را بر اساس تحولات خورشید و طبیعت سامان میدادند. تقسیمبندیهایی چون چله بزرگ، چله کوچک، چهارچاری و جشنهای پیدرپی زمستانی، همگی نشاندهنده نگاه آیینمحور و شادمانه ایرانیان به طبیعت و گذر زمان است.
وی تأکید کرد که هیچ قومی به اندازه ایرانیان از پدیدههای طبیعی، آیین و جشن نساخته و این ویژگی، ریشه در جهانبینی خاص ایرانی دارد؛ جهانبینیای که حتی در مواجهه با سختیها و تاریکیها، به دنبال معنا، امید و گردهمایی است.
این استاد ادبیات فارسی در بخش دیگری از سخنان خود به نمادشناسی خوراکیهای شب یلدا پرداخت و تصریح کرد که هندوانه، انار و دیگر عناصر سفره یلدا، صرفاً خوراک نیستند، بلکه حامل معنا و نمادند.
به گفته وی، هندوانه با شکل گرد و رنگ سرخش، نماد خورشید و گرماست و حضور آن بر سفره یلدا، بازتاب انتظار برای بازگشت نور و غلبه روشنایی بر تاریکی به شمار میآید.

وی با اشاره به نخستین کاربرد واژه «هندوانه» در فارسنامه ابن بلخی، قدمت حضور این میوه در آیینهای یلدایی را یادآور شد و افزود: انار نیز در اسطورههای ایرانی، نماد تندرستی، جاودانگی و پیوند با نیروهای مینوی است؛ مفهومی که در روایتهای اسطورهای مرتبط با گشتاسپ، اسفندیار و زرتشت بازتاب یافته است.
آذر همچنین به رسم فالگیری، فال حافظ و تفأل به شعر در شب یلدا اشاره کرد و آن را جلوهای از تمایل انسان به آگاهی از آینده و ارتباط با عالم غیب دانست و یادآور شد که شعر، بهویژه شعر حافظ، بهسبب پیوند با مفهوم «لسانالغیب»، جایگاهی ویژه در این آیین یافته است.
در ادامه این نشست، شهریار شاهیندژی، پژوهشگر و مشاور پژوهشی بنیاد ایرانشناسی، با تمرکز بر مفهوم مِهر (میترا) به بررسی جایگاه این ایزد در باورهای کهن ایرانی پرداخت و با نگاهی تطبیقی، پیوندهای تاریخی، آیینی و اسطورهای آن را تبیین کرد.
وی تأکید کرد که برخلاف برداشتهای رایج، مهر در آیینهای باستانی ایران عین خورشید نیست، بلکه ایزدی مستقل، کهن و پیشازرتشتی است که جایگاهی بنیادین در نظام اعتقادی ایرانیان داشته است.
به گفته وی، مهر ایزد پیمان، راستی و وفاداری است؛ ایزدی که بر عهدها و قراردادها نظارت دارد و با پیمانشکنان سر ستیز دارد.
شاهیندژی توضیح داد که در باورهای کهن، مهر پیش از طلوع خورشید ظاهر میشود، بر اعمال انسانها نظارت میکند و پس از غروب خورشید، صحنه را ترک میگوید؛ ویژگیهایی که مهر را به نمادی از عدالت، نظارت اخلاقی و پایبندی به عهد بدل کرده است.
وی با اشاره به قرارداد تاریخی میان فرمانروایان هیتی و میتانی در حدود ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد، که در آن نام میترا بهعنوان گواه پیمان آمده است، این سند را نشانهای روشن از جایگاه محوری مهر در فرهنگ اقوام هند و اروپایی دانست و آن را از کهنترین لایههای مشترک فرهنگی این حوزه تمدنی برشمرد.
شاهیندژی در ادامه، به گسترش آیین مهری در سرزمینهای غربی، بهویژه امپراتوری روم و شناختهشدن آن با نام میترا یا میتراس اشاره کرد و همپوشانیها و شباهتهای آیینی میان مهر و مسیح را یادآور شد.
وی، تولد از مادر دوشیزه، زادهشدن در غار، حضور چوپانان، جایگاه نجاتبخش و برگزاری جشن پیش از عروج را از جمله این مشابهتها دانست و تأکید کرد که این همسانیها حاصل انتقال و بازتفسیر آیینهای کهن در بستر باورهای جدید است.
وی همچنین تصریح کرد که واژه «یلدا» در اصل از زبان سریانی وارد فارسی شده و به معنای میلاد است و در آغاز، ارتباط مستقیمی با آیینهای کهن ایرانی نداشته، اما در گذر زمان، با شب چله و آیینهای ایرانی همپوشانی یافته و معنایی تازه پیدا کرده است.
به گفته او، در ایران باستان، جشنی با عنوان یلدا وجود نداشته و آنچه برگزار میشده، جشنهای مرتبط با آغاز زمستان، آتش و گردهمایی بوده است.
شاهیندژی در بخش پایانی سخنان خود تأکید کرد که آیینهایی چون شب یلدا، صرفاً مناسکی تاریخی یا یادگارهایی از گذشته نیستند، بلکه بهانههایی فرهنگی برای مهرورزی، وفاداری، گردهمایی و گفتوگوی میان نسلها به شمار میآیند؛ آیینهایی که در طول قرنها به پایداری فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی کمک کردهاند و همچنان میتوانند نقشی مؤثر در حفظ انسجام فرهنگی و انتقال مفاهیم هویتی ایفا کنند.
نشست تخصصی «یلدا در آیینه فرهنگ و هویت ایرانی» در فضایی صمیمی، علمی و گفتوگومحور برگزار شد و با تأکید بر ضرورت بازخوانی هوشمندانه آیینهای ایرانی و بهرهگیری از ظرفیتهای آنها در تقویت هویت ملی و دیپلماسی فرهنگی، به کار خود پایان داد.
انتهای پیام