حجتالاسلام والمسلمین مهدی رستمنژاد، عضو هیئت علمی جامعۀ المصطفی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) درباره روحیه وحدتگرایی پیامبر(ص) گفت: اساس کار پیامبر(ص) بر وحدت، انسجام اجتماعی، پیوستگی و وابستگی درونی قبایل بوده است. محل تشکیل حکومت در مدینه است و هنگامی که ایشان به مدینه میرسند، جنگهای یک قرنه بین اوس و خزرج را پایان میدهند و بینشان پیوند برادری برقرار میکنند.
وی با اشاره به این که بنای عقد اخوت در مدینه گذاشته شد، ادامه داد: پیامبر(ص) با برقراری رابطه برادری بین اوس و خزرج و بین مهاجرین و انصار، وحدت ایجاد کردند و اساس کار خود را بر وحدتگرایی قرار دادند. این اعمال معطوف به سیاست کلان رفتاری ایشان نسبت به امت اسلامی است و لذا در همه جا میبینیم که اگر گوشهای از کار ایراد پیدا میکرد، رسول(ص) فورا وارد عمل میشدند.
حفظ وحدت اجتماع با انعقاد معاهده با ادیان دیگر
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: با توجه به این که در مدینه سه طایفه یهودی زندگی میکردند، میبینیم که پیامبر(ص) در ابتدای امر با این سه قبیله پیمان میبندند؛ پیمانی که اگر از طرف یهود خدشهدار نمیشد، ایشان چنان که خلقشان هم بود، بر آن عهد پایدار باقی میماندند. یهودیان دیدند که با حضور پیامبر(ص) در اقلیت مذهبی قرار گرفتند و در سایه اسلام هستند، بنابراین پیمانشکنی کردند.
وی افزود: پیامبر(ص) با تشکیل دولت اسلامی، با بیگانگانی مثل مشرکین و قبایلی که به اسلام نگرویدهاند و جنگی هم با امت اسلامی نداشتند، نوعی رابطه تعاملی دارند. در ارتباط با این تعاملات، اصول مختلفی حاکم است که سیاست کلان رفتاری پیامبر(ص) را تشکیل میدهد. یکی از آن اصول مهم، اصل عدالت بود که در قرآن آمده «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ ای کسانى که ایمان آوردهاید، برای خدا به داد برخیزید [و] به عدالت شهادت دهید و البته نباید دشمنی گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید، عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است»(مائده/8) یعنی کینهها و عداوتها نباید باعث فراموشی عدالت شود. بیعدالتی چیزی نیست که با صرف بیگانه بودن یا مقابل بودن توجیهپذیر باشد.
اصول اساسی حفظ وحدت در نظر پیامبر(ص)
وی با اشاره اصل وفای به عهد، تصریح کرد: وفاداری از اصولی است که وحدت را در حد خود تفسیر میکند و راهکارها و قسمتهای عملی را نیز تبیین میکند. نسبت به پیمانها و عقود در برابر اقوام دیگر، تا جایی که آنها پیمان را نشکستهاند، باید پایبند بود و وحدت را باید حفظ کرد. قرآن تصریح میکند که در برابر کسانی که به پیمان وفادارند، وفاداری کنید.
رستمنژاد اظهار کرد: اصل دیگر، اصل اعتداء یا اصل مقابله به مثل است. در قرآن آمده که «فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ؛ پس هر کس بر شما تعدی کرد همان گونه که بر شما تعدی کرده بر او تعدى کنید»(بقره/194) اگر قومی دست به فتنهای زدند، به همان اندازه باید ضربه بزنید نه بیشتر، و باید به اصول همبستگی پایبند بود.
الگوبرداری از رفتار نبی مکرم اسلام(ص) در حفظ وحدت
وی با اشاره به دیگر اصول، مثل اصول عزت، حکمت و مصلحت که برای نظام پیوستگی و تعاملی بین ملتها، مذاهب و آیینهاست، تصریح کرد: با این اصول میتوان چنین الهام گرفت که اسلامی که به این اصول نسبت به بیگانه تأکید میکند، حتما توصیههای جدی برای حفظ وحدت درونی دارد. خداوند در قرآن نیز تأکید بر این دارد که باید به مشترکات توجه کرد و آمده است که «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ؛ بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعض دیگر را به جای خدا به خدایى نگیرد»(آل عمران/64). اسلام این نکته را نسبت به یهود و نصارا می گوید. وقتی که حلقه اتصالی بین ادیان ابراهیمی داریم که میتواند ما را در زیر یک پرچم قرار بدهد، باید به این مسئله توجه کنیم.
وی در پایان گفت: اسلام درباره اهل کتاب که تا این حد در برابر اسلام ایستادگی کردند، دعوت به کلمه مشترک میکند و میگوید که عبادت خدا، وحی و رسالت بین ما مشترک و واحد است و باید بر آن تأکید کرد. با توجه به این مباحث اخلاقی باید در نظر داشت که در بین فریقین شیعه و سنی مشترکات بیش از اینهاست. در بین مذاهب اسلامی همه پیامبر(ص)، قبله، اسلام، قرآن و وحی را قبول دارند. اگر ما بخواهیم انتظار پیامبر(ص) از خود را در زمان کنونی را بدانیم، باید به آموزه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، در حقیقت مؤمنان با هم برادرند»(حجرات/10) که در قرآن آمدهاست، اشاره کنیم. ما باید این پرچم را بلند کنیم، نه پرچم طرد و تکفیر را، و بر افراشتن پرچم عداوت نه در سیره نبی اکرم(ص) بوده و نه در قرآن چنین چیزی وجود دارد.