به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از روزنامه «الریاض» چاپ عربستان، دانشگاه بینالمللی اسلامی «اسلامآباد» در توجیه این حرکت خود اعلام کرده است: این جایزه به پاسداشت نقش پیشگامانه پادشاه عربستان در عرصه بینالمللی و منطقهای و فعالیتهای وی در راستای تحقق امنیت، ثبات و دوستی به ملک عبدالله اهدا شده، این در حالی است که سیاستهای غلط دولت آلسعود در قبال مسائل منطقه و جهان اسلام بیثباتی را در بسیاری از کشورها رقم زده است.
ممنون حسین، رئیسجمهور پاکستان طی مراسمی مدرک دکترای افتخاری دانشگاه اسلامی جهانی اسلامآباد را به سلیمان بنعبدالله ابا الخیل، مدیر دانشگاه اسلامی «محمد بنسعود» عربستان که به نمایندگی از ملک عبدالله در مراسم حضور یافته بود، اهدا کرد و با این کار حمایت دانشگاه اسلامی جهانی اسلامآباد از سیاستهای افراطگرایانه سعودیها را رسمیت بخشید.
ممنون حسین در مصاحبه با خبرگزاری عربستان، «ملک عبدالله» را نماد صلح و دوستی بینالمللی به فضل شیوه سیاستمدارانهاش در مسائل منطقهای و همچنین مسائل مرتبط با امت اسلام دانسته است!
این اقدام دانشگاه اسلامی پاکستان به پاسداشت فعالیتهای ملک عبدالله در راستای تحقق امنیت و ثبات(!) بیانگر نوعی حمایت غیرمستقیم از سیاستهای ظالمانه دولت آل سعود است؛ دولتی که همواره حامی تروریستهای تکفیری بوده و گروهکهای تروریستی را که عامل اصلی بیثباتی منطقه هستند، زیر پرچم حمایتهای خود قرار داده است.
با توجه به پیشینه سیاستهای نادرست پادشاه عربستان در عرصه بینالمللی و منطقهای که شاخصترین آن دامنزدن به بحران در سوریه است، به نظر میرسد که دانشگاه جهانی اسلامآباد با این اقدام خود به رنگ وهابیت درآمده و مسیری انحرافی را با حمایت از این فرقه ضاله در پیش گرفته است که در شأن جایگاه دینی و جهانی این دانشگاه نیست.
عربستان در بیثباتکردن منطقه چه نقشی دارد؟
رژیم وهابی عربستان سعودی در چند دهه اخیر از هیچ اقدامی برای ایجاد آشوب و ناآرامی در خاورمیانه فروگذار نبوده است و با دخالت علنی در امور کشورهای دیگر و نیز ترویج فرقهگرایی برای رسیدن به بزرگترین هدف خود که آمادهکردن زمینه برای حضور قدرتهای استکباری جهان در این منطقه است، تلاش میکند.
نقش عربستان در بحرانیکردن منطقه خاورمیانه در تحولات سوریه کاملا مشهود است. عربستان سعودی با حمایت مالی از تکفیریون وابسته به القاعده، سوریه را در ناآرامی عمیقی فرو برده است.
از سوی دیگر مقامات سعودی سعی دارند که با به راه انداختن یک جنگ فرقهای در عراق و دیگر کشورها، سرکوب شیعیان در استان «قطیف» و دیگر مناطق شیعهنشین را توجیه و به این طریق افکار عمومی جهان را از خیزش مردمی که در عربستان در حال شکلگیری است، منحرف کنند.
حمایت علنی آلسعود از گروههای وابسته به القاعده در عراق و نیز فرار طارق الهاشمی، معاون سابق نوری مالکی، نخستوزیر عراق به عربستان که در این کشور جوخههای مرگ تشکیل داده بود، از دیگر اقدامات این کشور در ایجاد بیثباتی و ناامنی در منطقه است.
در بحرین نیز از آغاز خیزش مردمی در فوریه ۲۰۱۱، رژیم آلخلیفه، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس به مدد رسانههای وابسته به خود تلاش کردند که قیام مردمی در بحرین را یک خیزش شیعی توصیف کنند. اما با بازداشت یا کشتهشدن برخی فعالان سیاسی که اهل تسنن بودند، این تبلیغ آنها نقش بر آب شد.
در واقع سعودیها تلاش کردند در قیام مردم بحرین ابتدا شیعیان و سنیها را در مقابل یکدیگر قرار داده و به راه انداختن یک جنگ فرقهای به آسانی این قیام را سرکوب کنند، اما در این مسیر شکست خوردند. به همین دلیل در نهایت با اعزام نیروهای امنیتی خود به بحرین به سرکوب شدید و گسترده معترضان پرداختند.