به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حجتالاسلام و المسلمین خسرو پناه، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در سومین کنگره بزرگداشت بانو مجتهد امین، در خصوص جایگاه عقل و عرفان در آثار وی گفت: یکی از بحثهای مهمی که وی در جای جای آثارش به آن پرداخته، مسئله جایگاه، منزلت و حجیت عقل است. در کتاب «اربعین هاشمیه» ذیل حدیث 28 از برتری عقل برای انسان نسبت به سایر موجودات سخن میگوید و به حدیثی از امام کاظم(ع) با این مضمون که انسان به عقل آراسته شده است، اشاره میکند. همچنین روایتی از رسول اکرم(ص) نقل میکند که خدا عقل را از نور آفریده است و وی در اینباره چنین اجتهاد میکند که خدا عقل را از نور وجود خود آفریده است.
وی ادامه داد: یکی از مسائل بسیار مهم در آثار بانو نسبت عقل و حیا است. عقل و حیا در وجود مستلزم یکدیگر هستند. عقل بدون حیا عقل نیست و شبهعقل است. جامعهای که با حیاتر باشد، عاقلتر هم هست و اگر در جامعهای حیا حاکم نباشد، هر چند از پیشرفت تکنولوژی علم بالای بهرمند باشد، از عقل بیبهره است و عاقل نیست.
وی عنوان کرد: بانو امین مثل همه اصولیها معتقد است که حکم عقل و شرع ملازماند؛ یعنی هرچه شرع حکم کند، عقل هم حکم میکند و برعکس در تمام قوانین اصول و فروع، حکم عقل و شرع یکی هستند و از هم جدایی ندارند. حکم عقل، کلی است و کمتر به مصادیق میپردازد. یعنی میگوید عدالت خوب است یا دروغ بد است، ولی شرع حدود جزئی را نیز مشخص میکند. با حکم عقل کلیات را مییابیم، ولی از جزئیات بیاطلاع هستیم.
وی با بیان اینکه عقل در نگاه بانو مجتهده امین دو گونه است، تشریح کرد: عقل به دو نوع عقل معاش و عقل معاد تقسیم میشود. حال این سوال مطرح است که آیا اسلام هر عقل معاشی را میپسندد؟ فرق عقل معاش در اسلام و نظامات دیگر در چیست؟ عقلی که در معاشی که در دین اسلام امضاء شده، به معنای قوهای از قوای انسانی است که به وسیله این قوه نورانی، انسان میتواند همراه با تدبیر به معاش خود بپردازد و در زبان عوام به این افراد افراد با سلیقه یا با تدبیر میگویند.
وی گفت: بانو امین عقل معاش را عقلی میداند که چراغ هوای نفس نشود که اگر اینگونه شود، تدلیس است و این قوه را نباید عقل دانست، بلکه این شیطنت است.در اسلام عقل معاش چراغش وحی است.
وی با اشاره به اینکه مارکس وبر عقل معاش را عقلانیت ابزاری میداند، گفت: از نظر اسلام این شیطنتی است که منجر به ساخت بمب اتم میشود و برای رسیدن به قدرت بیشتر از آن استفاده میشود، مورد قبول نیست. این تعریف از عقل در رنساس شروع شد. فرانسیس بیکن در پاسخ به پرسش چیستی علم، گفت «معرفت قدرت است» و از آن پس معرفت برای استثمار و استعمار انسان استفاده شد.
وی با بیان اینکه عقل معاش پرتوی از عقل مجرد است، مطرح کرد: عقل معاد از انوار ملکوت است که در انسان تجلی کرد تا ظلمت وی را کنار بزند و آماده شود تا انسان را از وسوسههای شیطانی دور کند. امروز عقل معاش گرفته شده و عقل معاد نیز رها شده. لهذا در دنیا امروز کسانی به ظاهر حاکمان دنیا هستند که بمب اتم دارند و میتوانند دنیا را نابود کنند. البته خدا به واسطه حضرت مهدی(عج) حرکت آنها را خنثی میکند. در دنیای امروز زن ابزار شهوت و غضب شده است و اسم آن را آزادی گذاشتهاند، ولی بانو مجتهده با تعریف عقل معاد و عقل معاش بحث حکمت را که زائیده چنین عقلی است، مطرح میکند و راه آزادی را به وسیله آن بیان میکند. کشورهای سکولار فلسفه دارند ولی حکمت ندارند.
وی درباره کار بست عقلی که بانو توضیح داد، گفت: ایشان در تمام آثار خود به چنین کاربست عقلی پایبنده بوده است. منظور این است که اگر شخصی مانند ابن خلدون در کتاب خود روش تحقیق بیان کرده است، خود در همه جای این کتاب به آن روش پایبند نبوده و روش آن را نقض کرده، ولی بانو مجتهده همیشه به تعریف عقل خود پایبنده بوده است.
خسروپناه در پایان گفت: در دنیای کنونی مشکل این نیست که از عقل بهره نمیبرند، بلکه مسئله عقلانیتی است که تعریف میکند. آنها با محور قرار دادن فاعل شناسایی انسانی به انسانمحوری رسیدهاند و این انسان باید از خود بیرون بیاید و عقلانیتش را همراه با عقل معاش که چراغ آن عقل معاد باشد، قرار دهد. عقل معاشی که آنها فارغ از عقل معاد تعریف میکنند، در صنعت به صنایع مخرب محیط زیست میرسد، در سینما به هالیوود منجر میشود و مصداق آن در موسیقی سبکهای راک و متال است و در فلسفه نیز به فلسفه ماتریالیستی منتهی میشود. بشر امروز باید بفهمد مشکل عقلانیت اوست و با تغییر تعریفش از عقلانیتش میتواند کنش بشری خود را تغییر دهد.