تقریباً یک هفتهای از پایان سی و دومین جشنواره بینالمللی «تئاتر فجر» میگذرد و توقع این بود که در مراسم اختتامیه این جشنواره که شنبه گذشته در تالار وحدت برگزار شد با توجه به انتصاب مدیرکل جدید هنرهای نمایشی، دبیر سی و سومین دوره جشنواره معرفی و کارهای مقدماتی برای برگزاری هر چه مطلوبتر دوره بعدی جشنواره آغاز شود که اینگونه نشد.
قطعاً شخصی که قرار است سکان مدیریت دوره سی و سوم این جشنواره را به عهده بگیرد علاوه بر دارا بودن جنبههای مدیریتی باید اشراف کاملی بر حوزه تخصصی نمایش، روند و چرخه تولیدات این بخش و موانع و جالشهای آن داشته باشد؛ چیزی که به ویژه در دور سی و دوم جشنواره که چند روز پیش به اتمام رسید از ابتدا به دلیل انتصاب اشتباه فردی به این سمت، علیرغم همه ویژگیهای شخصی و حقیقی فرد مورد نظر، روال جاری و طبیعی جشنواره را به بیراهه کشاند و حجم نارضایتی هنرمندان و فعالان این عرصه را تا به آن حد رساند که در فاصله چند روز مانده به آغاز جشنواره، دبیر به عنوان مهمترین فرد در رأس هرم جشنواره عزل و فرد دیگری جایگزین آن میشود.
البته تجربه نشان داده است که انتصاب دبیر غیرحرفهای جشنواره تئاتر فجر چیز تازهای نیست و به قول رحمت امینی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری و دبیر سیامین دوره جشنواره «تئاتر فجر» در دورههای اولیه این جشنواره، شاهد حضور افرادی در کسوت دبیر جشنواره بودیم که تخصصی غیر از تئاتر داشتهاند.
رحمت امینی در ادامه گفت: دوران طلایی جشنواره «تئاتر فجر» به زمانی باز میگردد که دبیر جشنواره علاوه بر سابقه مدیریتی در سطوح گوناگون اجرایی خود نیز از دانش و تحصیلات تئاتری برخوردار بوده است که این مسئله بازمیگردد به دورههای میانی «تئاتر فجر» و بعد از این دوره شکوفایی، ما مجدد نباید حضور یک دبیر غیر تئاتری را در رأس جشنواره معتبری همچون «تئاتر فجر» آزمون و خطا کنیم.
هر چند که متغیر بودن شرایط برگزاری جشنواره «تئاتر فجر» انتصاب دفعی و مقطعی فردی به عنوان مسئول دبیرخانه که چند سالی است شکل دائمی به خود پیدا کرده است به زعم اغلب کارشناسان و فعالان تئاتری، از بیبرنامگی و نبود یک برنامه و آئیننامه منسجم اجرایی ناشی میشود اما با این وجود عدم تخصص افرادی که حتی در این گونه ساختار مدیریتی به این سمتها گمارده میشوند تبعات منفی را به دنبال دارد که تصمیمات ناشیانه آنها به سبب عدم اشراف بر موقعیت و وضعیت خاص تئاتر از جمله ثمرات آن است.
این همان مدیریت برونگروهی تئاتر است که اصغر خلیلی، نویسنده و کارگردان تئاتر آن را مسبب اصلی وضعیت آشفته تئاتر میداند و میگوید: اعضای یک گروه تئاتری با اتحاد و انسجام لازم در جریان تولید یک اثر نمایشی به توافق کامل میرسند و در چنین فضایی مدیریت هنری نمایش در سطح قابل قبول و حرفهای خود به پیش میرود اما در مواجهه با مدیریت برونگروهی تئاتر که معمولاً میان برخی چهرههای انگشتشمار و تکراری که هیچگونه سابقه حرفهای تئاتر ندارند دست به دست میشود، به مشکل برخورده و تلاش آنها به دلیل تصمیمات نابجا و نابخردانه آنها عقیم و بیثمر میماند.
فرشاد منظوفینیا، کارگردان و طراح صحنه تئاتر به این مسئله ریشهایتر نگریسته و وضعیت افسارگسیخته تئاتر را هم در بعد مدیریت تولید سالانه نمایشی و هم در برگزاری رویدادهای مهمی چون جشنواره «تئاتر فجر» ناشی از زیرساختهای ناکارآمد و ساختار نخنما و فرسوده تئاتر میداند و میگوید: دیگر وقت آن رسیده که جمعی از مدیران تئاتری که سالیان سال براساس یک سنت تاریخ گذشته در تئاتر تصمیمگیری میکردند جای خود را به اندیشه جوان و پویای تئاتر که هم تخصص و تحصیل در این زمینه دارند و هم دردآشنا هستند بدهند.
وی با اشاره به اینکه از همان ابتدا با انتصاب یک فرد غیرتئاتری به سمت دبیری جشنواره تئاتر فجر مخالف بوده است گفت: اسماعیل عالیز اد فردی متبحر و کارکشته در زمینه تخصصی خود بود؛ استاد دانشگاه و صاحب تألیفاتی فراوان اما این دلیل نمیشود که او و سایر افراد مانند وی به درد تئاتر بخورند؛ آقایانی که او را با ادعای جانبداری و حمایت از تصمیماتش به صحنه آورده و در رأس یکی از خطیرترین عرصههای تئاتر حرفهای ایران قرار دادند و بعد به دلیل پیامدهای ناگوار او را عزل کردند، نوک پیکان اتهام به سمت آنهاست و باید جوابگو باشند چرا که این عمل آنها معنی غیر از ترور شخصیتی نمیدهد.
سیروس همتی بازیگرو کارگردان تئاتر که در دوره سی و دوم جشنواره تئاتر فجر حضور پر رنگی داشت نیز نظری مشابه منظوفینیا دارد و البته سروش طاهری، برگزیده بازیگری بخش مرور تئاتر ایران جشنواره که با صحه گذاشتن به این مسئله که انتصاب یک فرد غیرتئاتری به عنوان دبیری جشنواره تئاتری از همان ابتدا نیز اشتباه بوده است خواستار دقت بیشتر مدیران در انتصابات خود شدند.
نکته دیگری که میتوان در اینجا به آن اشاره کرد اینکه در زمینه تئاتر و به ویژه برگزاری جشنواره «تئاتر فجر» نیاز به استمرار جریاناتی داریم که ممکن است به شکلی سازنده توسط یک گروه اجرایی البته براساس یک برنامه ضابطهمند و مشخص که فقدان آن حس میشود به وجود آید؛ این مسئله مستلزم آن است که علاوه بر داشتن یک دبیرخانه دائمی که موجود است، برای حداقل 5 سال پی در پی، دبیر جشنواره و اعضای مسئول دبیرخانه تشکیلات واحدی باشند که بتوانند با پیگیریهای کارشناسی خود به مطلوب دسترسی پیدا کرده و در صورت نواقص احتمالی در هر دوره از جشنواره، رفع آن را در جشنواره آتی دنبال کنند.
در پایان باید متذکر شد که اداره کل هنرهای نمایشی باید هر چه سریعتر نسبت به بررسی گزینههای اصلح خود به منظور انتصاب دبیر سی و سومین جشنواره تئاتر فجر اقدام کند تا همانگونه که گفته شد با شروع مقدمات اجرایی، همه چیز در موعد مقرر به انجام رسیده و انجام آن به دقیقه نود موکول نشود.