کد خبر: 1379481
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۰:۱۷
ابراهیمی دینانی عنوان کرد:

آغاز اوج‌گیری کلام شیعه با خواجه نصیر/حکمای شیعه، شاگردان با واسطه خواجه‌اند

گروه اندیشه: دینانی احیای فلسفه در جهان اسلام را یکی از اقدامات بزرگ خواجه نصیر عنوان کرد و گفت: ملاصدرا و حکمای بعد از او شاگردان به واسطه خواجه نصیرالدین طوسی هستند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد برجسته فلسفه اسلامی در همایش بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی که امروز دوشنبه پنجم اسفندماه به همت انجمن حکمت و فلسفه ایران با همکاری مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در محل این مؤسسه برگزار شد، به بیان نکاتی در باب نسبت عقل و وحی، شخصیت خواجه نصیرالدین طوسی و شرح وی بر اشارات ابن سینا پرداخت.

دینانی با بیان این‌که شاید مسئله عقل و وحی عظیم‌ترین مسئله‌ای است که بشر در تاریخ خود با آن روبروست، اظهار کرد: نسبت عقل و وحی مسئله بسیار مهمی است و تمام حرف‌های دیگر از فروع این مسئله است.
وی عنوان کرد: خوشبختانه در بین همه ادیان آسمانی معجزه حضرت ختمی مرتبت اژدها کردن عصا و شفا دادن نابینا نبود، بلکه قرآن بود؛ قرآنی که بر آن تحدی کرد که اگر جن و انس با هم جمع شوند، نمی‌توانند مانند آن را بیاورند. پس معجزه حضرت ختمی مرتبت، سخن بود. اما آیا سخن می‌تواند معجزه باشد؟ بله واقعاً معجزه است.
دینانی در باب چیستی سخن و ماهیت آن بیان کرد: سخن ظهور عقل است. اگر عقل نباشد، سخن نیست، صوت هست، اما سخن نیست. حیوانات صوت دارند، اما سخن ندارند؛ سخن‌شان همان صوتشان و نوع صدای‌شان است. اما سخن صوت نیست، بلکه چیزی بیش از صوت است. چیزی در سخن هست و همین یک معجزه است که در سخن چیزی هست. آن چیزی که در صوت هست و آن را به سخن بدل می‌کند و همان معجزه است، معنی است. معجزه قرآن کریم در اینجاست.
وی با بیان این که شکی نیست که وحی، الهی است، افزود: اما خود وحی سخن است؛ سخنی که منشأ الهی دارد. حالا سؤال این است که منشأ عقل چیست و عقل از کجا می‌آید. این که می‌خواهند عقل از سلول‌ها و اعصاب بیرون بیاورند، نهایت بلاهت آدمی است، چون عقل هم الهی است. منتها وحی یک ویژگی‌هایی دارد که عقل معمول ندارد و وحی هم عقل است منتها عقل ویژه است.
وی در ادامه از تفاوت متکلمین و فلاسفه سخن گفت و صحبت‌های خود را با جایگاه خواجه نصیرالدین طوسی در کلام شیعه پی گرفت و گفت: متکلمین در صدر اول اسلام یعنی قرن دوم و سوم بیشتر اهل سنت هستند و در شیعه چندان متکلم قوی‌ای نداشته‌ایم؛ دلیل آن هم این بود که شیعه گوش می‌داد که ائمه(ع) چه می‌فرمایند. اهل سنت امام نداشتند و می‌باید تلاش می‌کردند و به همین دلیل در کلام از شیعه جلو بودند تا زمانی که خواجه نصیر کتاب تجریدالاعتقاد را نوشت.
این استاد برجسته فلسفه اسلامی ادامه داد: این کتاب عظیم ظاهراً یک کتاب کلامی است، اما از یک کتاب فلسفی عمیق چیزی کم ندارد. تاکنون شرح‌های زیادی بر این کتاب نوشته شده است و هنوز هم جا دارد که شرح‌های دیگری بر این کتاب نوشته شود.
وی افزود: وقتی که خواجه وارد میدان شد، کلام شیعی اوج گرفت تا حالا، و حضرت خواجه نه تنها به علم کلام ارتقا بخشید، بلکه کلام را به فلسفه الهی تبدیل کرد.
دینانی عنوان کرد: اگر خواجه نصیر به ظهور نرسیده بود، شما امروز ملاصدرا را نداشتید و شاگردان او در این 400 سال را از جمله آقا علی زنوزی و علامه طباطبایی را نداشتید؛ چنان که جهان سنت ندارد و شما یک فیلسوف علی الاطلاق از تراز ابن سینا، ملاصدرا و علامه در تمام جهان سنت پیدا نمی‌کنید.
وی با بیان این‌که اوج تفکر عقلانی شیعه از خواجه نصیر آغاز می‌شود، گفت: برخی جریان ها در جهان اسلام دشمن خونی خواجه هستند و او را ممیت الدین می ‌خوانند چون که می‌دانند که چه ارتقایی به فکر و فرهنگ شیعی داده است. او مرد بزرگی بود که خدمات زیادی به اسلام و به ویژه تشیع کرد و ما هر چه می‌توانیم باید شأن او را گرامی بداریم.
دینانی یکی از کارهای بزرگ خواجه نصیر را احیای فلسفه در جهان اسلام عنوان کرد و گفت: در شرایطی که با حملات غزالی به فلسفه و کتاب تهافت الفلاسفه او، که در سراسر جهان اسلام اثرگذار شده بود، فلسفه به گوشه رانده شد، دو نفر به احیای آن پرداختند؛ یکی ابن‌رشد اندلسی که هر چند اثرگذار بود اما پیروی در جهان اسلام نداشت و تأثیراتش در غرب بود و یکی خواجه نصیرالدین طوسی.
وی با اشاره به شرح خواجه نصیر بر اشارات اظهار کرد: قبل از خواجه، امام فخر رازی شرحی بر اشارات می‌نویسد تا فلسفه ابن سینا را نقد کند، اما او خلف غزالی بود و خواجه شرح خود را نوشت که به فخر رازی پاسخ بدهد. در واقع این شرح دفاع از فلسفه است و نه شرح ابن سینا و چه نیکو دفاعی است.
دینانی افزود: اگر نبود خواجه نصیر که این شرح را بنویسد کسی نمی‌توانست به این زودی حرف‌های فخر رازی را پاسخ بدهد . خواجه نشان داده است که فخر رازی سخنان شیخ را نفهمیده است و خوشبختانه اگر ابن رشد شاگردی نداشت خواجه شاگرد داشت و به جرأت می‌توان گفت که ملاصدرا شاگرد به واسطه خواجه نصیرالدین طوسی است؛ و همچنین حکمای بعد از ملاصدرا.

captcha