اگر چه آمریکاییها دلیل قتل او را بر اثر یک درگیری ساده اعلام کردند، اما بازخوانی زندگی و نحوه کشته شدن نوه رهبر مسلمانان آمریکا، مرگ وی را فراتر از قتلی ساده نشان میدهد.
مالکوم شباز متولد 1984 در پاریس، فرزند دومین دختر مالکوم ایکس است که شباهت بسیاری به پدربزرگش داشت. وی در طول زندگی کوتاه خود با افراد زیادی برخورد کرد. ملیت پدرش الجزایری بود. پدر مالکوم در پاریس با مادرش آشنا شد. مالکوم هیچ گاه نتوانست پدر را ببیند؛ البته منابعی نیز اعلام کردهاند وی را دیده است، اما روابط خوبی با یکدیگر نداشتهاند. وی در جامعه مسلمانان آمریکا نقش فعالی ایفا کرد و از جمله هواداران نظام جمهوری اسلامی و حضرت آیتالله خامنهای به شمار میرفت و حضور مستمری در جامعه اسلامی فاطمیه در کالیفرنیا داشت.
سفر حج؛ مهمترین اتفاق زندگی شباز
از مهمترین اتفاقات زندگی شباز به نقل از خودش میتوان به سفر حج در سال 2012 اشاره کرد که به گفته خودش، این تجربه، زندگیاش را تغییر داد، اما در کنار زندگی اجتماعی، با توجه به اینکه شباز به عنوان نوه رهبر مسلمانان آمریکاست، میباید به بعد فعالیتهای سیاسی وی نیز توجه کرد.
وی در وبلاگ خود مینویسد: «در سال 2012 متوجه شدم تحت تعقیب نیروی مبارزه با تروریسم FBI هستم. آنها نگران سفرهای متعدد من بودند. من در دمشق به مدت بیش از یک سال زندگی و تحصیل کردم.»
این گفته نشان میدهد وی نیز همانند پدربزرگش شخصیت تاثیرگذار مذهبی بوده است تا حدی که FBI در راستای سیاستهای اسلامهراسانه مقامات «آنگلوصهیون»، وی را تحت تعقیب قرار میدهد.
مالکوم شباز در قسمت دیگری از وبلاگش در مورد جلوگیری از آمدنش به ایران سخن به میان میآورد و مینویسد: «یک هفته پیش از حمله ناتو به لیبی، با معمر قذافی دیدار داشتم و خود را برای سفر به تهران آماده میکردم که در جشنواره فیلم فجر شرکت و درباره هالیوودیسم و خشونت سخنرانی کنم. دو روز پیش از سفر به تهران، توسط FBI دستگیر شدم و در زمان بازجویی نام واقعی خودم را نگفتم و به اتهام جعل هویت محکوم و به زندان فرستاده شدم».
مالکوم شباز چگونه کشته شد؟
منابع آگاه خبری از دیدار شباز با مسلمانان مکزیک خبر میدهند. مسلمانان و مهاجرین ضدامپریالیسم آمریکای لاتین که در گذشته به شدت تحت تفکر مالکوم ایکس بودهاند، این بار قصد داشتند تا با استفاده از پتانسیل شباز، سیاستهای ضدامپریالیستی خود را ادامه دهند؛ از این رو وی عازم مکزیک میشود.
شباز تحت تعقیب و کنترل پلیس فدرال ایالات متحده بود. کنترل و مراقبت با توسل به سیستمهای شنود در کشوری همانند مکزیک که بزرگترین سفارت آمریکا پس از افغانستان در آن قرار دارد، کار مشکلی نیست؛ چرا که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده در این کشور به راحتی میتوانند به فعالیت بپردازند.
بر این اساس از آنجا که شباز و همراهانش محل مناسبی برای گفتوگو پیدا نمیکنند، تصمیم میگیرند به طور ناگهانی به تفریحگاهی رفته تا در میان شلوغی محوطه، دیدارهایشان را به دور از گوشهای FBI انجام دهند.
طبق برنامه باید دیداری میان مالکوم شباز و میخائیل سورائز در یک تفرجگاه صورت میگرفت. سورائز، رهبر جنبش کارگری مکزیک بود که وی را در آپریل سال جاری از آمریکا اخراج کردند، اما این نشست ناکام میماند؛ چرا که سورائز با بدن مجروح و به خون آغشته نوه مسلمانان آمریکا مواجه میشود. با وجود تلاش سورائز برای انتقال شباز به بیمارستان، وی در راه جان خود را از دست میدهد و به پدربزرگ شهیدش میپیوندد.
پیگیری ترور مالکوم شباز توسط پلیس فدرال آمریکا
مسئولیت پیگیری ترور مالکوم شباز به پلیس فدرال آمریکا محول میشود. از آنجا که قاتل میباید خود را بیگناه نشان دهد، قتل را یک درگیری عادی میان شباز و صاحب تفریحگاه عنوان میکند.
استکبار با توسل به رسانههای وابسته به خود به ویژه فاکسنیوز که محور اصلی فعالیتش اسلامهراسی است، میکوشد وجهه اسلامی این فعال مسلمان را هدف قرار دهد. این در حالی است که بازخوانی زندگی شهید جوان اسلام در آمریکا خط بطلانی عمیق بر این ادعا میکشد.