چند روزی است که ایام نوروز به پایان رسیده اما هنوز هم بحث درباره سریالهایی که در این ایام روی آنتن رفت، داغ است. گواه این ادعا را میتوان در برخی تکه کلامهای مردم مشاهده کرد که از سریال پایتخت الگوبرداری میکنند، اما این مطلب درباره بحث فنی این آثار نیست چون درباره آن به کرات سخن رانده شده، بلکه تاکید این نوشتار بر چهار سریال «پایتخت»، «خوب، بد، زشت»، «روزهای بد بدر» و «ما فرشته نیستیم» است که تا چه میزان به موضوعات دینی و اخلاقی مورد نظر پرداخته است.
در سریال اول و پرمخاطب سیما که «پایتخت» نام دارد، میبینیم که توصیههای اخلاقی به کرات در دیالوگهای فیلم جای داده شده، حتی در بخشهایی به بحثهای اقتصادی و شعار سال توجه شده است، اما متاسفانه هیچ یک از آنها آن گونه که باید به دل نمینشیند، چون تنها در شکل کلامی خلاصه و بیان شده است.
شخصیتپردازی متناقض در «پایتخت»
اثبات نقد فوق را میتوان در شخصیت شناسی سریال مشاهده کرد. در این کار اکثر شخصیتها، افرادی هستند که به هر نحو ممکن در پی دستیابی به منافع مادی هستند، اما همین افراد در برخی مواقع در کلام حرفهایی میزنند که با کردارشان همخوانی ندارد. برای مثال در بخشی از سریال گفته میشود که با وجود درآمد کم یکی از شخصیتهای سریال (بهبود) در پی انصراف دادن یارانه است، ولی همین فرد در جایی دیگر به هر دری میزند تا پول بیشتری بابت جراحتی که دیده به جیب بزند.
نکته دیگر بحث تبلیغات این سریال است که بسیار گل درشت مطرح شده است، الیته این که یک سریال بخواهد درآمدزایی کند امری ناپسند نیست، اما به این شدت به هیچ وجه منطقی نبوده و نوعی کاسبی به حساب میآید. این مسئله نیز تنها نظر نویسنده نیست، بلکه در اظهارنظرهای مردم نیز میتوان چنین امری را مشاهده کرد. در این میان ممکن است سازندگان سریال این توجیه را داشته باشند که به دلیل مشکلات مالی صدا و سیما مجبور بودهاند چنین تبلیغاتی را در کارشان لحاظ کنند!
سریال دیگر «خوب، بد، زشت» است؛ سریالی طنز که از بازی امین حیایی بهره برده، اما این کار نیز تنها یک سریال سرگرم کننده است که توصیههایش دارای عمق نیست، یعنی هر پیامی که در کار نهفته، تنها در دیالوگهای سریال خلاص شده است، آفتی که اکثر تولیدات تلویزیون بابت آن ضررهای بسیار دیدهاند اما باز هم میبینیم که تکرار میشود، چون در حوزه نگارش فیلمنامه توجهات کافی نمیشود.
سریالهای شبکه سه و تهران ناموفق در جذب مخاطب و پرداختن به مفهوم
دو سریال دیگر سیما «روزهای بد بدر» و «ما فرشته نیستیم» کارهایی بودند که از حیث جذب تماشاگر قابل قیاس با دو سریال شبکه یک و دو نیستند، اما به هر حال مخاطبانی داشتند که داستان این دو کار را دنبال میکردند. این دو سریال تلویزیونی که کارگردانی آنها را سعید آقاخانی و فلورا سام برعهده داشتند همان ضعفهای دو کار قبلی را داشتند، اما با این فرق که در کنار این ضعفها در شکل و ساختار نیز کیفیت مناسبی نداشتند.
در پایان این مطلب باید به یاد داشت که تلویزیون ما سالهاست که برنامههای مناسبتی برای نوروز و دیگر مناسبتها میسازد، اما ضعف محتوا سالهاست که در اکثر این کارها وجود دارد، زیرا بحث فیلمنامه در این کارها دارای کمترین درجه اهمیت است، در صورتی که ملاک و پایه هر کار سینمایی فیلمنامه قوی آن است، بنابراین تا زمانی که ما در این حوزه به کیفیت مطلوب دست پیدا نکنیم نتوانستهایم به آنچه دلخواهمان است، برسیم.