آوینی از جمله سینماگران و مستندسازانی بود که علاوه بر ساخت مجموعههای مستند در باب مطالعات تئوریک نیز کارهای بسیاری انجام داده است و ضمن فعالیت جدی در زمینه فیلمسازی مستند از سال 1359 تا هنگام شهادت، مدت سیزده سال را به تحقیق در زمینه سینما پرداخته و مقالات سینمایی بسیاری در این باره نگاشته است.
نظریه سینمای اشراقی شهید آوینی
وی نظریه خود را تحت عنوان سینمای اشراقی مطرح میکند. در ادبیات عرفانی اشراق و حکمت اشراقی ناظر به تعالیم شیخ اشراق است که بر تابش نور و فیوضات الهی بر قلب و روح آدمی اشاره میکند. شهید آوینی با عناوینی همچون سینمای دینی و اسلامی مخالف بود و اعتقاد داشت با بیان صوری دیانت در سینما نمیتوان به تجربه دینی قائل شد اما با تصرف در جوهره تکنیک میتوان نوعی استعلا را در سینما یافت. در همه فیلمها تاکید اساسی و اصلی شهید آوینی، حتی قبل از آموزش تکنیک سینمایی به اعضای گروه، حول محور تهذیب نفس و نحوه ارتباط معنوی با حقیقت بوده است که جمله هنرمند باید آیینگی بداند، تایید اهمیت این امر در نظر او دارد.
به تعبیر آوینی تجربه اشراقی این است که انسان چنان به حقیقت تقرب حاصل کند که حجاب نفس انسان برداشته شود و دیگر میان او و عالم هیچ حجابی وجود نداشته باشد. در نتیجه اگر واقعیت بیرونی صورت سینمایی یابد، ذات خویش را از دست میدهد و تبدیل به امری مضاعف و انتزاعی میشود. بنابراین میتوان گفت براساس نظریه آوینی بیان اشراقی در سینما نیازمند انسان اشراقی است که محدودیتهای زبانی در بیان را به حداقل برساند.
آوینی اشاره میکند که قصه، توهم و واقعیت هر یک میتواند به تنهایی تماشاگر را در دنیای فیلم غرق کند. به نظر وی شناختن و به کار گرفتن عوامل جذابیت شرط لازم و ضروری فیلمسازی است. همه فیلمسازان با این هدف اثری را خلق میکنند که برای مخاطب خود جذاب باشد اما فرق یک فیلمساز پایبند به دین با سایر فیلمسازان در این است که وی به اخلاق حسنه در فیلمهایش اهمیت وافری میدهد و آموزههای دینی نقش مهمی در شکل دهی به اثر وی دارند.
مهمترین مؤلفههای موجود در تئوری سینمای اشراقی
نظریه سینمای اشراقی شهید آوینی که در عرصه تئوریهای سینمایی به یکی از مهمترین رویکردهای نظری سینمایی مشهور است دارای مولفههایی است که در ذیل به بخش مهمی از آن اشاره میشود؛
- مطابقت با واقعیت و دوری از نفسانیات سینماگر و بازیگران
- تاکید بر گفتار و کلام، از این روی که کمترین فاصله را با معانی دارد
- پرهیز فیلمساز از تخصصهای غیرایمانی مدارس فیلمسازی، از این روی که این آموزشها سینماگر را از حقیقت و واقعیت دور میسازد
- تاکید بر فطرت الهی انسان
- تاکید بر ساحت ایمانی و عرفانی واقعیتها
- تاکید بر سادگی و دوری از پیچیدگی
- تاکید بر شجاعت ایمانی به معنی غلبه بر هواء نفس
- پرهیز از نمایش مطلق تکنیک و تکنولوژی
- پرهیز از جذابیتهای کاذب
- پرهیز از قدرت طلبی
- پرهیز از موسیقی غالب از این روی که موجب ایجاد فضایی مصنوعی میشود و از آشکار شدن واقعیت جلوگیری میکند
- تزکیه نفس فیلمساز و عوامل آن به گونهای که به وحدت شهودی با حقیقت دست یابند
- نمایش زیباییها و حذف شرارتهایی که جنبه نفسانی دارند
- اتحاد فیلمساز با ابزار فیلمسازی مانند هماهنگی دوربین با چشم انسانی که در مقابل هر واقعیتی عکس العملی واقعی نشان میدهد
- حالت آیینگی پیدا کردن در برابر خداوند و حقیقت و واقعیت و حتی فناء در خداوند و وحدت با حقیقت و واقعیت اصیل و حقیقی
اندیشههای شهید آوینی؛ فارغ از زمان و مکان
نادر طالبزاده، کارگردان سینما و تلویزیون درباره شهید آوینی میگوید: نگاه شهید آوینی تنها به یک زمان خاص منتهی نمیشود، بلکه در تمامی دوران میتوان از اندیشههای این شهید برای رواج سینمای ارزشی و انقلابی بهره برد. من نگاه این شهید بزرگوار را نگاهی عام میدانم که برداشتی عرفانی از انقلاب اسلامی دارد. نگاه عرفانی شهید آوینی را هر کسی که در سینما و تلویزیون کار میکند قادر است ادامه دهد، به همین دلیل میگویم این تفکر زنده است و میتواند در آثار ما جاری باشد. نکته دیگر این که معتقدم نگاه آوینی، نگاهی آگاه به زمان است؛ ویژگی که سفارش انبیاست و میتواند بهترین درسی باشد که ما از آوینی میآموزیم.
این سینماگر با بیان این که ادامه راه شهید آوینی لزوما به معنای تقلید از کارهای وی نیست، میافزاید: هر اثری قادر است با شکل و ساختار خاص خود به نوعی تفکر آوینی را الگو قرار دهد. برای مثال در مستندی که درباره شهید باقری ساخته شد یا برنامه «راز» میشود به خوبی نگرش و اندیشههای شهید آوینی را مشاهده کرد. ما ارزش آدمهایی نظیر آوینی را در زمانی که زندهاند نمیدانیم، در اینجا باید به مجموعه «روایت فتح» اشاره کنم که تکرارنشدنی است و به درستی توانست لحظهها را ثبت کند، حتی باید گفت که این اثر آوینی توانست به درستی انفجار نوری که در دفاع مقدس روی داده بود را تصویر کند؛ کاری که در کمتر کاری میشد، مشاهده کرد.
این سینماگر در پایان درباره نوع نگاه شهید آوینی به انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی ماهیت ایران را تغییر داد، البته این تغییر منتهی به ایران نشد، بلکه درک ما را نسبت به اسلام عوض کرد؛ اسلامی واقعی که به واسطه اندیشههای حضرت امام (ره) پرورش یافته بود. آوینی این موضوع را درک کرده بود و به درستی مبلغ اندیشههای اسلامی شده بود که امام خمینی(ره) آن را به جهانیان عرضه کرد.
مصادره به مطلوب اندیشههای آوینی جفا به این شهید است
حبیبالله بهمنی، کارگردان سینما و تلویزیون درباره سینمای شهید آوینی میگوید: سینمای مد نظر آوینی دستخوش تعابیر و تفاسیر مختلف شده است؛ بدین معنا که برخی به گونهای به شهید آوینی میپردازند تا بتوانند از تفکرات وی مصادره به مطلوب کنند، اما آن چه مشخص است و به طور یقین میشود گفت این است که شهید آوینی سینمایش محدود به یک ژانر و گونهای خاص نبود. آوینی در دو بخش سینما را ارزیابی میکرد؛ ابتدا نگاه وی تولید را در برمیگرفت. بدین معنا که مؤلفان و فیلمسازان چگونه قادرند یک اثر سینمایی تولید کنند. دوم نیز بحث ماهیت سینما و ارتباطش با مخاطب بود که سینمای آوینی را تشکیل میداد. این دو قسم، نگاه کلی این فیلمساز به هنر هفتم بود.
این کارگردان در پاسخ به این سؤال که سینمای مد نظر آوینی در بخش تولید و ماهیت چه شاخصههایی دارد؟ گفت: در شکل اول آوینی به دنبال یک سینمای اشراقی بود؛ بدین معناکه هنرمند فیلمساز باید با قلبش با اثر ارتباط برقرار کند، زیرا آنچه در پشت دوربین میگذرد در جلوی دوربین نیز قابل رؤیت است. نمونه این کلام را در مجموعه «روایت فتح» میتوان مشاهده کرد که ارتباط عارفانه فیلمساز با موضوع مورد نظر را نشان میدهد.
کارگردان فیلم «سیب و سلما» در ادامه میگوید: بخش دیگری از نگاه آوینی به ماهیت سینما و مخاطب مربوط میشود. در معنای دیگر سینمایی که مدنظر آوینی بود متکی بر سلامت و جذابیت بود؛ سلامت از این منظر که احکام و فرامین اسلامی باید در سینما لحاظ شود و جذابیت نیز به این معنا بود که اثر تولید شده بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. در مجموع آوینی تئوریهای مختلفی را در سینما پیاده کرد، ولی این که هر کس بیاید و متناسب با نگاه خودش اندیشههای آوینی را تفسیر کند، صحیح نیست و نوعی جفا به آوینی محسوب میشود.
آوینی واجد همه ویژگیهای هنرمند انقلابی است
محسن مومنی شریف، رئیس حوزه هنری نیز در ادامه درباره ویژگیهای سینمای شهید آوینی اظهار کرد: کارهایی که شهید آوینی در عرصه ساخت فیلم انجام داد به مستندهایی درباره مستعضعفان و دفاع مقدس اختصاص پیدا می کرد، اما در بحث نظریه پردازی سینما، تفکر شهید آوینی سینمایی را در برمیگرفت که قصه داشت و در مقابل فیلمهایی که داستان نداشت را محکوم میکرد. این نوع اندیشهها را هم در مقالات و کتابهایی که از وی به جای مانده میتوان مشاهده کرد.
وی در ادامه گفت: شهید سید مرتضی آوینی هنرمند انقلابی است که واجد همه ویژگیها و شرایط یک هنرمند متعهد انقلابی بود و میتوانم تنها به سه شاخصه اصلی او اشاره کنم که اولین آنها باورمندی او بود؛ آوینی یک مسلمان شیعه بود، اعتقاد به حرکت عظیم و پربرکت انقلاب اسلامی داشت و ایجاد تمدن نوین اسلامی را در پرتو ظهور حضرت حجت(عج) متصور بود. وی مبنای درست و محکمی داشت و به عنوان دومین خصیصه او میتوان به اخلاقمداری و متشرع بودن او اشاره کرد که در عین روشنفکری و پیشرو بودن اما هیچگاه از مدار اخلاق و توجه و رعایت همه اصول اخلاقی عدول نکرد.
رئیس حوزه هنری دانشمندی و تسلط وی به علوم روز را سومین ویژگی این هنرمند برشمرد و گفت: او اهل مطالعه بود و تسلط کافی بر همه علوم مرتبط با آن چه که به آن میپرداخت داشت هم در زمینه فیلمسازی و هم در مورد معماری که رشته اصلی تحصیلی او بود.
با توجه به گفتههای فوق و نگاه فیلمسازان مختلف نسبت به نوع رویکرد شهید آوینی، نظریه سینما اشراقی بیشتر ناظر بر شخصیت فیلمساز است. وی تجربه عرفانی و دینی را در خالق اثر هنری میبیند و معتقد است تنها اثری بیانگر تجربه و تاثیری دینی است که از روح فیلمسازی موحد، مومن و معتقد صادر شده باشد. لذا نمیتوان و نباید از نقش مولف به عنوان کسی که اثرش در واقع بازتابی از ذهنیات و نوع نگرشش است چشم پوشی کرد. بلکه حتی شناخت مولف نیز نقش موثری در بازنمایی پیام مورد نظر و شناخت اثر وی دارد.
لزوم تعهد هنرمندان به آرمانهای شهید آوینی
انسیه شاهحسینی، کارگردان سینما با بیان این که اندیشه شهید آوینی هیچگاه فراموش نمیشود، میگوید: آوینی هنرمندی بود که در پنجره مستطیل سینما به دنبال ارزشها میگشت، البته شخصیت اصلی آوینی بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفت به ویژه در دوران دفاع مقدس که وی به خوبی کمالات خود را به اوج رساند، لذا هر فیلمسازی که میخواهد آوینی را بیابد ابتدا باید جستوجوی خود را از پشت خاکریزهای جنگ آغاز کند.
وی افزود: باید به یاد داشته باشیم که توجه به بزرگانی چون آوینی به معنای اسطورهسازی نیست، به ویژه این که معمولا ما از بزرگان خود تابوهایی میسازیم که اجازه نزدیکی به آن را از دیگران میگیریم، والا در زندگی شهید آوینی مطالب بسیاری برای آموزش است که بنا به دلایل مختلف از آن غافل هستم، حتی نگرش به زندگی آوینی را میتوانیم به زندگی قبل از انقلاب وی هم تعمیم دهیم.
کارگردان فیلم «شب به خیر فرمانده» درباره چگونگی ادامه راه شهید آوینی بیان کرد: ادامه راه شهید آوینی تنها در سینما نباید مدنظر قرار گیرد، بلکه در هر بخشی از کشور اگر رفتار افرادی چون آوینی الگو باشد، مسلم بدانید کشور ما به خوبی خواهد توانست قدم در راه تحقق آرمانهای انقلاب گذاشته و هر چه بیشتر به آن اصول نزدیک شود و سینماگران متعهد ما نیز نقش پررنگی در این حوزه دارند، چون کارهای این فشر توسط بخش یزرگی از جامعه دیده میشود.
وی در پایان خاطرنشان میکند: آوینی را با برگزاری چند جشنواره و همایش نمیتوان یافت، بلکه زمانی یاد این شهید زنده میماند که اندیشههایش رواج پیدا کند. راه رسیدن به این خواسته نیز از دانشگاهها شروع میشود؛ جایی که هنرمند در ابتدای راه است، اما آنچه درعمل میبینیم این است که در این حوزهها به اندیشههایی چون شهید آوینی توجه کافی نمیشود.
تأکید شهید آوینی بر رابطه مستمر بین فیلم و فیلمساز
از نگاهی دیگر آوینی معتقد است «رابطه فیلم و فیلمساز در فیلم داستانی به صورتی است که باید گفت: فیلمساز خودش را در کارش عیان میسازد؛ و البته صرف نظر از این که مهارت فنی، حجاب راه هنرمند میشود یا به او کمک میکند این گفته در باب سایر هنرها نیز صادق است. شخصیتهای داستان فیلم همگی صورت نفسانی خود هنرمند هستند، اسوههایی که در اقصا منظر آمال او وجود دارند و یا تابوهایی که از آنها میگریزند و یا چهرههای مطلق خصایل باطنی او و وقایع نیز حکایتگر مناسبات درونی فی ما بین آن صورتها هستند.
آوینی معتقد است هنر از لحاظ مضمون و محتوا، عین تفکر و حکمت و عرفان است و تنها در نحوه بیان، مقولهای در حکمت هنر باید مورد توجه باشد که حیاتی است و توجه به آن ما را به یک افق پهناور و پذیرنده و لطیف میرساند. هنر دینی هرگز هنری نیست که که در قالبها و مواد هنری جدید و در محتوا یا مضمون و موضع دینی باشد؛ هنر دینی ماده و صورت، قالب و محتوا را هر دو از دین میگیرد و الهامات و شوارق دینی و عرفانی، خود عین هنر هستند نه آنکه الهامات و اشراقات دینی در قالبهایی مجزا و منفک از خویش تزریق شوند.
سینمای بدون تماشاگر در تفکر آوینی جا نداشت
عبدالله باکیده، کارگردان سینما با بیان اینکه سینما و تفکر آوینی تاریخ مصرف ندارد، میگوید: هنگامی که درباره شهید آوینی سخن به میان میآید ناخودآگاه این جمله از اذهان تداعی میشود که «یادش گرامی باد»، هنرمندی شهید که همیشه سخنان و نظراتش برای هر مخاطبی شیرین و دلنشین بود، به ویژه سینماگرانی که در حوزه دفاع مقدس مشغول به کار بودند. سالها از شهادت شهید آوینی میگذرد، اما هنوز سینمایی که مدنظر آن شهید بوده در سینما حاصل نشده است، البته رگههایی از سینمای مورد نظر شهید آوینی را میتوان در عرصه فیلمسازی ابراهیم حاتمیکیا مشاهده کرد، این نکته را هم شهید آوینی در زمانی که داور جشنواره فجر بود بارها به آن اشاره کرد.
کارگردان فیلم «پوتین» گفت: متاسفم که بگویم در زمان حیات آن شهید، آرمانهای مد نظرشان را بیشتر میشد در سینما مشاهده کرد، زیرا پس از شهادت وی هر روز از شدت گرایش به موضوعاتی که مورد توجه وی بوده، کاسته میشود. این نقصان را هم تنها نباید به فیلمسازان ربط داد، بلکه تغییر سلیقهای که به وجود آمده هم سبب به وجود آمدن چنین ویژگی در سینما شده است. دلیل دیگری که سبب این کم کاری شده، این است که بخشی در سینما وجود ندارد تا در آن تئوریهای سینمایی مورد توجه قرار گیرد. در کلامی دیگر بحثهای آکادمیکی که در سخنان آوینی مطرح بود به همان صورت باقی مانده و بخشهای دانشگاهی سعی نکردهاند تا این قوه را بالفعل تبدیل کنند.
وی در پایان بیان کرد: سینمای اشراقی شهید آوینی متکی بر باورها و اعتقادات دینی بود، باوری که بسیاری از شاخصههایش از آرمانهای انقلاب وام گرفته شده بود، بنابراین اگر سینمای مد نظر وی رشد یابد، مطمئن باشید آیندهای درخشان در انتظار سینما خواهد بود. در ضمن هر اندازه هم که از سینمای این شهید دور شویم بیشتر به سوی افول سوق پیدا خواهیم کرد.
جنگ برای شهید آوینی حکم نبرد بین حق و باطل را داشت
ابوالفضل جلیلی، کارگردان سینما درباره ویژگیهای نوع نگاه شهید آوینی به سینمای جنگ اظهار کرد: در ابتدا باید متذکر شوم شهید آوینی یکی از نزدیکترین دوستان من بود، شهید آوینی از جنگ و دفاع مقدس تعریف میکرد، جنگی که شکلی عقیدتی داشت. در کلام دیگر جنگ برای آوینی حکم نبرد بین حق و باطل را داشت برای همین آنچه در این زمینه میساخت، کاملا عاشقانه بود. تجربهای که من به شخصه از جبهه داشتم این بود که بیش از نود درصد کسانی که در جبههها بودند عاشقانه در جنگ حضور داشتند و آن اندک درصد باقیمانده نیز به نحوی تحت تاثیر جنگ قرار میگرفتند که همانند دیگر رزمندگان میشدند، پس طبیعی است فیلمسازی که به جبههها میرفت عاشقانه کار کند؛ کاری که در «روایت فتح» شهید آوینی به خوبی مشخص است.
وی متذکر شد: این نکته را هم باید متذکر شوم که ابتدا من نگاهی متفاوت با آنچه شهید آوینی به جنگ داشت به این حوزه داشتم، اما زمانی که خود جبهه را به عینه تجربه کردم و آن ایثار را در بین رزمندگان دیدم، من نیز به دفاع مقدس نگاهی عاشقانه پیدا کردم. نگاهی که به من آموخت تا چه اندازه در مقابل آن ایثارها کوچک هستم. از سویی دیگر معتقدم برای رونق مجدد سینمای دفاع مقدس در ابتدا باید فضای جامعه نیز مهیای آن تولیدات باشد، زیرا به عینه میدیدم که در آن دوران معنویاتی که بر زندگی مردم حاکم بود، قابل قیاس با زمان حال نبود، بنابراین چنین آثاری هم با استقبال مواجه میشد، اما فضای فعلی سینما به هیچ وجه قابل قیاس با آن زمان نیست، پس در ابتدا محیط را مناسب کنیم تا در ادامه بتوانیم به خواست مورد نظر خود دست پیدا کنیم.
سینمای شهید آوینی از جنس زندگی است
جواد مزدآبادی، کارگردان سینما و تلویزیون، با بیان اینکه سینمای شهید آوینی سینمایی پویا و زنده است، گفت: از نگاه من سینمای شهید آوینی از جنس زندگی بود؛ ویژگی که سبب شده هنوز پس از سالها هنگامی که آثار وی را میبینیم به روز بودن آن را کاملا مشاهده کنیم. همچنین در آثار شهید آوینی به ویژه روایت فتح میشود واقعنگری را با تمام وجود حس کرد. این گفته نیز تنها ادعای من نیست، بلکه با هر کسی که مخاطب کارهای آوینی است سخن بگوییم این مسئله را تایید میکند. در برخی مواقع این تصور نزد برخی پیش میآید که سینمای شهید آوینی سینمای کاملا نظری است که به صورت کاربردی نمیتوان به آن پرداخت، در صورتی که نگاه وی کاملا در سینما قابل اجراست، همان گونه که ابراهیم حاتمی کیا در فیلمهایی نظیر «دیدهبان» به این نوع نگاه نزدیک شد.
این فیلمساز ادامه داد: از نگاه من نظرات آوینی در سینما بسیار جدی است چون هنر هفتم را به خوبی دریافته است. برای همین هم معتقد است که سینما در گام اول باید جذابیت داشته باشد. در کلامی دیگر وی هنری بودن سینما را بعد از جذابیت مورد توجه قرار میدهد. خواستهای که در حقیقت با ذات سینما همخوان است و باید به آن نگاه جدی داشت. مطلب دیگر در نوع نگاه شهید آوینی توجه وی به سینمای ملی بود بدین معنا که برای رسیدن به سینمای جهانی ابتدا باید به سینمای ملی دست یافت، بنابراین تا زمانی که سینمای ملی ما به استانداردهای سینما دست پیدا نکند، نمیتواند ادعای جهانی شدن داشته باشد. در این میان جوایزی هم در جشنوارههای خارجی به دست میآید، جوایز فردی هستند نه جوایزی که مربوط به سینمای ایران است.
کارگردان «طاووسهای بیپر» در پایان تاکید کرد: این سینماگر تنها نظریهپرداز نبود، بلکه عملگرا نیز بود، گواه این ادعا هم کارهای بسیاری است که این شهید در سوره سینما و حوزه هنری انجام داد. در نتیجه همین اقدامات بود که ما امروزه شاهد رشد سینماگرانی از حوزه هستیم که رویکرد اصلی آنها در سینما مسائل و دغدغههای دینی است. نباید از نام شهید آوینی تنها برای شعار دادن استفاده کرد، یعنی بیاییم با برگزاری یک جشنواره یا مسابقه توقع داشته باشیم که اندیشههای این شهید در جامعه ترویج یابد، البته تجربه نیز ثابت کرده که چنین رفتارهایی نتیجه بخش نخواهد بود، بنابراین باید بتوانیم نظرات وی را در دانشگاههای هنر به ویژه دروس سینمایی تدریس کرده تا به مرور شاهد رشد اندیشههای این شهید در سینما باشیم.
آوینی، چراغ راه سینمای انقلابی و ارزشی
با توجه به نظرات فیلمسازان مختلف درباره رویکرد آوینی در سینما و نگاهی که این شهید به مقوله هنر داشت، باید گفت برای درک هنر دینی باید درباره خود وجود، نگرشی دینی را فهم کنیم و خود، نگرشی دینی به هستی داشته باشیم و آن را جدی بگیریم. این نگرش باید به صورت گسترده باور شود، یعنی به صورت فهم نگرشی که از جهان غیب و عالم سرچشمه میگیرد و دارای اساس ماورایی است. لذا برای فهم هنر دینی باید به فهم سیطره اصول ماخوذ از وحی بر عرصه هنر پرداخت. بنا به نگرش دینی بر هستی که هنر جزیی از آن است جهان واقعیتی چند لایهای، متعدد و چند مرتبهای است، خلاف مفهوم واقعیت در تفکر مدرنیته غرب که واقعیت جهان مرتبهای یک جانبی و مادی است.
قوت و قدرت و ظرفیت بالای سینما را در امر تبلیغ دین می توان یافت و شدت نفوذ آن را در اذهان همه طبقات اجتماع میتوان می دید. شهید آوینی معتقد است نوع رابطهای که سینما با انسان امروز برقرار میکند، هرگز نظیری در تاریخ نداشته است. تماشاگر سینما در توهمی از یک واقعیت غرق میشود و در یک بازی شبیه زندگی شرکت میکند، بیآن که رنجهای آن زندگی دامن او را بگیرد. با این توصیف زبان سینما زبانی جهانی است و تمام اقشار را شامل میشود و بتواند با جامعه بشری به دور از قومیتها و مذاهب و مسلکها حرف بزند و ارتباط برقرار کند.
آوینی معتقد است فیلمسازی که میخواهد سینما را مجلای این تجدید میثاق با حقیقت قرار دهد، گذشته از آن که خود او میبایست مظهر آن تجدید عهد باشد باید سینما را نیز بشناسد و در آن تجربهای به کفایت داشته باشد تا بتواند قابلیتهای سینما را در خدمت تعهد خویش بگیرد وگرنه خود او مغلوب سینما و مقتضیات آن خواهد شد و در هر هنر دیگری نیز کم و بیش همین معنا صادق است.
واقعیت این است که سینمای امروز ما برای رونق و خیزشی به جلو باید از نظرات غنی و ارزشمند تئوریسینهای انقلابی بهره ببرد و راه عملی کردن اندیشههای انقلابی را به ورطه فیلم بشناسد و این مهم برنمیآید جز از دست فیلمسازانی متعهد و پایبند به آرمانهای انقلاب که نمونههای آن در سینما کم نیستند و با بهرهگیری از این گنجینه ارزشمند ستارههای بسیاری را بر تارک آسمان سینمای ایران خواهند نشاند.