شهرام مسلخی، کارگردان سینما در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان این که سینمای ایران در چند دهه گذشته روندی صعودی داشته، اظهار کرد: سینمای ایران پس از انقلاب را به چند شکل میتوان ارزیابی کرد، چون پیشرفتهایی که در این حوزه داریم به چند بخش تقسیم بندی میشود. در میان این دستهبندیها مهمترین قسمت بحث معنای فیلمهای سینمایی است که به هیچ وجه قابل قیاس با گذشته نیست. این مسئله نیز تنها به کارهای انقلابی یا دفاع مقدسی که اوایل انقلاب ساخته میشد محدود نبود، بلکه در فیلمهای اجتماعی، کودک، سیاسی یا خانوادگی ما پیشرفتهای قابل ملاحظهای داشتیم.
وی افزود: در آن سالها میتوان فیلمهای بسیاری را مثال زد که هر کدام به نحوی تصویرگر جامعه بود. برای مثال در فیلم «خانه دوست کجاست» میبینیم که کیارستمی با پرداختن به زندگی یک کودک جنگزده جنوبی و زندگی وی در شمال کشور، تاثیرات جنگ را در سراسر کشورمان مورد توجه قرار میدهد. در فیلمی دیگر چون «هامون» نیز به دغدغه فلسفی یک نویسنده پرداخته میشود. از این دست تولیدات در سینمای دهه شصت کم نبودند؛ کارهایی که توانستند علاوه بر مخاطب داخلی برای مخاطب و جشنوارههای خارجی هم جذابیت لازم را داشته باشد.
این کارگردان در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: جدا از جذابیتهای معنایی در بحث تکنیکی نیز سینما ایران رشد قابل ملاحظه داشت، به ویژه در بحث سخت افزار ما به امکانات خوبی در سینما دست یافتهایم. این وضعیت در شرایطی بود که ما در زمان جنگ و تحریم به سر میبردیم و در بسیاری از مواقع با محدودیت روبرو بودیم، اما سینماگران کشورمان با خلاقیت خود بر بسیاری از این کمبودها فائق آمدند.
عدم صنعتی بودن، نقصان سینمای ایران
کارگردان «عاشقها ایستاده میمیرند» در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: با تمام پیشرفتهای موجود یک ضعف را میشود برای سینمای ایران متصور بود و آن صنعتی نشدن در هنر هفتم کشورمان است؛ ویژگی که یکی از ملزومات سینما به حساب میآید و بدون آن انتظار نمیرود آینده روشن را برای سینما ترسیم کرد. با این توضیح باید گفت سینمای ایران نیازمند صنعتی شدن است. در سینمای صنعتی همه چیز تفکیک شده بر مبنای تخصص افراد است به این معنا که نویسنده فقط کار نوشتن میکند و کارگردان و تهیه کننده هم کار خودشان را انجام میدهند. در چنین شرایطی هر کس کار خودش را به نحو احسن انجام میدهد و ضمناً چرخ سینما میچرخد و افراد هم حضور حرفهای خود را به گونهای دارند که میتوانند زندگی خود را تأمین کنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا سینمای ایران را به مدد جوایزی که در جشنوارههای خارجی به دست آورد میتوان سینمایی موفق در بخش بینالملل دانست؟ گفت: هیچ موفقیتی را نمیتوان دست کم گرفت چه برسد به جشنوارههای خارجی که برای سینمای ایران اعتبار کسب کردهاند، اما حرف این است که غایت هدف نباید به این موفقیتها محدود شود، بلکه میبایست بعد از گذر از این مرحله به بازار جهانی نیز نظر داشت، چون موفقیت اصلی آنجاست که فیلمهای ایرانی روی پرده سینمای جهان رود و مردم کشورهای مختلف آن را ببینند.
مسلخی درباره فیلم اول خود و نگاهش به جنگ در این کار چنین توضیح داد: «عاشقها ایستاده می میرند» روایت واقعی و متفاوت از جنگ است. شاید تا امروز در سینمای دفاع مقدس تنها جبهه ایرانی و قهرمانان خود را دیدهایم اما در این فیلم برای اولین بار وارد جبهه دشمن میشویم. نمیتوان این فیلم سینمایی را جزء فیلمهای جنگی دانست چراکه تنها سکانس نبرد را در سکانس اول فیلم داریم که آن هم سکانسی کوتاه است. این فیلم سینمایی از جایی شروع میشود که سالها از جنگ گذشته است و یک خبرنگار با بازی سروش صحت به طور کاملا تصادفی دوست عراقی خود را در اخباری که از عراق در حال پخش است، میبیند و تصمیم میگیرد که به دنبال او برود.
آیندهای روشن پیش روی سینمای ایران با مسئولان جدید
وی با بیان این که آیا با ورود مسئولان جدید سینمایی آیندهای خوب برای سینمای ایران میبیند، بیان کرد: مسئولان جدید سینمایی همچون دولت، با شعار تدبیر و امید که اعتدال نیز چاشنی آن است روی کار آمدهاند، شعاری پر معنا و زیبا که قادر است به سینما کمکهای شایان توجهی کند، به ویژه این که در سالهای گذشته ما به واسطه بسیاری از تندرویها در سینما آسیب دیدهایم. نکته دیگر که در شعار مسئولان جدید سینما به چشم میخورد بحث تدبیر و امید است. امیدی که قادر است به سینماگر برای ساخت کارهای بهتر انگیزه دهد. رسیدن به این خواسته نیز با مساوات حاصل خواهد شد.
وی در پاسخ به سوال پایانی مبنی بر این که عملکر سینمای ایران در پرداختن به موضوعات دینی قابل دفاع بوده است، بیان کرد: خروجی سینمای دینی به عنوان عامل محرک و جریانساز در جامعه هیچ گاه قابل دفاع نبوده و امیدوارم بحث سینمای دینی روزی در این سرزمین به جایی برسد که به معنای واقعی آثار قابل قبول و قابل دفاع داشته باشیم، البته سینمای معناگرا در برخی موارد خوب عمل کرده و فیلمهایی بودهاند که هم مباحث دینی را مطرح کردند و هم گیشههای خوبی داشتند و در عین حال مخاطب هم این فیلمها را دوست داشته و تحسین کرده است.