حسن بنیانیان، رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی و پیوستنگاری فرهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به بیان ارتباط پیچیده اقتصاد و فرهنگ و تأثیراتی که غربزدگی ناخودآگاه ذهن ما ایرانیان در اقتصاد کشورمان دارد، پرداخت و گفت: رابطه اقتصاد با فرهنگ به دلیل مشکلات فرهنگی موجود و تأکیدی که بر اقتصاد مقاومتی میشود باید به صورت مستقل مورد بررسی قرارگیرد.
وی در تشریح نظر خود گفت: ما اگر بخواهیم اقتصادی مقاوم در مقابل آسیبهای جهانی (چه تهاجم اقتصادی و چه تلاطمهایی که به طور طبیعی در اقتصاد جهان وجود دارد) داشته باشیم چنین اقتصاد قوی درونزای مقاومی مستلزم شکلگیری فرهنگ است. اما غربزدگی مفرطی که در ناخودآگاه ذهن برخی ما ایرانینان وجود داشته و منجر به خرید کالای خارجی میشود اجازه نمیدهد که تولید صنعتی متکی بر توانمندیهای خودمان داشته باشیم.
ساختارهای ما به مدرکها جایزه میدهند نه به مهارت دانشجو
بنیانیان افزود: میتوان مثالهای متعددی از این نگرش فرهنگی که مانع رشد اقتصادی و رسیدن به اقتصاد مقاوتی میشود عنوان و نتیجه گرفت که بخش اعظمی از مشکلات اقتصادی ریشه در باورها و الگوهای رفتاری ما دارد. این مسائل به حدی زیاد است که اگر در بخشهای مختلف جامعه دقت کنیم میتوان آنها را دید مثلاً یک استاد در کلاس دانشگاه حس میکند از 30 دانشجو 27 نفر به دنبال گرفتن مدرک هستند و انگیزهای برای دانشافزایی ندارند. با این حس استاد نیز انگیزهای برای افزایش دانش خود نمیبیند چرا که مدام دانشجویان مطالبات درسی کمتری داشته و فقط به دنبال گرفتن مدرک هستند از سوی دیگر ساختارهای ما نیز به این مدرکها جایزه میدهند نه به مهارت دانشجو.
یک نسل تحصیل کرده داریم که دانش آنها مشکلی از جامعه حل نمیکند
وی ادامه داد: این اتفاق چند سال است که در کشور ما رخ داده و خود را در اقتصاد ما به عنوان یک معضل نشان میدهد؛ بدین نحو که یک نسل تحصیل کرده داریم که نمیتوانند زندگی خود را اداره کنند چرا که دانش آنها مشکلی از جامعه حل نمیکند.
رئیس کمیسیون پیوستنگاری فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی به القای فرهنگی که بر اساس آن به ما (دانشآموزان و افراد در حال تحصیل) گفته می شود که درس بخوانید تا کار نکنید نیز اشاره کرد و گفت: مثلاً معلم به دانشآموز میگوید اگر درس نخوانی باید حمالی کنی، در حالی که در دنیای امروز به بچهها القاع میکنند که درس بخوان تا کار خود را درست انجام دهی. همین جمله است که ما محصول سایر کشورها را با قیمت بالا میخریم چرا که یک کارگر با مهارت و دانش بالا مهارت خود را به محصولات منتقل کرده است.
درآمدهای نفتی ریشه ناشناخته ماندن معضلات فرهنگی جامعه
وی ریشه ناشناخته ماندن این معضلات را درآمدهای نفتی دانست و گفت: هر معضلی که در کشور پیش میآید به سراغ دولت رفته و از دولت میخواهیم که یا کمک بلاعوض کند یا به بانکها اعلام کند که وام بدون سود بدهد تا کارخانه راهاندازی کنیم و چون معمولاً دولتها هم این کمک را ارائه میدهند؛ به فکر ما نمیرسد که بر روی فکر و دانش نیروی انسانی خود و برای افزایش کیفیت و بهرهوری کالاهایمان کار کرده آنها را قابل عرضه در دنیا کنیم.
اکنون باید چه کرد؟
بنیانیان گفت: مقام معظم رهبری مسئله مدیریت جهادی با عزم ملی را در کنار اقتصاد و فرهنگ مطرح کردهاند؛ عزم ملی یعنی اینکه همه افراد جامعه مانند زمان جنگ که مردم یا در جبهه بودند یا در پشت جبهه خدمت میکردند فعال باشند.
سؤالی که باید به گفتمان عمومی تبدیل شود: نقش من در اقتصاد مثبت است یا منفی؟
وی تصریح کرد: اکنون باید به حدی از بلوغ برسیم که هر شهروندی در جامعه از خود سؤال کند که نقش من در اقتصاد مثبت است یا منفی؟ و آیا به ازای مصرفی که در جامعه دارم مشکلی حل میکنم یا خیر؟ اگر این سؤال به گفتمان عمومی تبدیل شود، بسیاری از افراد جامعه متوجه میشوند که به جامعه بدهکارند.
رئیس کمیسیون پیوستنگاری فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه همه ما در اقتصاد بازیگر هستیم، افزود: به شرطی که این نقش درک شود و فضای رسانهای به مردم کمک کند که اگر خواستند نقش خود را اصلاح کنند، روشهای آن را بدانند، آنگاه نتیجه این اقدامات و توجه فرهنگی در اقتصاد نمایان میشود، اما اتفاق(تحول) آن در بینش و رفتار آدمها رخ میدهد که نتیجهاش میشود رابطه فرهنگ و اقتصاد.
نگاه کردن به وزیر ارشاد غلط است!
وی تصریح کرد: در این تحول مدیران نقش اول را باید ایفا کنند چرا که حوزه تأثیر و تصمیمگیری آنها بیشتر است و الگوی فرهنگی هم هستند. اما مشکل این است که وقتی صحبت از فرهنگ میشود همه به وزیر ارشاد نگاه میکنند و این نگاه کردن غلط است وظیفه وزیر ارشاد این است که همه وزرا را متقاعد کند که وزارت ارشاد آماده کمک به همه سازمانها برای ایفای نقششان در اصلاح فرهنگ است.
بنیانیان البته متذکر این واقعیت هم شد که در فرایند اصلاح فرهنگ جامعه مثلاً وظیفه وزیر راه و شهرسازی در فرهنگ، نمازخوان کردن جوانان نیست بلکه در حوزه فرهنگ این وظیفه را دارد که بین ساخت واحدهای مسکونی و نیازهای فرهنگی جامعه ارتباط برقرار کند.