کد خبر: 1401453
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۷

خلیج فارس در منابع دینی/ نظر مفسران درباره «مجمع‌البحرین»

گروه سیاسی: علاوه بر آثار تاریخی، جغرافیایی، ادبی و حتی سیاسی، در برخی از آثار دینی و قرآنی نیز نشانی از نام خلیج فارس می‌توان یافت؛ آثاری که بزرگان اهل تسنن و تشیع به منظور پاسداری از ارزش‌ها و واقعیت‌های جهان خود نگاشته‌اند.

سومین خلیج بزرگ جهان در جنوب غربی آسیا در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه‌جزیره عربستان قرار گرفته است که از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد و از دیرباز به دلیل هم‌جواری با سرزمینی کهن و باستانی پارس، نام «فارس» را به یدک کشیده است؛ این نام که مورد تأیید سازمان‌های بین‌المللی قرار دارد، از گذشته‌های دور در نقشه‌ها و اطلس‌های جغرافیایی ثبت شده است. همچنین مورخان و جهانگردانی که اهتمام به کتابت وقایع و تاریخ داشته‌اند، از این توده آبی به عنوان خلیج فارس یاد کرده‌اند. به هر روی عباراتی همچون «بحر الفارسی»،«Persian Gulf»  و «سینوس پرسیکوس» که در آثار قدمای ملل مختلف آمده، نشان می‌دهد، آنچه در همسایگی دریای عمان و سرزمین ایران قرار گرفته، همیشه فارس نامیده می‌شده است.
علاوه بر آثار تاریخی، جغرافیایی، ادبی و حتی سیاسی که از گذشته برای امروز به یادگار مانده، در برخی از آثار دینی و قرآنی نیز نشانی از نام خلیج فارس می‌توان یافت؛ آثاری که بزرگان اهل تسنن و تشیع به منظور پاسداری از ارزش‌ها و واقعیت‌های جهان خود نگاشته‌اند.

مهم‌ترین آثاری که می‌توان از آن یاد کرد، تفاسیری است که علما و بزرگان جهان اسلام نگاشته‌اند. در این آثار مفسران علاوه بر تبیین مفاهیم قرآن، به سایر امور مربوط به آیات که در قرآن ذکر نشده پرداخته‌اند که به عنوان مثال در داستان حضرت موسی(ع) و خضر اتفاقات و جزئیات این دیدار نیز ذکر شده است. در سوره کهف به این داستان اشاره شده که از داستنان تلاش حضرت موسی(ع) برای رسیدن به محل دیدار آغاز می‌شود؛ «مجمع‌البحرین» محلی است موسی برای رسیدن به آن تلاش می‌کند.

بسیاری از مفسران محل دیدار حضرت موسی و خضر را محلی بین دریای روم و خلیج فارس عنوان کرده‌اند و مجمع البحرین یعنی نقطه تلاقی این دو دریا.

آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، خالق تفسیر راهنما، 23 فروردین‌ماه سال 87 در خطبه دوم نماز جمعه تهران به این معنا اشاره می‌کند و در بخشی از سخنان خود به فتنه‌انگیزی‌های دشمن علیه وحدت اسلامی با استفاده از نام خلیج فارس و ایجاد اختلاف در مالکیت جزایر سه‌گانه می‌پردازد و جعل نام خلیج فارس را یک اشتباه تاریخی عنوان می‌کند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به برخی از تفاسیر معتبر قرآن کریم می‌گوید: «در قرآن 4 آیه در 4 سوره در مورد تلاقی دو دریا با هم مطرح شده است که 5 نقل قول در مورد مجمع البحرین ذکر شده است؛ تفاسیر بر روی قول پنجم که مجمع‌البحرین را دریای روم و دریای فارس معرفی می‌کند تأکید دارند و بنده نیز به تعداد زیادی از تفسیرها مراجعه کرده‌ام و دیده‌ام که به این دو دریا اشاره شده است. این تفاسیر مربوط به مفسرین بسیار عالی‌مقام اسلامی است».
هرچند برخی از رسانه‌ها، این سخنان را با عنوان «ذکر نام خلیج فارس در قرآن کریم» منتشر کردند، اما واقعیت آن است که مفسران قرآن کریم که هر یک از دانشمندان، علما و بزرگان دین اسلام بودند، ذیل آیه 60 سوره کهف اشاره‌ای به نام بحر فارسی کرده‌اند؛ وجود نام خلیج فارس در آثار بزرگان دینی اهل سنت و اهل تشیع به‌دور از تعصبات و در راستای بیان واقعیات بوده است.
همان‌طور که اشاره شد، در 4 آیه قرآن کریم، واژه «‌البحرین» ذکر شده که عبارت است از آیه 60 سوره کهف، آیه 19 سوره الرحمن، آیه 61 سوره نمل و آیه 53 سوره فرقان است، اما در این بخش مهم‌ترین آیه در این موضوع همان آیه 60 سوره کهف است که به محل دیدار حضرت موسی(ع) و خضر اشاره می‌کند.
در این آیه آمده است: «وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا» (و [یاد کن] هنگامى را که موسى به جوان [همراه] خود گفت دست بردار نیستم تا به محل برخورد دو دریا برسم هر چند سال‌ها سیر کنم).

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این آیه در مورد محل برخورد دو دریا گفته است: زمینی است که میان غرب خلیج فارس و شرق دریای مدیترانه قرار دارد و مجازاً از آن به محلّ اجتماع دو دریا تعبیر شده است.
در کتاب تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس نیز نویسنده در تفسیر عبارت «حتى أبلغ مجمع البحرین» می‌گوید: «العذب والمالح بحر فارس والروم» (شیرین و شور، دریای فارس و روم است)

در کتاب تفسیر القرآن‌العزیز، مشهور به تفسیر عبدالرزاق نیز در این مورد آمده است: «قال بحر فارس و بحر الروم» (گفته می‌شود دریای فارس و دریای روم است). در تفسیر ابن‌زمنین نیز چنین آمده است: «حتى أبلغ مجمع البحرین»؛ یعنی: حیث التقیا (جایی که دو دریا به هم برخورد می‌کنند). قال قتادة: یعنی: بحر فارس والروم، (قتاده می‌گوید: منظور دریای فارس و دریای روم است).

ابن‌کثیر نیز گفته است: فما برحوا حتى تهادت نساؤهم ببطحاء ذی قار عیاب اللطائم قال قتادة وغیر واحد: هما بحر فارس مما یلی المشرق و بحر الروم مما یلی المغرب (قتاده می‌گوید: منظور نقطه‌ای است که در سمت غرب آن دریای «فارس» و در طرف شرق آن دریای «روم» قرار دارد) و قال محمد بن کعب القرظی مجمع البحرین عند طنجة یعنى فی أقصى بلاد المغرب فالله أعلم وقوله " أو أمضی حقبا " أی ولو أنی أسیر حقبا من الزمان (اما به باور محمد بن کعب، مجمع البحرین جایگاهى در «طنجه» یا در غرب آفریقا است که موسى می‌بایست در آنجا با «خضر» دیدار کند).

شیخ طوسی در تفسیر تبیان نیز ذیل این آیه به بحر فارس اشاره می‌کند.

یکی از مفصل‌ترین توضیحات ذیل عبارت مجمع البحرین را می‌توان در کتاب تفسیر البحر المحیط اثر «ابوحیان اندلسی» یافت. وی در مورد برداشت‌های مختلفی که از مجمع‌البحرین شده است، می‌گوید: قال مجاهد و قتادة: هو مجتمع بحر فارس و بحر الروم (مجاهد و قتاده گفته‌اند: محل اجتماعی دریای فارس و دریای روم است). قال ابن عطیة: وهو ذراع یخرج من البحر المحیط من شمال إلى جنوب فی أرض فارس من وراء أذربیجان (ابن عطیه گفته است: شاخه‌ای است که از اقیانوس جدا می‌شود و در امتداد شمال به جنوب سرزمین فارس و در ورای سرزمین آذربایجان قرار دارد). فالرکن الذی لاجتماع البحرین مما یلی بر الشام هو مجتمع البحرین على هذا القول. وقالت فرقة منهم محمد بن کعب القرظی: هو عند طنجة حیث یجتمع البحر المحیط و البحر الخارج منه من دبور إلى صبا (محمدبن کعب قرظی: مجمع البحرین در «طنجه» مراکش قرار دارد که اقیانوس را با دریای خارج آن به همت متصل می‌کند). وقالت فرقة: البحران کنایة عن موسى والخضر لأنهما بحر اعلم. وهذا شبیه بتفسیر الباطنیة وغلاة الصوفیة، والأحادیث تدل على أنهما بحرا بماء (اما گروهی گفته‌اند که دو دریا کنایه از حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) دارد زیرا که هر دوی آنان بحر علم و دانش هستند، اما احادیثی زیادی بر این دلالت دارند که منظور از مجمع البحرین دو دریاست).

همان‌طور که ابوحیان گفته، در برخی تفاسیر نام مجمع‌البحرین به گونه‌ای دیگر یاد شده است. به عنوان مثال در تفسیر نمونه «مجمع البحرین» محل اتصال خلیج «عقبه» با خلیج «سوئز» یاد شده که این دو خلیج به دریاى احمر متصل مى‌‏شوند.

برخی تفاسیر نیز مجمع البحرین را فارغ از تلاقی دو دریای ظاهری دانسته و آن را عرفانی تعبیر کرده‌اند. همانطور که تفسیر نور، مجمع البحرین را تلاقى دو دریاى نبوّت (موسى و خضر) دانسته است. در این صورت موسى دریاى حکمت ظاهرى و خضر، دریاى حکمت باطنى است.

ابن عربی نیز در تفسیر این بخش از آیه 60 سوره کهف آورده است: ملتقى العالمین: عالم الروح وعالم الجسم(محل تلاقی دو عالم روح و جسم است).

آثار دیگری از جمله تفسیر الامام مجاهد بن جبر، معانی القرآن از «فراء ابوزکریا یحیی بن زیاد»، بحرالعلوم، جامع البیان فی تفسیر القرآن، تفسیر الماوردی و تفسیر سور آبادی عبارت بحر فارسی و روم را برای مجمع البحرین برگزیده‌اند.

صرف نظر از اینکه مراد از مجمع البحرین، بحر فارسی است یا مکان و منظور دیگری، باید به این نکته اشاره کرد که آنچه در جوار دریای عمان قرار گرفته و امروز عده‌ای به منظور اختلاف‌افکنی در بین مسلمانان و جاه‌طلبی به دنبال جعل نام آن هستند، در طول تاریخ نام بزرگ «فارس» را در  کنار خود دیده و همگان از عرب و عجم تا یونانیان باستان وکشورهای متمدن غربی اسناد آن را به نسل امروز منتقل کرده‌اند.

انکار نام خلیج فارس انکار تاریخ و گذشته ملت‌هایی است که بزرگان‌شان به منظور پاسداری از حقایق تاریخ سال‌های سال سختی‌ها کشیده‌اند تا آیندگان ضمن اطلاع از واقعیت‌های اطراف خود، با حفظ آنها هویت خود را نیز زنده نگه دارند. تلاش برای تغییر نام خلیج فارس، تلاش برای تغییر هویت مللی است که بزرگان‌شان نام خلیج فارس را بر زبان جاری کرده‌اند و امروز لازم است  میراث‌دار نیاکان خود باشند.

captcha