حجتالاسلام والمسلمین علی راد، عضو هیئتعلمی پردیس فارابی دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به بحث درباره اندیشههای قرآنی شهید مطهری پرداخت و اظهار کرد: قرآن و منطق قرآنی یا به عبارتی دیگر، منظومه استدلالها و براهین قرآنی در اندیشه شهید مطهری در زمینههای مختلف ساری و جاری است. شاید بتوان گفت که در اندیشه استاد مطهری، قرآن مرجعیت علیالاطلاق دارد و فصلالخطاب هر بحثی است.
شهید مطهری؛ اندیشمندی قرآنمعیار
وی افزود: با توجه به اینکه استاد مطهری در هر مسئله و موضوعی که وارد میشوند، ابتدا تلاش دارند دیدگاهی قرآنی نسبت به این مسئله اتخاذ کرده و آن را معیار ارزیابی و سنجش سایر معیارها قرار دهند، میتوان گفت که استاد مطهری اندیشمندی قرآنمعیار و قرآنمحور است و از این جهت میتوان ایشان را حکیم قرآنی نامید که با استفاده از براهین قرآنی، سعی داشتند مسائل و گرههای فراروی انسان در حوزههای مختلف معرفتی، فردی و اجتماعی را بگشایند و عنوان حکیم قرآنی به واقع به دور از هرگونه اغراقی شایسته این متفکر است.
جایگاه قرآن در زندگی توسط شهید مطهری
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران ادامه داد: برای استاد مطهری، قرآن، هم معیار و هم افق است. شهید مطهری، تا جایی که قرآن حرف دارد، سعی میکند آن را ملاک و میزان خود در عرصههای مختلف قرار دهد. وی در لابهلای آثارش به تبیین جایگاه قرآن در زندگی پرداخته و بیان میکند منبع اصلی ایمان، اندیشه و آنچه به زندگی حلاوت و معنا میدهد، قرآن است.
انسانشناسی قرآنی شهید مطهری
وی در پاسخ به پرسشی درباره انسانشناسی قرآنی از منظر استاد مطهری، اظهار کرد: براساس پژوهشهای انجام شده، شهید مطهری، در مباحث انسانشناسی قرآنی دارای نظریه خاصی است. برای مثال، یکی از موارد انسانشناسی، پیشینه و آغازه حیات انسانی است. استاد مطهری در این عرصه بر این باور هستند که قرآن کریم، آغازه پدیداری انسان در آفرینش را آغازهای الهی و خلق و آفرینش را فعل خاص خداوند میداند. از نظر شهید مطهری، هم در مورد انسان اول که حضرت آدم باشد، فعل خلق الهی تحقق یافته و هم در مورد سایر انسانها، خداوند اراده خلق دارد.
راد تاکید کرد: استاد مطهری در یکی از مباحث انسانشناسی که تحلیل ماهیت و پیشینه حیات انسانی است، بر این باور هستند که هم انسان اول به اراده خلق الهی پدید آمده است و هم سایر انسانها هر یک متعلق به اراده خلق الهی هستند و خداوند در هر موجودی اراده خلاق میکند و این نقد نظریه دیگری است که میتوان آن را تقلیل یافته نظریه داروین دانست که اساسا نقش اراده الهی در پدیداری انسان را بسیار کم میداند و گاه در برخی از تقریرات، نادیده میگیرد. استاد مطهری به خوبی این را نقد کرده و نظام ایجاد، خلق و تکمیل را نظامی کاملا الهی میداند و اعتقاد دارد خارج از این نظام خلق و تکوین الهی هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
ضرورت بازپژوهی دیدگاههای قرآنی شهید مطهری
وی ادامه داد: عرصه فعالیت علمی ایشان، فضایی جدی در مباحث انسانشناسی و مسئله روز ما و از جدیترین موضوعات معاصر تلقی میشود که باید بازپژوهی شود؛ چون واقعیت این است که انسانیت در دوره معاصر که دوران بحران هویت و بحران معنای زندگی است، دچار چالشهای زیادی شده و برخی از مکاتب و نگرشهای انسانی و اومانیستی سعی دارند الهی بودن ماهیت انسانی را کمرنگ کنند. استاد مطهری در این زمینه دارای دیدگاههای ناب قرآنی است که باید دوباره واکاوی و بررسی شود.
رویکرد اجتهادی ـ تحلیلی شهید مطهری در تبیین و تفسیر قرآن
این مدرس حوزه و دانشگاه در پاسخ به پرسشی درباره دیدگاه استاد مطهری درباره فهم قرآن، اظهار کرد: شهید مطهری، به سان مفسران اجتهادی، با قرآن تعامل کرده است. اگر بخواهیم روش شهید مطهری را در تبیین و فهم قرآن در یک عبارت مختصر معرفی کنیم، روش شهید مطهری، روشی اجتهادی ـ تحلیلی است و میتوان جامعهنگری را هم به آن افزود. وی به لحاظ روشی، کاملا اجتهادی برخورد میکنند؛ هرچند که رنگ و بوی تحلیلهای فلسفی و عقلانی هم در فهم قرآن از سوی ایشان دیده میشود، اما نقل هم سهم خاص و ویژه خود را در مباحث تفسیری شهید مطهری دارد.
حجتالاسلام راد با بیان اینکه شهید مطهری روش ابداعی خاصی در شناخت فهم قرآن دارد، یادآور شد: استاد مطهری، از روش مطالعه سندی قرآن بهره میگیرد و مطالعات قرآنی را با یک روش خاص نظم میبخشد؛ به طوری که همه روشها در این زمینه، وامدار او میشوند. همچنین روش تحلیلی و ریشهای قرآن و تاریخنگری در فهم قرآن را برای فهم قرآن بیان میکند.
روش شهید مطهری در تفسیر قرآن، نقلگرا و مقلدانه نیست
وی افزود: شهید مطهری همانند سایر متفکران اجتهادی، در معناشناسی واژگان قرآنی، نخست از مفردات قرآنی شروع و در این عرصه به صورت خاص، مجتهدانه برخورد کرده است و خیلی نقلگرا و مقلدانه نیست؛ بلکه اهل نقد است. مسلما استاد مطهری در تفسیر کلمه «السماء»، مجتهدانه وارد بحث شده و همچنین در معناشناسی «الله»، دیدگاه برخی از اندیشمندان مسلمان فارسی زبان که این واژه را به «خداوند» تعبیر میکنند، به نقد میکشد و معانی دقیق آن را روشن میکند. همچنین در مورد کلمه «رب» هم تلاشهای خاصی دارد. لذا یک معناشناسی اجتهادی ـ تحلیلی را از شهید مطهری شاهد هستیم.
بهروزرسانی آموزههای قرآنی در تفاسیر شهید مطهری
وی در پاسخ به پرسشی درباره منابع استاد مطهری در تفاسیر قرآنی خود، اظهار کرد: روایات، عقل و مسلمات تاریخ اسلام از منابع ایشان تلقی میشود و روش ایشان هم روش اجتهادی است. نکته بسیار مهمی که باید در مباحث تفسیری شهید مطهری به آن توجه داشت، به روزسازی مفاهیم و آموزههای قرآنی است. وی سعی دارد تحلیلی کاربردی و متناسب با مسائل روز ارائه کند؛ یعنی در مباحث وی، تطبیق آموزهها و نظریه قرآنی با مباحث جاری دیده میشود.
وی در پایان تاکید کرد: این همان «تفسیر عصری» یا همان «القرآنُ یُفَسِرُ الزَمان» است که باید منطبق با افق زمانه مفسر باشد؛ یعنی قرآن، این توان را دارد که نیازهای زمانه را پاسخگو باشد. این ویژگی در آثار شهید مطهری وجود دارد و بنده بر این باورم که باید جامعه قرآنپژوهی ما، یک ارجاع دوباره به مبانی تطبیقی و قرآنشناسی شهید مطهری داشته باشد. فهم آثار وی میتواند یک فهم الگو و معیار برای متفکرانی باشد که بخواهند بین عقل و نقل و فلسفه، حکمت و قرآن ارتباط ایجاد کنند؛ لذا از این زاویه باید به میراث قرآنی شهید مطهری توجه کرد.