به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از اسراء نیوز، حضرت علی بن ابیطالب(ع) مصداق بارز انسان کامل و خلیفه تام الهی است. چنین انسانی به همه حقایق جهان امکان که مجالی اسمای حسنای خداوند و مظاهر صفات علیای اویند، آگاه است.
از این رو مجالی یافتیم تا در سالروز فرخنده میلاد پرسرور مولود کعبه به معرفی اجمالی عظمت علمی و عملی آن حضرت از منظر فقیه متأله آیتاللهالعظمی جوادی آملی در کتاب شمیم ولایت بپردازیم:
انسان کامل جامعِ همه کمالها و نیز جامع تمام کلمهها است. از این رو میتواند بگوید «أُعطیت جوامع الکلم»[1]؛ چنان که درباره رسول اکرم(ص) وارد شده است.
پیامبر اکرم(ص) درباره امیرالمؤمنین(ع) فرمود «أعطی علیاً جوامع العلم»[2] گرچه همان عنوان جوامعالکلم کافی است، زیرا مقام انسان کامل بیش از یک حقیقت نیست و در نشأه مُلک بر اساس آیه ﴿وأَنفسنا وأَنفسکم﴾[3]، وجود مبارک علی بن ابیطالب(ع) همان روح مطهر رسول اکرم(ص) است. وی همچنین حضرت امیر(ع) را انسان کامل و قرآن ناطق معرفی و فرمودند «حضرت علی(ع) از خود به نام خلیفةالله و ولیالله یاد میکند، چنان که در بخشنامههای رسمی خود که برای کارگزاران امور مالی و صدقات نوشته است، چنین مرقوم فرمود «ثمّ تقول: عباد الله! أَرسلنی إِلیکم ولی الله وخلیفته...» [4]؛ سپس میگویی: ای بندگان خدا! ولی خدا و جانشین او مرا به سوی شما فرستاد».
نیز آن حضرت(ع) درباره انسان کامل که این عنوان قابل انطباق بر حضرت مهدی(ارواحنا فداه) است، چنین فرمود «بقیّة من بقایا حجّته، خلیفة من خلائف أَنبیائه[5]؛ بازماندهای از بقایای حجت خداست و جانشینی از جانشینان انبیای او است.
بنابراین، جهان بیرونی کتابی صامت است و جهان درونی، یعنی انسان کامل و خلیفه الهی کتابی است ناطق. قرآنِ تدوینی رموز جهان بیرون را در خود دارد و انسان کامل همه آنها را در نهان و نهاد خوی مشهود مییابد.
اهل بیت(ع)؛ تنها شناساننده قرآن
معظمله در بخش دیگری از این اثر نفیس علی بن ابیطالب(ع) را معرف قرآن حکیم و اهل بیت(ع) را تنها شناساننده قرآن دانسته و آورده: استحقاق امیرالمؤمنین(ع) برای بررسی ابعاد گوناگون قرآن از دو جهت قابل اثبات است 1) آن حضرت(ع) از اهل بیت طهارت(ع) است و هر آن چه درباره استحقاق آن ذاتهای مقدس برای تحلیل قرآن و معارف آن رسیده است، شامل حضرت علی(ع) نیز میشود، 2) نصوص ویژهای درباره صلاحیت علمی و عملی شخص آن حضرت(ع) رسیده است.
یکی از ادله اولویت تعیینی اهل بیت(ع) و استحقاق حتمی آنها برای تبیین علوم و مفاهیم قرآنی، گذشته از حدیث ثقلین که سنی و شیعه به سند و متن آن اذعان دارند، سخنان حضرت علی(ع) درباره عظمت اهل بیت عصمت(ع) است، چنان که آن حضرت در نهجالبلاغه فرمود «هُم مَوضِعُ سِرّه ولَجَأ أَمره وعَیبَة عِلمه وموئل حِکَمِهِ وکُهوفُ کتبه و جبال دینه.بهم أَقام انحناء ظهره وأَذهب ارتعاد فرائصه»... .
آیتاللهالعظمی جوادی آملی در قسمت پایانی این بخش خلاصه آن چه درباره عظمت علمی و عملی حضرت علی(ع) نقل شده را به رشته تحریر در آورده که عبارت است از:
حضرت علی(ع) نور وحی و رسالت را با چشم ملکوتی خود میدید و بوی نبوت را با شامه درونی خویش استشمام میکرد. در نهان انسانِ صالح حواس دیگری وجود دارد که با برخی از آنها بوهای غیبی را استشمام میکند، مانند استشمام بوی حضرت یوسف(ع) توسط حضرت یعقوب(ع) ﴿إِنّی لاَجد ریح یوسف لولا أَن تُفَنّدون﴾[6].
یقین به حقانیت اصول و فروع دین که در بین بندگان خدا کمتر وجود دارد، برای حضرت علی(ع) حاصل بود و تحقق آن از آسیب هر شبههای مصون بوده است.
آن حضرت معارف الهی را با چشم ملکوتی خود مشاهده کرد. نه تنها با تفکر حصولی از آنها آگاه شد، بلکه از همان لحظه ارائه ملکوت اشیا با یقین به سر میبرد و هرگز گرفتار شک نشده بود.
بینش الهی آن حضرت(ع) با وی بوده است. ایشان نه خود مورد تلبیس قرار گرفت و نه دیگران را در اشتباه قرار داد. قرآن کریم همراه با آن حضرت(ع) بود و هرگز او را رها نکرد.
اگر علمی را که در اختیار داشت، برای دیگران اظهار میکرد، مایه اضطراب و لرزش آنان میشد، مانند لرزش ریسمان در چاه عمیق. آن حضرت فرمود «پیش از ارتحال من هر آن چه خواستید از من بپرسید. قسم به کسی که جانم در دست اوست! هرگز از میان حوادثی که اکنون تا قیامت رخ میدهد، چیزی نمیپرسم و از گروهی که صدها نفر را هدایت میکند و صدها نفر را گمراه میسازد، نمیپرسید، مگر آنکه من شما را از همه خصوصیات «قائد» و «سائق» و از دیگر شئون آن آگاه می کنم.
آن حضرت فرمود: به راههای آسمانِ غیب از راه زمین حس و شهادت آگاهترم. آن حضرت فرمود «آیا من در میان شما به ثقل اکبر، یعنی قرآن کریم عمل نکردم و آیا در بین شما ثقل اصغر یعنی عترت(ع) را به ودیعت ننهادم؟».
قرآن کریم نیز علم صحیح و تفسیر ناب قرآن حکیم را بهره اهل بیت طهارت(ع) میداند، زیرا طبق آیات ﴿إِنّه لقران کریم٭ فی کتاب مکنون٭ لایمسّه إِلاّ المطهّرون﴾[7]، مساس علمی با کتاب مکنون که باطن قرآن است و ظاهر قرآن نیز از آن تنزل یافته است، فقط بهره پاکشدگان از رجسِ وَهْم و رِجزِ خیال است که همانا اهل بیت عصمت(ع) هستند.
براساس آیه ﴿إِنّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أَهل البیت ویطهّرکم تطهیراً﴾[8]، اهل بیت عصمت(ع) که نه تنها از رجس گناه به دورند، بلکه از آثار رقیق آن نیز مطهرند، شایسته مساس علمی با فرهنگ درونی و بیرونی قرآن کریم هستند. از این رو، تعریف و تبیین آنان نسبت به علوم و مفاهیم قرآن تبیینی ویژه است.
پینوشت:
1 ـ بحارالأنوار، ج16، ص323.
2 ـ همان، ج8، ص27.
3 ـ سوره آل عمران، آیه 61.
4 ـ نهج البلاغه، نامه 25.
5 ـ همان، خطبه 182.
6 ـ سوره یوسف، آیه 94.
7 ـ سوره واقعه، آیات 77 ـ 79.
8 ـ سوره احزاب، آیه 33.