به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه شرق آسیا، حرکت مردمی مصر علیه رژیم نظامی حسنی مبارک زمانی که منجر به پیروزی جمعیت اخوان المسلیمن در 2012 و ریاست جمهوری محمد مرسی شد؛ این ترس را در دل شاهزادگان عربستان انداخت که اسلامگرایان اخوان ماهیت نظام عربستان را نشانه گرفتهاند و بهزودی این حرکت مردمی به دنبال برگزاری انتخابات آزاد در عربستان خواهند بود و کیان و هستی پادشاهی عربستان به خطر میافتد. عربستان هرگز در سرزمین خود اجازه فعالیت اخوانالمسلمین را نداده و این جریان را خطری برای پادشاهی خود قلمداد میکند. به همین علت گزینه اصلی عربستان در صحنه سیاسی مصر ژنرال «عبدالفتاح السیسی» بود که در جولای سال 2013 میلادی دولت «محمد مرسی»، رئیس جمهوری مصر را از قدرت برکنار کرد. عربستان سعودی به سیسی میلیاردها دلار کمک مالی کرد تا این خطر اسلامگرایی را از مرزهای عربستان دور کند و با موضع گیری آمریکا علیه دولت نظامی مصر نیز مخالفت کرد.
چیزی نگذشت که عربستان سعودی نام اخوان المسلمین را در فهرست سازمانهای تروریستی عربستان سعودی قرار داد تا همه راهها را بر جریانهای مردمی و اسلامگرا ببندد. جریان فکری اخوان المسلمین با ساختار پادشاهی و مبتنی بر نظام طایفهای عربستان منافات داشت و هرگز طرفداران اخوان با سیادت یک طایفه که توسط انگلستان بر اریکه قدرت نشسته است موافق نبودند. علاوه بر این شعار اخوان المسلمین حاکمیت اسلام و شعار خاندان آل سعود سیادت طایفه سعودی بر سرزمین حجاز است و بین این دو شعار تفاوت آشکاری وجود دارد. اسلام سعودیها بر اساس مکتب سلفیه و وهابیت بنیان گذاشته شده است که با هر نوع رویکرد دموکراسی در چارچوب دینی مخالف است.
دموکراسی دینی همچنین با سیطره خاندان آل سعود و آل نهیان نیز مخالف است و همواره اخوان المسلمین به عنوان خطری برای کشورهای حاشیه خلیج فارس محسوب میشده است. اگر چه در سطح سران سیاسی اخوان المسلمین و خاندان «آل سعود» و «آل نهیان» ممکن است تعاملاتی سیاسی وجود داشته باشد، اما طیف گستردهای از مردم طبقات پایین و طرفدار اخوان المسلمین هرگز به سیادت و رهبری خاندان آل سعود راضی نبودهاند و نخواهند بود. از دیگر نقاط اختلاف اخوان المسلمین با نظام عربستان روابط حسنه آل سعود با آمریکا و غرب است؛ مانیفست اصلی اخوان المسلمین انتقاد از غرب و سیطره آمریکا بر خاورمیانه بوده است. در قضیه فلسطین نیز این شکاف بسیار عمیق است، زیرا اخوان المسلمین با کیان رژیم صهیونیستی مخالف است و هر نوع حرکتهای سازشکارانه عربستان با حامیان اسرائیل را بر نمیتابد.
با این توضیح روشن میشود که حمایتهای عربستان از اخوان المسلمین سوریه صرفا جنبه سیاسی و امنیتی بوده و اخوان المسلمین به عنوان ابزاری موقت در دست سازمان امنیت عربستان برای مبارزه با جبهه مقاومت در سوریه و لبنان درآمده است؛ جریان طالبانیسم توسط این سازمان در پاکستان به وجود آمد و در نهایت پس از به کارگیری آن علیه کمونیسم در افغانستان و افزایش نفوذ عربستان در افغانستان در سالهای پس از کمونیسم از اولویتهای کاری آن سازمان خارج شد. چگونه عربستان و قطر طرفداران طالبان را در مقابل مخالفان آنان تنها گذاشتند و حتی از انجام عملیات طالبان در خاک عربستان ابراز نگرانی کردند. همین سیاست عربستان در مورد اخوان المسلمین سوریه نیز در حال تکوین است.
جریان اخوان المسلمین در مالزی رقیبی برای نفوذ عربستان به شمار میآید و با قدرت گرفتن اخوان در مصر در سالهای اخیر توجه بسیاری از جریانهای اسلامی مالزی به سمت اخوان المسلمین بوده است. مخالفتهای صریح عربستان با اخوان المسلمین مصر سبب شد تا بسیاری از رهبران سیاسی مالزی، عربستان را در جهت استکبار و غرب ارزیابی کنند و از طرف دیگر ترکیه نیز که از جریان اخوان المسلمین سوریه در ایجاد بحران علیه دولت سوریه استفاده میرد خود به اشتباه تاریخی خود پی برد و مناطق زیادی از جنوب ترکیه در اختیار گروههای تروریستی قرار گرفت تا به عنوان پایگاهی علیه سوریه استفاده شود و علی رغم همه حمایتهای غرب از گروههای تروریستی دیدیم که مردم سوریه ایستادند و از وطن خویش در مقابل تجاوزگران دفاع کردند و اجازه ندادند تا جبهه مقاومت علیه اسرائیل غاصب درهم شکند.
در همین وضعیت بود که تظاهرات و بحرانهای داخلی ترکیه و انتقاد از دولت ترکیه افزایش پیدا کرد و دولت ترکیه نسبت به مواضع قبلی خود مبنی بر تغییر نظام سیاسی سوریه عقب نشینی کرد و جریان اخوان المسلمین مالزی که در صدد بهرهگیری از این ارتباطات بودند چندان توفیقی بدست نیاوردند. اخوان المسلمین مالزی پس از این جریانات هم از ترکیه و هم از عربستان سعودی سرخورده بودند و مدافعان اصلی آنان در مصر نیز به میز محاکمه کشیده شده بود، آن هم توسط ژنرال «سیسی» که مورد حمایت عربستان بوده است.
رهبران اخوان المسلمین در قطر نیز تبعید شدند و به علت گرفتن مواضع فرقه گرایانه محبوبیت خود را درمیان جهان اسلام از دست دادند. جریان سلفی در مالزی همواره از «ابن تیمیه»، «محمد بن عبدالوهاب»، «ناصرالدین آلبانی»، «ابن باز»، «محمد عثیمین» و دیگران به نیکی یاد میکنند. رهبران این جریان «رسول دهری» از روستای مجیدی جوهور و «دکتر سلیمان نورالدین» (دانشگاه یو کی ام)، و «دکتر ازویرا» (دانشگاه یو کی ام)، «عبدالله یاسین» درسفارت عربستان و شهیدان قاسم بودهاند.
اما با نفوذ حرکت وهابیت در اخوان المسلمین مالزی میبینیم که همین رسول دهری در کتاب خود تمایلات صوفیانه «حسن بنا» را مورد هجوم قرار میدهد و دو ماه قبل از مرگ «بن باز» مفتی وهابی عربستان و بر اساس فتوای او، اخوان و جماعت تبلیغی را مستوجب جهنم معرفی میکند.
او همچنین تفسیر «فی ظلال القرآن» سید قطب را کتاب ضلال مینامد و بهشدت آن را محکوم میکند. بدین ترتیب میبینیم که چگونه اهل سنت مالزی دست به تکفیر جریانهای سنی میزنند و حتی طرفداران اشعریه را به ضلالت و گمراهی متهم میسازند. شخصی به نام سعودی در مالزی نیز در ترویج این حرکت مؤثر بوده است. این جریان سلفی به شدت اخوان المسلمین را مورد هجوم قرار میدهد و حمایتهای سفارت عربستان سعودی نیز از این جریان سلفی ادامه داشته است.
بسیاری از اسلامگرایان مالزی دکتر «عصری زین العابدین» و دکتر «جواندا» مفتی استان «پرلیس» را جزو وهابیان سلفی ارزیابی میکنند، و این در حالی است که آنان به جریان سلفی اخوان المسلمین تعلق دارند. مفتی پرلیس مترجم کتابهای یوسف قرضاوی به زبان مالایی است و دکتر عصری زین العابدین نیز به نیکی از یوسف قرضاوی یاد میکند، اما در هر حال از طرفداران جریان سلفی چون ابن قیم جوزی و این تیمیه است. در این میان «عبدالهادی آونگ» رئیس حزب اسلامی (پاس) روابط خوبی با برخی سران اخوان المسلمین سوریه چون سعید حوی (19متولد 35م در حماه، سوریه) ارتباط نزدیکی داشت و سعید حوی را پیرو نقشبندیه دانسته اند.
با توجه به اعلام تروریست بودن جریان اخوان المسلمین توسط عربستان سعودی و سابقه تیره و تاریک این کشور در استفاده ابزاری از جریانات سیاسی اهل سنت در افغانستان و عراق بسیاری از اسلامگرایان شرق آسیا بهویژه احزاب اسلامی مالزی نسبت به رفتارهای منافقانه عربستان به دیده تردید مینگرند و نمیتوانند به این نظام برای آینده روابط سیاسی و فرهنگی خود خوشبین باشند، و از طرف دیگر جریانهای افراطی سنی مدافع طالبانیسم و جبهه النصرة و داعش و مدافع عربستان سعودی به گونهای عمل کردهاند که جریان اصلی اخوان المسلمین در مصر و مالزی و اندونزی از عملکرد عربستان ابراز بیزاری میکنند. ترکیه و امارات و قطر نیز در این میان خود قربانی اهداف سیاستهای عربستان و غرب و آمریکا بودهند و چندان وجههای در میان اسلامگرایان این منطقه از جهان ندارند؛ به همین علت میبینیم که احزاب مختلف سیاسی مالزی از حزب «پاس» تا «آمنو» درصدد ترمیم روابط با ایران و رقابت بر نزدیکی به ایران بودهاند.