موسیقی کارکرد ویژهای در هنر و ثبت شاخصههای فرهنگی یک کشور دارد که البته متناسب با شرایط و اوضاعی که هر جامعهای درگیر آن است جنس موسیقی، آلاتی که در تولید آن استفاده میشود و همچنین مضمونی که معمولاً براساس آن از سوی آهنگساز نت نوشته میشود فرق میکند.
اگر قطعه موسیقی تولید شده درست منطبق با موضوع، فضا و احتمالاً جایگاه شخصیتی باشد که در رثای آن تولید شده است، پس از گذر از آن مقطع زمانی و یا مکانی و یا حتی در صورت فقدان شخص، همچنان پس از سالها اگر گوش به آن بسپاریم، خاطره آن واقعه و پیشامد و یا ویژگی شخصیتی فرد در اذهان تداعی میشود و این توالی و تداوم موجب میشود که قطعه موسیقی تولید شده پس از سالها تبدیل به یک سند ملی فرهنگی و هنری شود و حتی در صورت توفیق برونمرزی، وجهه بینالمللی پیدا کند و ورد زبان همگان شود.
در زمینه ساخت قطعات موسیقی با تم مذهبی و دینی باید گفت که اگر چیزی که به عنوان یک قطعه موسیقی متناسب با آن ساخته میشود، بتواند همه وجوه و ابعاد واقعه تاریخی و شخصیتی مورد نظر را در خود لحاظ کند، دیگر نباید منتظر این امر باشیم که طیفی خاصی از مخاطبان که کیش و آئین مرتبط با وقایع تاریخی دین و مسلک خود را دارا هستند با آن ارتباط برقرار کنند بلکه به شرط مشابهت در استفاده از آلات و ادوات موسیقی، این انتظار وجود دارد که حتی مخاطب با فرض کمترین اشرافی به موضوع، ربط منطقی و یا عاطفی خود با آن را به واسطه موسیقی بیابد.
موسیقی آن گونه که باید و شاید در خدمت آموزههای قرآنی و اسلامی قرار نگرفته است
با این توصیف باید گفت که برخلاف سایر ادیان آسمانی به ویژه مسیحیت که کارکرد موسیقی در ترویج و تبلیغ شریعت آنها تجریدی است و موسیقی قائم به ذات و مستقل از هر پدیده هنری دیگری، راه خود را در رسالتی که برای آن تعریف شده است و آن تبلیغ آموزههای الهی در قالب عشای ربانی داخل کلیساها و یا قرائت آهنگین انجیل است، ایفا کرده است، موسیقی نتوانست آن گونه که باید و شاید در خدمت آموزههای قرآنی و اسلامی قرار گیرد.
بخشی از این مسئله اختلاف آرا و فتواهایی است که همچنان میان فقهای شیعی در زمینه حرمت موسیقی و یا حرمت نداشتن آن وجود دارد اما اکثر قریب به اتفاق آنها براساس یک اجماع قائل به بسط و گسترش گونهای از موسیقی هستند که جدای از وجه ابتذالگونه آن، در راستای خدمترسانی به موضوعات و مضامین ارزشی قرار میگیرد با این وجود چرا تاکنون با وجود چراغ سبز فقهای شیعی اثری شاخص منبعث از تفکر شیعی در رثای پیامبر اکرم(ص) و تبلیغ شریعت محمدی(ص) تولید نشده و انتشار پیدا نکرده است، مسئلهای است که جای تأمل دارد.
موسیقی مذهبی قرابت و درهم تنیدگی با کلام دارد؛ این مسئله را حتی در موسیقی ادیان آسمانی دیگر هم میتوان به وضوح مشاهده کرد و همانطور که گفته شد مثلاً در کلیساها و در جریان انجام مراسم مذهبی شاهد همآوایی گروهی هستیم که بخشی از انجیل را موزیکال و همراه با نواخته شدن ارگ و پیانو میخوانند؛ شاید شکل گرتهبرداری شده این موضوع را در قالب اجراهای تواشیح و همنوایی در محافل اسلامی نیز ببینیم، چیزی که مدتی است همراهی موسیقی را نیز در اجرای آنها شاهد هستیم که به مراتب با وجود آن که به هر حال شکل اجرایی این آثار ریتمیک و با فراز و فرود آواها همراه است اما از مواردی که موسیقی همراه آنها نیست، پرنفوذتر بوده و اثر بیشتری بر مخاطب میگذارد.
بایدها و نبایدهای استفاده از موسیقی باکلام و بیکلام در تولید آثار مذهبی
اما با وجود پراهمیت بودن عنصر کلام در موسیقی مذهبی اما تجربه داخلی و حتی جهانی تولید این گونه آثار نشان میدهد که موسیقی بدون کلام نیز توانسته است کارکردهای مفید خود را در این عرصه داشته باشد البته همانطور که گفته شد معمولاً در این شیوه بدون کلام موسیقی مذهبی تولیدکننده خود را به خطر نمیاندازد و معمولاً این نوع موسیقی را با پدیده دیگر هنری همراه میسازد؛ درست مانند آنچه که در مورد موسیقی فیلم شاهد آن هستیم و بلافاصله با نواخته شدن آن موسیقی خاص، فضا و شخصیتهای فلان فیلم در ذهن تداعی میشوند که نمونه بارز بینالمللی آن موسیقی فیلم «الرساله» به کارگردانی مصطفی عقاد، ساخته موریس ژار است و یا در نمونه داخلی آن موسیقی مجموعه تلویزیونی «امام علی(ع)» ساخته فرهاد فخرالدینی است؛ هر چند که بعدها کلام نیز با ساخته فخرالدینی همراه شد در حالی که بدون کلام نیز این اثر همه ویژگیهای لازم برای تبدیل شدن به یک اثر ماندگار را در خود داشت با این حال حتی اگر شاهد فیلم و تصاویر آنها نباشیم اما به محض شنیدن، فضا و حال و هوای فیلم تداعی میشود که ایجاد این حس منحصر به فرد موجب میشود که از این آثار ماندگار به عنوان میراث فرهنگی ملی و یا بینالمللی یاد کنیم.
چرا آثار شاخص موسیقی در حوزه شیعی و اسلامی تولید نمیشود
و اما این میان پرسشی به میان میآید که هدف اصلی از نگارش این یادداشت است و آن اینکه چرا همچنان خلأ آثاری شاخص در عرضه موسیقی مذهبی (شیعی ـ اسلامی) براساس همان ویژگیهایی که بیان شد یعنی مستقل بودن آن از کلام و تصویر محسوس است و به طور مثال چرا ما همچنان در حافظه شنیداری خود موسیقی که رثای مقام والای حضرت محمد(ص) ساخته شده باشد را فراتر از موسیقی فیلم «الرساله» نمیدانیم؟
آیا همچنان باید به قطعه موسیقی شاهکار «والا پیامدار» مرحوم فرهاد مهراد دلخوش بود و به آن بسنده کرد؟ چرا سمفونی لوریس چگناواریان با نام «پیامبر صلح و رحمت» تبدیل به اثر شاخصی نشد و یا سمفونی «پیامبر اعظم(ص)» ساخته شاهین فرهت آنگونه که در زمان ساخت آن حواشی پر سر و صدایی داشت بعدها گل نکرد و به دست فراموشی سپرده شد؟
تصور این است که نیازی به کار عظیم که با هزینه زیاد و پوشش رسانهای فراوان تولید شود در این زمینه نداریم؛ برای تولید این گونه آثار موسیقی نیاز به سادگی و در عین حال به اوج رسیدن خلاقیت یک هنرمند موسیقی است؛ چیزی که کمتر مسائل موجود و حواشی، آن را تحتالشعاع قرار دهد و حاصل رابطه دلی و حسی هنرمند با موضوع و یا شخصیت مذهبی باشد که متأسفانه در فضای فرهنگی که امروزه آن را تجربه میکنیم، حواشی کار بیشتر از متن و اصل تولید اثر اهمیت دارد و فشارهای خارجی وجود موجب میشود تا هنرمند به خلق اثر خود که کیفیت آن را باید فدای سرعت کند به نوعی رفع تکلیف، نظر داشته باشد.
سجاد دبیریان