به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، رهبر معظم انقلاب در بیستوپنجمین سالگرد رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی در جوار مرقد نورانی آن حضرت و در جمع پرشور عزاداران، با ریشهیابی و تبیین علت اشتیاق و کنجکاوی روزافزون ملتها به شناخت پدیده پرقدرت و رو به پیشرفت جمهوری اسلامی، «شریعت اسلامی» و «مردمسالاری» برخاسته از این شریعت را دو پایه اصلی مکتب حضرت امام خمینی خواندند و با تأکید بر وفاداری ملت و مسئولان به این نسخه «سیاسی مدنی» نوین افزودند: مزاحمت و سنگاندازیهای آمریکا و کمرنگ شدن روحیه و جهتگیری نهضت امام بزرگوار، دو چالش اساسی است که ملت ایران با شناخت و غلبه بر آنها، راه پر افتخار و سعادتبخش امام راحل عظیمالشأن را ادامه خواهد داد.
حضرت آیتالله خامنهای بیانات خود را در این مراسم با دو دعای قرآنی آغاز کردند. اولین آیه مربوط به سوره حشر و دیگری برگرفته از بخشی از سوره یونس است.
در بخشی از آیه 10 سوره حشر «رَبَّنا اغفِر لَنا وَ لِاِخوانِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمانِ وَ لا تَجعَل فى قُلوبِنا غِلًّا لِلَّذینَ ءامنوا رَبَّنآ اِنَّکَ رَءووفٌ رَحیم» (پروردگارا بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى و در دلهایمان نسبت به کسانى که ایمان آوردهاند [هیچ گونه] کینهاى مگذار پروردگارا راستى که تو رئوف و مهربانى)
این دعا از قول مسلمانانی است که پس از انصار و مهاجران به دنیا میآیند و به دلیل سبقتشان در حمایت و پیروی از دین برای آنها دعا میکنند.
افرادی که در دین سبقت گرفتند و دین را همراهی کردهاند، نقش مهمی در حفظ حیات دین و رساندن آن به گروهها و نسلهای دیگر دارند.
در تفسیر المیزان در مورد این بخش از آیه 10 سوره حشر، آن را عطف به آیه پیشین عنوان کرده و همچنین آورده است: بعضى هم گفتهاند: مراد مردمى است که بعد از مسلمانان صدر اول میآیند.
و جمله «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ» دعایى است به جان خودشان، و به جان مؤمنینى که قبل از ایشان بودند، دعایى است به مغفرت. و اگر از مسلمانان قبل از خود تعبیر کردند به «اخوان» براى این بود که اشاره کنند به اینکه ایشان را از خود میدانند.
به همین جهت انصار بعد از آن دعاى خود گفتند «وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبنا...» از خدا خواستند که هیچ غلى، یعنى عداوتى، از مؤمنین در دلشان قرار ندهد. و در جمله «لِلَّذِینَ آمَنُوا» همه مسئله را نسبت به همه مؤمنین تعمیم دادند و هم اشاره کردند که به جز ایمان هیچ غرض و هدفى ندارند.
نفسیر نمونه این آیه را به «تابعین» نسبت داده است؛ یعنی گروهی که پس از مهاجرین و انصار میآیند.
در این تفسیر آمده است: گرچه بعضى از مفسران مفهوم این جمله را محدود به کسانى کردهاند که بعد از پیروزى اسلام و فتح مکه به مسلمانان پیوستند، ولى هیچ دلیلى بر این محدودیت نیست، بلکه تمام مسلمین را تا دامنه قیامت شامل میشود، و به فرض که آیه ناظر به آن گروه خاص باشد از نظر ملاک و معیار و نتیجه عمومیت دارد، و به این ترتیب آیات سهگانه فوق تمام مسلمین عالم را که در سه عنوان «مهاجرین»، «انصار» و «تابعین» خلاصه میشوند، شامل میگردد.
در این تفسیر اوصاف سهگانهاى براى تابعین شمرده شده که عبارت است از:
1. آنها به فکر اصلاح خویش و طلب آمرزش و توبه در پیشگاه خداوند هستند.
2. نسبت به پیشگامان در ایمان همچون برادران بزرگترى مینگرند که از هر نظر مورد احترامند، و براى آنها نیز تقاضاى آمرزش از پیشگاه خداوند میکنند.
3. میکوشند هر گونه کینه و دشمنى و حسد را از درون دل خود بیرون بریزند، و از خداوند رئوف و رحیم در این راه یارى میطلبند، و به این ترتیب «خودسازى» و «احترام به پیشگامان در ایمان» و «دورى از کینه و حسد» از ویژگیهاى آنهاست.
«غل» (بر وزن سل) در اصل به معنى نفوذ مخفیانه چیزى است، و لذا به آب جارى در میان درختان «غلل» میگویند، و از آنجا که حسد و عداوت و دشمنى به طرز مرموزى در قلب انسان نفوذ میکند به آن «غل» گفته شده، بنابراین «غل» تنها به معنى «حسد» نیست، بلکه مفهوم وسیعى دارد که بسیارى از صفات مخفى و زشت اخلاقى را شامل میشود.
تعبیر به «اخوان» (برادران) و استمداد از خداوند رئوف و رحیم در پایان آیه همه حاکى از روح محبت و صفا و برادرى است که بر کل جامعه اسلامى باید حاکم باشد و هر کس هر نیکى را میخواهد تنها براى خود نخواهد، بلکه تلاشها و تقاضاها همه به صورت جمعى و براى جمع انجام گیرد، و هر گونه کینه و عداوت و دشمنى و بخل و حرص و حسد از سینهها شسته شود و این است یک جامعه اسلامى راستین.
در تفسیر نور نیز به تابعین اشاره شده و آمده است: مراد تابعین و همه مؤمنانی است که تا دامنه قیامت به دنیا میآیند و آئین اسلام را میپذیرند.
با توجه به اشاره رهبر معظم انقلاب به این آیه در سالگرد ارتحال معمار کبیر انقلاب، به نظر میرسد این آیه زبان حال دوستداران انقلاب است که در حق سابقهداران انقلاب دعای خیر میکنند؛ نسلهای جدید انقلاب که همراه با امام و نهضت امام نبودهاند اما امروز همان مسیر را طی میکنند و تابع همان ارزشها هستند.
آیه دیگری که رهبر معظم انقلاب در ابتدای سخنان خود به آن اشاره کردند آیه 88 سوره یونس است. در این آیه آمده است « وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِینَةً وَأَمْوَالًا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُواْ حَتَّى یَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِیمَ» (و موسى گفت پروردگارا تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنیا زیور و اموال دادهاى پروردگارا تا [خلق را] از راه تو گمراه کنند پروردگارا اموالشان را نابود کن و آنان را دلسخت گردان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند).
هر چه آیه پیشین دعا برای اخیار بود، این دعا برای دشمنان دین از زبان حضرت موسی(ع) به کار گرفته شده است. این پس از آن بر زبان موسی جاری شد که خداوند به پیامبرش دستور داد تا همراه با برادرش خانهای در مصر ترتیب دهند و نماز بپا دارند.
در تفسیر المیزان ذیل این آیه آمده است: حضرت موسی به پروردگار عرض میکند که خدایا، توبه فرعون و اطرافیانش در برابر کفر و طغیانشان، کیفر بدی دادی و آن کیفر این است که به آنان زینت و اموالی در زندگی دنیا عطا کردهای که با همان وسایل از یاد تو غفلت کردهاند و هدایت نیافتهاند، پروردگارا بر همین خشمی که بر آنان گرفتهای ادامه بده و اموال آنان را به سوی فنا و زوال و پوسیدگی بران و قلبهایشان را سخت کن تا اینکه هرگز حق را نپذیرند و گنجایش پذیرش ایمان را نداشته باشند تا برسند به آن جایگاهی که دیگر ایمان سودی به حالشان ندارد و آن زمانی است که عذاب الهی را ببینند و این دعا بعد از آن بود که آن حضرت بهطور کلی از ایمان آوردن آنها مأیوس شد و به یقین دانست که از زنده بودنشان انتظاری جز گمراهی و گمراه نمودن دیگران نمیرود و این دعا نظیر دعائیست که نوح (ع) علیه قومش نمود.
بر اساس آنچه در تفسیر نمونه آمده، در این آیه یکی از علل طغیان فرعون و فرعونیان ذکر شده است. در این آیه آمده است: پروردگارا! تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموال در زندگى دنیا بخشیدهاى؛ پروردگارا! سرانجام این ثروت و تجملات و عاقبت کارشان این شده که آنها بندگانت را از راه تو منحرف و گمراه میسازند.
سپس موسى (ع) از پیشگاه خدا تقاضا میکند و میگوید: «پروردگارا! اموال آنها را محو و بیاثر ساز» تا نتوانند از آن بهره گیرند. بعد اضافه کرد: پروردگارا! «علاوه بر این، قدرت تفکر و اندیشه را نیز از آنان بگیر»؛ چه این که با از دست دادن این دو سرمایه، آماده زوال و نیستى خواهند شد و راه ما به سوى انقلاب و وارد کردن ضربه نهایى بر آنان باز میگردد.
خداوندا! اگر من از تو درباره فرعونیان چنین میخواهم نه به خاطر روح انتقامجویى و کینهتوزى است، بلکه به خاطر این است که آنها دیگر هیچگونه آمادگى براى ایمان ندارند «و تا عذاب الیم تو فرا نرسد ایمان نمیآورند».
تفسیر نور دعای موسی در حق فرعون و فرعونیان را چنین آورده: (پروردگارا) بند کیسه دلهایشان را سفت و سخت ببند تا نور و مدد الهی به داخل آنها نرود و قدرت تفکّر و اندیشه از آنان سلب شود.
حضرت آیتالله خامنهای پس از بیان این دو آیه شریفه، سخنان خود را با ذکر آیات 24 و بخشی از آیه 25 سوره ابراهیم ادامه میدهند.
در این آیات آمده است: « أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء؛ تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» (آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است؛ میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد و خدا مثلها را براى مردم میزند شاید که آنان پند گیرند).
با توجه به اینکه انقلاب اسلامی را شجره طیبه مینامند، بیان این آیه آن هم در سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب بسیار تأملبرانگیز است.
در تفسیر المیزان مراد از شجره طیبه عقاید وعزمی است که آن کلمه شامل آن است و این عقاید اساس زندگی بشر را قوام میبخشد و در هیچ عملی از اعمالش از آن منحرف نمیشود و این همان کلمهای است که در چند آیه بعد خداوند میفرماید که افراد مؤمن را با آن کلمه در دنیا و آخرت ثبات میبخشد، پس مراد از این کلمه، کلمه توحید و شهادت به وحدانیت خداست و این عقیده و استقامت بر آن قول حقی است که دارای اصلی ثابت است و از هر تغیر و زوال و بطلانی محفوظ میماند و آن اصل خدای متعال و یا زمینه حقایق است که دارای شاخههایی است که بدون هیچ مانع و حائلی از آن ریشه جوانه میزند و آن شاخهها عبارتند از معارف حقه و اخلاق پسندیده و اعمال صالح که مؤمن حیات طیبه خود را بهوسیله آنها تأمین کرده و این عقاید و اعمال با سیر نظام وجودی عالم سازگاری و موافقت دارد.
تفسیر نمونه نیز این آیه را صحنهای از تقابل حق و باطل، کفر و ایمان و طیب و خبیث عنوان کرده و در مورد ویژگیهای این شجره میافزاید:
موجودى است داراى رشد و نمو «شجره» نه بیروح، و نه جامد و بیحرکت؛ این درخت پاک است و «طیب» از هر نظر، میوهاش شکوفه و گلشن و نسیمى که از آن برمیخیزد همه پاکیزه است؛ این شجره داراى نظام حسابشدهاى است ریشهاى دارد و شاخهها و هر کدام مأموریت و وظیفهاى دارند؛ اصل و ریشه آن ثابت و مستحکم است، بهطورى که طوفانها و تند بادها نمیتواند آن را از جا برکند؛ شاخههاى این شجره طیبه در یک محیط پست و محدود نیست بلکه بلند آسمان جایگاه اوست، این شاخهها سینه هوا را شکافته و در آن فرو رفته است. این شجره طیبه شجرهاى پربار است نه همچون درختانى که میوه و ثمرى ندارند بنابراین مولد است؛ اما نه در یک فصل یا دو فصل، بلکه در هر فصل، یعنى «در هر زمان» که دست به سوى شاخههایش دراز کنى محروم بر نمیگردى و میوه دادن او نیز بیحساب نیست بلکه مشمول قوانین آفرینش است و طبق یک سنت الهى.
رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنان خود به تلاش گسترده دشمن برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی اشاره میکنند و به بشارتی که خداوند در قرآن در مورد نیرنگ خداوند در برابر مکر دشمنان به مسلمانان داده است، میپردازند. اشاره معظمله به آیه 15 و 16 سوره «طارق» است که میفرماید:« إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا؛ وَأَکِیدُ کَیْدًا» (آنان دست به نیرنگ مىزنند؛ و [من نیز] دست به نیرنگ مىزنم)
تفسیر المیزان در مورد جنس مکر خداوند میگوید: حیله خدای تعالی همین است که ایشان را به دشمنی با سعادت خود وامیدارد، استدراج میکند و میفرماید: مال و اولاد بیشتری میدهم، بر دلهایشان مهر میزنم، و گمراهشان میکنم، و بر گوش و چشمشان پرده میافکنم، این چنین حیله میکنم، تا در آخر به سوی عذاب روز قیامتش بکشانم.
تفسیر نور نیز مراد از کَیْدِ خدا را چارهجویی و نقشه حق و نیرنگ پسندیده و حکیمانه عنوان کرده است. برابر صنعت مقابله و مشاکله، چارهسازی و برداشتن موانع اهریمنانه شیطانصفتان، از مسیر راه حق و حقیقت، کید نامیده شده است.
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود به جنابات گروههای تکفیری اشاره کرده، آنها را فریبخورده نامیدند و خطاب به آنها آیه 28 سوره مائده را قرائت کردند.
در این آیه آمده است « لَئِن بَسَطتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لَأَقْتُلَکَ إِنِّی أَخَافُ اللّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ» (اگر دست خود را به سوى من دراز کنى تا مرا بکشى من دستم را به سوى تو دراز نمیکنم تا تو را بکشم چرا که من از خداوند پروردگار جهانیان میترسم).
این آیه بخشی از داستان هابیل و قابیل و نخستین قتلی است که در زمین شکل گرفت. بر اساس تفسیر المیزان این آیه کنایه است از شروع به مقدمات قتل و به کار زدن آلات و اسباب آن، در جواب این جمله که جملهای شرطیه است، هابیل به جای اینکه جملهای مثبت بیاورد و بگوید: اگر چنین کنی، چنان خواهم کرد، جملهای منفی آورده، آن هم به نحو جمله اسمیه مؤکد تا بفهماند که او از ارتکاب جنایت و قتل به مراتب دور است، بطوریکه نه تنها تصمیم بر انجام آن نمیگیرد، بلکه تصورش را هم نمیکند و در آخر میگوید، من از خدای عالمیان میترسم. متقین به محض اینکه به یاد پروردگارشان بیافتند، قهرا در دلهاشان غریزه ترس و خوف از مقام ربوبی بیدار گشته و نمیگذارد مرتکب ظلم و گناه شوند و در پرتگاه هلاکت بیافتند، پس هابیل میگوید: علت اینکه من فکر کشتن تو را هم نمیکنم این است که من از خدا پروا دارم.
در تفسیر نمونه نیز با اشاره به داستان هابیل و قابیل سرچشمه نخستین اختلافات و قتل و تعدى و تجاوز در جهان انسانیت را مسئله حسد مطرح کرده است.