سعید رحمانی، فیلمنامهنویس در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره کارکرد سینمای دفاع مقدس در زمان حال اظهار کرد: تصوری اشتباه در بین سینماگران و منتقدان باب شده که معتقدند سینمای دفاع مقدس دیگر کارکرد لازم را برای زمان حال ندارد؛ به عبارتی باور دارند که این گونه موضوعات جذابیت خود را از دست داده و حرف جدیدی برای گفتن ندارد. این نوع نگاه در جای خود قابل آسیب شناسی است که من به بخشهایی از آن اشاره میکنم. حدودا 70 سال پیش جنگی در دنیا شکل گرفت که ما از آن به عنوان جنگ جهانی دوم نام میبریم. این جنگ که تنها بر پایه زیادخواهی دولتها برپا شده بود، هیچ گونه باور ارزشی و دینی به همراه نداشت، برخلاف دفاع مقدس ما که در بسیاری از بخشهایش میشد به راحتی آموزههای دینی را مشاهده کرد.
وی افزود: با توجه به توضیح فوق، هر ساله فیلمهایی جدیدی با محوریت جنگ جهانی دوم ساخته میشود. در تمامی این کارها به دو یا سه نکته اشاره میشود که مهمترین آن این است فردی به نام هیتلر به واسطه زیاد خواهیش دنیا را دستخوش جنگ و کشتار کرد. این موضوع تا به امروز دستمایه صدها فیلم سینمایی بوده که هم اکنون نیز ادامه دارد، اما آیا تا به حال شده در سینمای غرب گفته شود این موضوع تکراری شده و دیگر نباید بر مبنای آن فیلمی تولید کرد؟ مسلما جواب خیر است چون با سرمایه گذاریهای کلان باز هم فیلمهایی از این دست ساخته میشود.
فیلمنامهنویس «سیامین روز» ادامه داد: با توجه به توضیح فوق باید گفت که ژانر دفاع مقدس تنها ژانر ملی سینمای ایران است که مبدع آن ما هستیم، البته شاید بتوان این شکل از فیلمسازی را زیر مجموعه سینمای جنگی محسوب کرد، ولی در تمام دنیا این ما هستیم که نگاهمان به جنگ بر پایه دفاعی مقدس شکل گرفته است. در این دفاع کشور ما با اتکا به ایمانش در مقابل بسیاری از کشورهای دنیا به مقاومت برخاست و در نهایت به لطف خدا به پیروزی هم دست یافتیم.
سینمای دفاع مقدس را تکلیف بدانیم
رحمانی متذکر شد: میخواهم در این میان به نکتهای دیگر اشاره کنم. اگر ما بخواهیم تصور اشتباه آنهایی که معتقدند سینمای دفاع مقدس به پایان راه رسیده را درست قلمداد کنیم باز هم توجیهی برای کمکاری در این حوزه وجود ندارد، چون ما در این حوزه تکلیف داریم ادامه راه دهیم، زیرا در هشت سال دفاع مقدس رشادتها و ایثارهایی شکل گرفته که هر کدام از آنها باید الهام بخش یک فیلم سینمایی باشد، پس به هر نحو چه سینمایی گرفته چه تکلیفی سینمای دفاع مقدس هنوز زنده است و میتواند تا سالها الهام بخش فیلمهای بسیار باشد.
وی یادآور شد: برخی که معتقدند فیلمسازی در ژانر دفاع مقدس دیگر ممکن نیست این باور را دارند که ممیزیها و شرایط پیش آماده فعلی این اجازه را نمیدهد که به این حوزه به درستی پرداخته شود، چون متاسفانه این حوزه تنها یک متولی ندارد، بلکه هر کس برای خودش یک مدعی جدی است. برای مثال اگر یک فیلمنامه در این حوزه نوشته شود باید از سوی مراکز مختلف تایید شود تا آن کار اجازه جلوی دوربین رفتن را پیدا کند. در این میان مراکزی که ادعای مالکیت این حوزه را دارند نگاهشان قومیتی است برای همین اجازه نگاه خلاقانه را به نگارنده نمیدهند. برای همین هیچ کاری اجازه تجربه کردن بخشهای تجربه نشده دفاع مقدس را پیدا نمیکند!
وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: در دفاع مقدس، انسان بر اساس فطرتش در یک موقعیت تکلیفی دیده میشود برای همین این نوع دیدگاه، خیلی جامع الطراف است. برای مثال آیا نگاه تکلیفی است؟ آیا باید بین کسانی که با هر اعتقادی به جبهه رفتهاند را مرزبندی کرد؟ از این شکل پرسشها در دفاع مقدس بسیار زیاد است، اما مرکزی که نگاه قومیتی در این عرصه دارند به جای متولی بودن میخواهند نظارت کنند؛ به همین دلیل مولف یا فیلمساز مجبور است در این ژانر پر معنا تنها به سراغ بخشی رود که بارها تکرار شده است. همین مسئله نیز سبب شده این باور بین برخیها شکل بگیرد که این سینما دیگر به پایان کار خود رسیده است.
نگاه واقعگرا ملاقلیپور و حاتمیکیا
رحمانی برخی سینماگران خوش فکر را در این حوزه «دفاع مقدس» مستثنی دانست و توضیح داد: فیلمسازانی چون مرحوم رسول ملاقلی پور و ابراهیم کیا در این میان استثناهایی هستند که سعی میکنند به جنگ خارج از آنچه که تا به حال به آن نگاه شده بپردازند. برای همین برخی از فیلمهای این سینماگران به بعد از جنگ توجه داشت، اما به راحتی میشد عشق به دفاع مقدس را در آن مشاهده کرد. در این کارها آدمهای جنگ بعد از دفاع مورد ارزیابی قرار میگرفتند. برای نمونه در «قارچ سمی» به رزمندههایی که بعد از جنگ، آسیبهای جدی دیده بودند پرداخته میشد.
فیلمنامه نویس سریال «وفا» در پایان پیشنهاد کرد: یکی از راههایی که میتوان در این گونه پیش گرفت ارزیابی آدمها در موقعیتهای خاص است. یعنی ببینیم آدمهایی که در آن دوران بر اساس تکلیف به جنگ رفتند اگر در این موقعیت جنگی روی دهد باز تکلیفی عمل میکنند؟ این اتفاق به نوعی در «آژانس شیشهای» روی داد، زیرا رزمندهای که در زمان جنگ تکلیفی عمل کرده بود در سالهای پس از جنگ، زمانی که احساس تکلیف میکند منتقد عملی قانون میشود.