کد خبر: 1421113
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۲
عضو شورای راهبردی روابط‌ خارجی:

گفتمان تمدن اسلامی به گفتمانی رایج در عرصه بین‌الملل تبدیل شده است

گروه سیاسی: مصطفوی تأکید کرد: امروزه گفتمان‌ لیبرالیسم، شالوده تمدن غرب را تشکیل می‌دهد و در سطح بین‌المللی بسیار مطرح است اما گفتمان تمدن اسلامی هم یکی از گفتمان‌های رایج در عرصه بین‌الملل است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، مهدی مصطفوی، عضو شورای راهبردی روابط خارجی و مشاور مقام معظم رهبری، امروز یکشنبه، اول مرداد 93 در هشتمین گردهمایی بین‌المللی «اتحاد دانشجویان جهان اسلام» که با محورت «علم و اخلاق در سبک زندگی» در دانشگاه تربیت مدرس درحال برگزاری است، اظهار کرد: اگر به دنبال سعادت هستیم باید ببینیم این سعادت به وسیله علم و اخلاق چگونه حاصل می‌شود. گفتمان‌های عمده‌ای که در طول تاریخ بشر وجود داشته‌اند عمدتا به دنبال پاسخگویی به همین سؤال بوده‌اند.
وی افزود: امروزه گفتمان‌ لیبرالیسم، شالوده تمدن غرب را تشکیل می‌دهد و یکی از گفتمان‌های مطرح در سطح بین‌المللی است  اما در کنار آن، گفتمان‌های دیگری هم وجود دارد که مخصوصا گفتمان تمدن اسلامی، یکی از گفتمان‌های رایج در عرصه بین‌المللی است. تفاوت عمده این گفتمان‌ و گفتمان‌های دیگر در ابتنای این این گفتمان بر ایمان به خداوند و عمل صالح است و این گفتمان هم زندگی شخصی و هم اجتماعی را سامان‌دهی می‌کند.
مشاور مقام معظم رهبری تاکید کرد: امروزه کمونیسم شکست خورده است و صدای خرد شدن استخوان‌های لیبرالیسم هم به گوش می‌رسد و وظیفه‌ای که ما به عنوان پیروان دین مبین اسلام داریم این است که روش زندگی اجتماعی و سیاسی خود را براساس گفتمان تمدن اسلامی شکل دهیم؛ گفتمانی که بر وحدت امت اسلامی مبتنی است و در این گفتمان، وحدت، یک تاکتیک نیست؛ بلکه یک اصل از اصول شکل‌دهنده به تمدن بزرگ اسلامی است.
مصطفوی ادامه داد: خوشبختانه امروزه در شرایطی زندگی می‌کنیم که شاهد بیداری اسلامی هستیم و امت اسلامی برای اجرای شریعت اسلامی مجاهده می‌کند و معتقدم در این شرایط، همه تلاش ما باید بر این باشد که زحماتی که پدران ما برای تحقق آرمان تمدن اسلامی کشیدند ازمیان نرود و آن را از آفت‌ها دور کنیم. ممکن است برخی جریانات سیاسی به دلیل اشتباهات خود با شکست مواجه شوند اما جریان بیداری اسلامی هرگز با شکست مواجه نخواهد شد.
وی افزود: یکی از دلایل عنایت امت اسلامی به شکل‌گیری حکومت‌های اسلامی را در تلاش دشمنان این جریان می‌توان درک کرد که عمدتا سعی در ایجاد شبهه در مبانی اسلامی را دارند. امروزه‌ سرمایه‌گذاری بزرگی توسط قدرت‌های معاند برای مقابله با بیداری اسلامی انجام شده است و متأسفانه دشمن از درون خود امت اسلامی برای ضربه زدن به اسلام یارگیری می‌کند. تضعیف مبانی عقلانی، همان نقطه ضعفی است که دشمن از آن استفاده می‌کند.
وی اضافه کرد: رشد جریانات تکفیری برای از بین بردن قدرت امت اسلامی در ضعف تفکر عقلایی در میان عده‌ای از امت اسلامی ریشه دارد. امروزه بیشترین ضربه‌ای که به اسلام وارد می‌شود از جانب همین گروه‌هایی است که با عقلانیت سازگاری ندارند و تکفیر، در مقابل یکی از اصول مهم اسلامی یعنی اتحاد است و کسانی که از ابزار تکفیر بهره می‌گیرند در مقابل اتحاد امت اسلامی یعنی یکپارچگی قدرت مسلمانان هستند.
عضو شورای عالی سیاست خارجی  رمز موفقیت تمدن اسلامی و جریان بیداری اسلامی را در تقوای الهی دانست و اظهار کرد: انقلاب اسلامی ایران به وسیله تقوای الهی پیروز شد و تقوا اولین مؤلفه برای شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی است. 
مصطفوی در پایان اظهار کرد: همه ما موظفیم  با حمایت از بیداری اسلامی، تمدن نوین اسلامی را شکل دهیم و برای تشکیل تمدن اسلامی، ناگزیر باید حکومت‌های اسلامی در سراسر قلمرو جهان اسلام تشکیل شوند.
یادآور می‌شود در ابتدای این مراسم، خسروجردی، دبیر این همایش به بیان برخی انتقادات از تمدن کنونی جهان غرب پرداخت و اظهار کرد: امروزه در جهان غرب با تمدنی مواجه هستیم که فرهنگ خود را از دین و عقلانیت جدا کرده و اصالت را به لذت می‌دهد و این تمدن بر خونی که از مسلمانان و مظلومان جهان ریخته شده است بنا شده است و از این منظر، سکولاریسم، اومانیسم و اصالت دموکراسی، پایه‌های تمدن غرب را تشکیل می‌دهند.
وی افزود: اندیشه سیاسی در قرون هفدهم و هجدهم، مبتنی بر عقلانیت خودبنیاد بود که با معرفت شهودی و دینی گسست پیدا کرد و در این شرایط بود که کانت، خرد انسانی را با نقد عقل، بسیار نحیف کرد و در این شرایط، علم علاوه بر سنگر دین، سنگر عقل را هم از دست داد؛ بنابراین، دین، آن سلطه‌ای را نداشت که شبکه‌های ارتباطی انسان‌ها را هماهنگ کند؛ پس جهان غرب به سوی بدیل‌های دین رفت که آن بدیلش، جامعه مدنی شد.
خسروجردی ادامه داد: اندیشه‌های لیبرالیستی که داعیه اصالت علمی داشتند نهایتا باعث شکل‌گیری دعواهای ایدئولوژیک شدند اما در نهایت در قرن نوزدهم این ایدئولوژی، تضعیف شده و دو جریان، بدیل آن شد که یکی عقل را کنار گذاشه و اصالت را به تجربه می‌داد و مروج اصلی آن آگوست کنت بود و دیگر جریان با اعتراف به ناتوانی علم تجربی در اداره جامعه به دین بازگشت و مروجان اصلی آن، ایده‌آلیست‌های آلمانی بودند که نهایتا به سوی شکل‌گیری ناسیونالیسم افراطی رفتند و فغان از اینکه جامعه اسلامی، بدون تفکر و صرفا بر اساس ترجمه به این اندیشه‌ها اصالت داده و آنها را پذیرفتند.

captcha