به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، مراسم رونمایی و نقد و بررسی آثار مکتوب «مدرسه اسلامی هنر» عصر روز، سهشنبه 18 شهریور، با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمد حسین نواب، مدیر مدرسه اسلامی هنر، مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، بهمن نامور مطلق، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و امیر مازیار، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر، در تالار استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، ضمن تبریک به مسئولان مدرسه اسلامی هنر، برای انتشار نخستین آثار مکتوب این مدرسه، به جایگاه و ضرورت نظریه و نظریهپردازی در هنر امروز ایران اشاره کرد و گفت: کار نظریه ساماندهی تجربیاتی است که هنر هر دوره کسب کرده و نوعی نظریهها برای شکل دادن به زندگی و ایجاد امکان نقد و تحلیل آن، تدوین میشوند؛ ما بدون نظریهها توانایی تحلیل و نتیجهگیری از اتفاقات زندگی هر روزه خود را نخواهیم داشت.
وی در ادامه صحبتهای خود، نبود آشنایی کافی و عدم پرداخت به نظریههای روز هنر را از کاستیهای کتابها و پژوهشهای امروز دانست و گفت: در کشور ما که با فقدان کرسیهای نظریهپردازی و ترجمههای اصیل روبهروست، بسیار ضروری است که برای ترجمه از زبانهای دیگر، در اولین قدم اهداف و الزامات مشخصی، در انتخاب موضوعات و متون پیش گرفته شود، با علم به اینکه «ترجمه» تنها شکلِ تفکر نیست، همچنان که تنها شکلِ تفکر «تألیف» هم نمیتواند باشد.
در ادامه این نشست حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین نواب، مدیر مدرسه اسلامی هنر، توضیحات مختصری درباره اهداف و برنامههای مدرسه اسلامی هنر ارائه کرد و گفت: مدرسه اسلامی هنر در سال 1383 در قم تأسیس شد و در گام اول هدف خود را آشنایی طلاب با رشتههای هنری قرار داد و پس از حدود دو سال و با مواجهه با آثار روز هنر ایران، با این پرسش مواجه شدیم که ما در چه دستگاه نظری مشغول خلق اثر هنری هستیم؟
وی افزود: در حال حاضر دستگاه نظری منسجمی برای هنر ایران وجود ندارد؛ نه در سنت بومی خود خلق اثر میکنیم، نه در نظام هنری شرق و نه در نظام هنری غرب، از این رو بررسی مسائل نظری هنر و بهویژه نسبت دین و هنر را در برنامه اصلی کار این مدرسه قرار دادیم. در حال حاضر این مدرسه بهعنوان یک مرکز آموزش عالی در حدود 100 دانشجوی کارشناسی ارشد و 20 دانشجوی دکتری در رشته حکمت هنر دینی دارد، همچنین کُرسی فقه و هنر نیز در بخشی جداگانه دنبال میشود.
حجتالاسلام والمسلمین نواب، درباره این چهار کتاب که اولین آثار مکتوب این نهاد آموزشی هستند، عنوان کرد: ما متوجه شدیم که پیگیری آن پرسش اصلی از هنر امروز ایران (پرسش از دستگاه نظری خلق اثر هنری)، از آنجا که نیازمند پیشزمینههایی بود و ما به ارتباط میان فلسفه هنر و فلسفههای دیگر واقف نبودیم و از طرفی هم میدانیم که عناوین درسی دانشگاههای هنر ایران در زمینه فلسفه هنر، حداقل 40 سال از متون روز دنیا عقبتر هستند، مطالعه و ترجمه متون غربی را پیش گرفتیم که میتوانست سؤالات و پیشزمینههایی را برای ما فراهم کند.
مدیر مدرسه اسلامی هنر در ادامه، چهار پروژه اصلی این مرکز را در زمینه انتشار کتاب، اینطور معرفی کرد: ا- ترجمه متونی از فلسفه هنر غرب، 2- کتابهایی در زمینه حکمت هنر ایرانی، 3- کتابهایی در زمینه «فقهِ هنر» که در این دسته، کتابی با عنوان «فقه مجسمهسازی» را زیر چاپ داریم و در پایان سال همایشی با عنوان فقه و هنر برگزار خواهیم کرد، 4- کتابهایی با موضوع «هنر در قرآن و سنت».
در بخش دیگری از این نشست، بهمن نامورمطلق، مباحث خود را درباره کتاب «زیباییشناسی» نوشته نوئل کرول در سه محور متن و ساختار کتاب، عنوان و ظاهر کتاب (پیرا متن) و کیفیت ترجمه (بیش متن) مطرح کرد و درباره ساختار کتاب گفت: کتاب ساختار بسیار خوبی دارد، از آن رو که نوئل کرول در قالب مقالاتی از افراد مختلف مساله تعریف هنر را به بحث میگذارد؛ اینگونه کتابها را باید از بهترین کتابهای نظریهپردازی و زیباییشناسی دانست که ارزش ترجمه دارند و بهنوعی ترجمه آنها ضروری است، ساختار تدوین این کتاب از آن رو که چندصدایی است و تکساحتی نیست به طبیعت نظریههای معاصر هنر نزدیک است و نوئل کرول شیوه درستی را در پیشگرفته است.
نامورمطلق با اشاره به اینکه ساختاری مانند ساختار کتاب نوئل کرول در حوزه نگارش نظریه به یک ژانر تبدیلشده است، گفت: معتقدم هر نظریهای باید با زبان و صدای خودش ارائه شود و نباید به قصد ارزشگذاریهای گوناگون، تلاشی در یکنواخت کردن این عناصر ذاتیِ نظریات مختلف داشت.
وی در ادامه در مباحث «پیرا متنی» (موضوعات مربوط به عنوان، طرح جلد و ظواهر کتاب) به عدم تناسب عنوان کتاب با مضامین درون آن اشاره کرد و گفت: عنوان کتاب «نظریههای معاصر هنر» و بدون هیچ زیر عنوانی انتخاب شده است؛ این عنوان مسئله بسیار کلانتر ازآنچه مضامین کتاب ارائه میدهند تداعی میکند.
نامورمطلق، شواهد عدم تناسب میان عنوان و مضمون این کتاب را چنین بیان کرد: نخست آنکه مضمون کتاب متمرکز بر متون فلسفه و بهویژه فلسفه تحلیلی است، در حالیکه نظریههای معاصر هنر به فلسفه محدود نمیشود و در حوزههای دیگری چون نشانهشناسی، جامعهشناسی و روانشناسی هم نظریههای هنری ارائه میشوند و دوم اینکه موضوع کتاب برخلاف آنچه که عنوان کتاب اعلام میکند «تعریف» هنر است تا «نظریه»؛ هنر و تعریفپذیری یا تعریفناپذیری هنر بخش مهمی از مباحث کتاب را تشکیل میدهند.
نامورمطلق در اینباره توضیح داد: درباره نسبت «تعریف» و «نظریه» دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ برخی این دو را یکی میانگارند، برخی معتقدند تعریف بخش شاخص یک نظریه است و میتواند نظریه را نمایندگی کند و درنهایت برخی دیگر هم از جدایی و تمایز کامل این دو مفهوم سخن میگویند و معتقدند که میشود نظریه هنر داشت اما تعریفی برای هنر نداشت.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره طرح جلد و یونیفورم این چهار کتاب گفت: این چهار کتاب در اصل ارتباط چندانی باهم ندارند، هم به لحاظ مضمونی و هم به لحاظ زمانی (تاریخی)، پس چرا باید با طرح جلدی واحد ارائه شوند؟ اینگونه مجموعهسازیهای شتاب زده، خود موجب معناسازیها و دلالتسازیهایی خواهند شد که مسلماً واقعی، فکرشده و قابل دفاع نیستند.
در ادامه این مراسم امیر مازیار؛عضو هیئت علمی دانشگاه هنر، بحث خود را با بیان نکاتی در خصوص اهمیت کتاب و اثر مکتوب در جریان اندیشه آغاز کرد و گفت: کتاب نه یک شیء بلکه یک نهاد است؛ نهاد تعلیم و تربیت، نهاد علم و تعقل.
وی افزود: ما مدارسی در تاریخ میشناسیم که نقش بسیار مهمی را در پیشبُرد اندیشههای بشری داشتهاند که مشهورترین آنها هم آکادمی افلاطون است اما آنچه این مدارس را مهم کرده است، مکتوبات و آثار آنها است، همواره کتاب مهمترین محصول مدرسه بوده که خود میتواند مدرسههای مختلفی را تولید کند.
مازیار در ادامه با ابراز خرسندی از اینکه اولین آثار منتشر شده «مدرسه اسلامی هنر» به شکل شجاعانهای ترجمه هستند، توضیح داد: اگر ما از تمدن درخشان اسلامی در قرون چهارم تا هفتم سخن میگوییم که توانست جهان را تحت تأثیر خود قرار دهد، نباید فراموش کنیم که این تمدن بر حداقل 200 سال کار ترجمه پیدرپی از زبانهای گوناگون متّکی بوده است. متفکران بزرگ ما هیچگاه از مطالعه و ترجمه و نقل آثار مثلاً یونانیها شرمزده و ناخشنود نبودهاند.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود، دو کاستی را در عملکرد مدرسه اسلامی هنر متذکر شد و گفت: نخست آنکه بهتر بود این مدرسه استراتژی خود را برای پرداخت جدّی به مباحث بنیانی هنر، بهنوعی مکتوب و در معرض نقد و بحث قرار میداد و دوم، در انتشار کتابها عجولانه عمل نمیکرد زیرا ترجمه مقالات مختلف یک کتاب یک دست نیستند و گاهی برای یک واژه واحد در یک کتاب با چند معادل فارسی روبهرو میشویم.