رضا اسماعیلی، شاعر و مدرس ادبیات دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) درباره مشکلات حوزه ادبیات در کشور گفت: یکی از نقایصی که در حوزه ادبیات هست، بحث ترجمه است، البته در طول چند سال مسئولان متوجه و بیدار شدهاند و اخیراً گامهایی در این زمینه برداشته شده است، اما ما در آغاز راه هستیم و نباید بگوییم که دیگر نیاز نیست در مورد این مباحث صحبت و مصاحبه کنیم، خبر بدهیم، چرا که اگر بخواهیم کنار بکشیم، باز این حوزهها دچار رکود و رخوت میشوند.
وی افزود: در حوزه ترجمه هم سالها بود که فریاد میزدیم که ادبیات انقلاب ادبیات گرانبها و گرانسنگی است و شاعران بزرگی در این حوزه داریم و خودمان را دست کم نگیریم، الان سی و پنج سال است که مجموعههای شعر در کشور چاپ میشود و این قدر بزرگان ادبی داریم و زمانی که دوستان به کشورهای خارجی مثل ترکیه، لبنان، سوریه، افغانستان و عراق میروند، نویسندگان و شاعران این کشورها میگویند شما چه کار میکنید؟ ما نمیدانیم در ایران بعد از انقلاب اسلامی چه آثاری در حوزه ادبیات چاپ شده و چه شاعرانی دارید و هیچ شناختی نداریم، چرا شما آثارتان را منتشر و ترجمه نمیکنید و در اختیار ما نمیگذارید؟ یعنی آنها به ما اعتراض میکنند که ما علاقهمند و تشنه مطالعه ادبیات انقلاب هستیم و دستمان خالی است.
اسماعیلی در پاسخ به این سؤال که آیا نهضت ترجمه به کار گرفته نشده، یا در این زمینه ضعفهایی وجود دارد، بیان کرد: نهضت ترجمه آغاز نشده است، یعنی در بعضی از حوزهها چون به آن توجه نکردهایم و فکر کردیم که نیاز نیست کار، تبلیغ و مصاحبه انجام دهیم، این حوزهها راکد مانده است. همچنین این عطش وجود دارد که هم شاعران جهان و هم شاعران ایرانی وقتی به هم میرسند، میگویند این کنگره شعر را در کشورمان لبنان برگزار کنید و ما اعلام آمادگی میکنیم که در رابطه با شعر مقاومت و شعر انقلاب در کشور ما این کنگره را برگزار کنید و ما بستر آن را فراهم میکنیم، چرا این اتفاق نمیافتد و در سالهای گذشته چرا از کشور ما بازدید نکردید تا تعاملات فرهنگی بین شاعران ایران و جهان گسترش یابد.
وی در ادامه گفت: در طول سالهای گذشته گاهی به ندرت سفری در بعضی از نهادها صورت میگرفت و هیچ نهادی متولی این بحث نبود و چند نفر جمع میشدند و پولی میگذاشتند و میرفتند ترکیه و خودجوش اقداماتی را در زمینه ادبیات کشور انجام میدادند و هیچ نهادی این را وظیفه خودش نمیدانست و کارها به صورت جزیرهای انجام میشد.
این شاعر ادامه داد: اگر قرار باشد فقط خودمان را ببینیم و در ایران شعر بگوییم و خودمان بخوانیم، زمینه رشد و بالندگی فراهم نمیشود، از این رو ما باید زمینه سفر شاعران را به کشورهای خارجی فراهم کنیم تا نشستهایی را با ادیبان، بزرگان و شاعران جهان برگزار و تجربیات خودشان را منتقل کنند و این تعاملات برقرار شود و نوزایش ادبی و رستاخیز ادبی اتفاق بیفتد.
اسماعیلی با اشاره به آغاز ترجمه آثار شاعرانی چون طاهره صفارزاده توسط خانه شاعران ایران بیان کرد: خانه شاعران ایران ترجمه یک سری مجموعهها را شروع کرده است، اما این کافی نیست و باید تبدیل به یک نهضت شود، یک زمانی فرد علاقه دارد یا خودش انگیزه به کار دارد و آثاری را ترجمه میکند و زمانی که دست از این کار میکشد سلیقه دیگری حاکم میشود، از این رو اگر ما براساس یک برنامه مدون و تعریفشده هدفمند و هوشمندانه گام برداریم و وزارت ارشاد، حوزه هنری و سایر NGOها کمک کنند، گامهای روبه جلویی در این زمینه برمیداریم.
وی تصریح کرد: در این راستا، باید مشخص شود که به عنوان مثال میخواهیم در چه حوزههایی کار کنیم و ظرف پنج سال آینده از این نقطه به این نقطه برسیم و این جزء رسالت ذاتی آن نهاد تعریف شود که این کار را باید انجام بدهد و به عنوان مثال برنامهریزی شود که تا پایان سال 50 جلد کتاب ترجمه منتشر شود و یا 20 سفر خارجی تعریف شده باشد و شاعران ایرانی با شاعران کشورهای دیگر ارتباط داشته باشند. در حالی که از سوی سیاستگذاران فرهنگی کشور این مطالبه و حق فرهنگی و رسالت ذاتی تعریف نشده و وجود نداشته است.
اسماعیلی یادآور شد: سیاستگذاران فرهنگی که نقشه فرهنگی کشور را تدوین میکنند و در حال حاضر وزارت ارشاد در این زمینه اعتباراتی به نهادهای فرهنگی میدهد، این اعتبارات باید تعریف شده باشد که بابت چه چیزی میدهد و مشخص شود در راستای بحثهای نقد ادبی، نظریهپردازی ادبی، نهضت ترجمه و تعاملات فرهنگی با شاعران جهان چه برنامههایی برگزار شده است و عملکرد و کارنامه از آن مؤسسه و نهاد بخواهد که البته این موضوع تاکنون اتفاق نیفتاده است.
این شاعر اظهار کرد: این بحثی که مقام معظم رهبری در صحبتهای خود بارها، بارها طرح کردند وقتی میگویند، هر برنامه باید یک پیوست فرهنگی داشته باشد و این موضوع را نه تنها از نهادهای فرهنگی بلکه از تمام وزارتخانهها خواستهاند، چرا که فرهنگ یک بحث زیربنایی و زیرساخت تمام فعالیتهاست. در واقع انقلاب ما به فرموده حضرت امام خمینی(ره) انقلاب فرهنگی است و همه مباحث اقتصاد، سیاست، علم و ... باید در واقع در ذیل فرهنگ تعریف شود، در حالی که طی این سالها فرهنگ در حاشیه بوده و سیاست، ورزش و مسائل دیگر در صدر بوده است.
وی با بیان اینکه مطالبه رهبری نظام این است که فرهنگ در صدر باشد، افزود: در واقع فرهنگ باید نقش تعیین کننده و سرنوشتساز در انقلاب اسلامی داشته باشد و دیگران از فرهنگ تأثیر بگیرند و به خاطر همین تمام برنامههایی که اجرا میشود باید یک پیوست فرهنگی داشته باشد که با رویکرد فرهنگی اتفاقات بیفتد و اینها مباحثی است که باید اصحاب رسانه این دغدغهها را انتقال دهند.