در آستانه فرا رسيدن سالروز شهادت اولين شهيد محراب، آيتالله قاضی طباطبايی، امام جمعه فقيد تبريز، گذری كوتاه بر سالشمار علمی اين عالم مجاهد خالی از لطف نخواهد بود.
1300 هـ ق
آغاز به تحصيل آيت الله شهيد قاضی طباطبايی بنابر نوشته خود ايشان از هفت سالگی بوده است. پدر بزرگوارش حاج ميرزا باقر آقا قاضی، وی را در ابتدا نزد معلم مخصوصی بهنام شيخ محمد علی سپرد و شروع به آموختن الفبا و حروف تهجی كرد. خواهرش صفيه خانم نيز با وی در اين تعليمات خصوصی شركت داشت. بعد از پدر، آنكه بيش از همه تعليم و تربيت آيت الله قاضی سعی بليغ و جهد عظيم داشت، عموی گرامیشان مرحوم آيت الله حاج ميرزا اسد الله قاضی طباطبايی بود.
پس از مراقبت و دقت پدر و عمو در تعليم و تربيت سيد محمد علی، وی به مكتب مرحوم حاج ميرزا محمد حسين مكتب دار، كه خط زيبايی هم داشت، سپرده شد. در مدت چند سال مقدمات فارسی و عربی را آموخت.
پس از آن ايشان در امر تحصيل، از ميرزا احمد نوبری و همچنين آقا ميرزا عبدالوهاب شعاری در مدرسه طالبيه نيز كسب علم كرد.
آيتالله قاضی پس از تحصيلات مقدماتی و اوليه نزد معلم خصوصی و مكتب، در مدرسه طالبيه تبريز به كسب علم و بحث و درس مشغول شد.
سطوح فقه و اصول را نزد آيت الله حاج ميرزا باقر آقا قاضی (پدر) گذراند. از ديگر بزرگانی كه قبل از عزيمت در محضر درسشان حاضر شد، حاج ملاعلی واعظ خيابانی بود.
1316 هـ ش / 1357 هـ ق
اولين اجازه روايت آيتالله قاضی را مرحوم شيخ آقا بزرگ طهرانی صاحب «الذريعه» در اين تاريخ صادر كرده است.
1318 هـ ش / 1359 هـ ق
برای تكميل مبانی علمی و نظری راهی حوزه علميه قم شد. آيتالله قاضی طباطبايی پس از ورود به قم در درس كفايه حضرت آيتالله مرعشی نجفی(ره) و حضرت آيتالله سيد محمدرضا گلپايگانی(ره) حاضر شد. شرح منظومه حاج ملاهادی سبزواری و اسفار صدرالمتالهين(ره) و بعضی از كتابهای ديگر را نزد فقيهی كه آن روزها به«حاج آقا روح الله الموسوی» شهرت داشت، آموخت.
از جمله استادان ديگر ايشان، میتوان از آيتالله سيد محمد حجت كوه كمری تبريزی، آيتالله سيد صدرالدين صدر اصفهانی(ره)، آيتالله شيخ عبدالنبی عراقی(ره) و حضرت آيتالله بروجردی (ره) نام برد.
1322 هـ ش / 1363 هـ ق
دومين اجازه روايت، از سوی مرحوم«حاج شيخ مرتضی تبريزی» مشهور به«چهرگانی» در اين تاريخ صادر شده است.
سومين اجازه روايت وی از سوی پدرش، ميرزا باقر آقا قاضی طباطبايی صادر شده است كه متأسفانه متن اجازه روايت ايشان در دسترس نبود.
1326 هـ ش / 1367 هـ ق
چهارمين اجازه روايت ايشان از سوی بانوی مجتهده، سيده جليله«علويه هاشميه» در اين تاريخ صادر شده است. ( بانو نصرت امين(1265 ـ 1365 هـ ش) دختر سيد محمد علی ، ملقب به امين التجار اصفهانی اولين بانوی مجتهد دوران خود شد.)
1326 هـ ش / 1367 هـ ق
پنجمين اجازه روايت از سوی آيتالله شيخ عبدالنبی عراقی (اراكی) در اين تاريخ صادر شده است. آيتالله قاضی مینويسد:»... ايشان سپس از نجف اشرف به قم مهاجرت نمود و من نزدش حاضر شده و با خط شريفش به من اجازه روايت صادر فرموده است.»
1328 هـ ش / 1369 هـ ق
ششمين اجازه روايت و درجه اجتهاد از آيتالله سيد محمد حجت كوه كمری در اين تاريخ داده شده است.
آيت الله قاضی طباطبايی نسبت به اين استادش ارادت خاصی داشت، چنانچه خود نوشته است كه به تشويق اين استاد عازم نجف شده است.
1328 هـ ش / 1369 هـ ق
به تشويق و اصرار استادش، آيتالله حجت كوه كمری تبريزی، برای ادامه تحصيل عازم نجف شد.
وی به قصد اقامت طولانی بار سفر بسته، همسر و فرزندانش را به آن شهر برد. وجود مرقد مطهر حضرت علی(ع) منبع فيض بود. از سوی ديگر حضور استادان بزرگ عالم تشيع در آن حوزه علميه فيض از اقامت در آن شهر را صد چندان میكرد.
وی پس از ورود به نجف، وارد حوزه علميه آن شهر شد و نزد بزرگان مراجع تقليد و فقهای نامی چون آيتالله كاشف الغطا(ره) (آيتالله قاضی از جمله افراد نادری است كه نزد ايشان منزلت عالی داشت)، آيتالله سيد محسن طباطبايی حكيم(ره)، آيتالله سيد حسن بجنوردی(ره) و مرحوم آيتالله حاج ميرزا باقر زنجانی(ره)، آيتالله شيخ عبدالحسين رشتی(ره) مشغول كسب علم و دانش شد.
هفتمين اجازه روايت آيتالله قاضی طباطبايی را آيتالله سيد صدرالدين معروف به«صدر» صاحب كتاب«المهدی» صادر كرده است.
1329 هـ ش / 1370 هـ ق
هشتمين اجازه روايت را آيتالله ميرزا محمد طهرانی عسكری در اين تاريخ صادر كرده است.
آيتالله قاضی در مورد وی مینويسد:«او را مردی جليل، بزرگوار، فقيه، محققی گرانمايه، دوستدار علم و عالمان و گرامی دارنده اهل تتبع و اطلاع و دوری گزيننده ار اهل سستی و جمود يافتم. موقعی كه مرا شناخت بسيار احترام كرد...»
1329 هـ ش / 1370 هـ ق
نهمين اجازه روايت و درجه اجتهاد آيتالله قاضی طباطبايی را آيتالله شيخ محمد حسين كاشف الغطا در اين تاريخ صادر كرده است.
انديشه مبارزاتی آيتالله كاشف الغطا در آيت الله قاضی تأثير مهمی داشته از جمله دشمنی كه او با اسرائيل داشت به شاگردش سيد محمد علی نيز سرايت كرد.
1330 هـ ش / 1371 هـ ق
دهمين اجازه روايت را آيت الله قاضی از آيتالله سيد عبدالحسين شرف الدين عاملی دريافت كرده است.
1331 هـ ش / 1372 هـ ق
يازدهمين اجازه روايت و درجه اجتهاد را آيتالله سيد محسن طباطبايی حكيم صادر كرده است. آيت الله حكيم و خاندان وی از جمله علمای متقی و پرهيزكار و برجسته شيعه در قرن اخير بودند كه افزون بر داشتن مدارج مذهبی و علمی، در مسائل سياسی و اجتماعی نيز نقشآفرين بودهاند.
ميان آيتالله قاضی طباطبايی و ايشان روابط مستحكمی برقرار بود و ايشان در جريان نهضت اسلامی از قاضی طباطبايی حمايت و پشتيبانی كامل داشت.
آيتالله قاضی از ايشان دو اجازه دارند؛ اجازه اول، وكالتنامه به سال 1372 هـ ق / 1331 هـ ش و اجازه اجتهاد و وكالتنامه در امور حسبيه به سال 1379 هـ ق / 1338 هـ ش صادر شده است.
1331 هـ ش
از اقامت و آغاز به تحصيل ايشان سه سالی نگذشته بود كه با دسيسه دشمنان و خيانت برخی از خويشاوندان نزديك ناچار به ترك جوار حرم مطهر جدش، حضرت علی(ع) شد.
گرچه مدت اقامت وی در نجف اشرف در مقايسه با شهر قم اندك بود؛ اما بهرهای كه وی در اين سه سال از محضر بزرگان فقه و اصول آن شهر برد، بسيار عظيم و پر بركت بود، اجازات متعددی كه ايشان از مراجع بزرگ دريافت كرد، گواه اين بركت و فيض است.
آيتالله قاضی طباطبايی پس از مراجعت به زادگاه، شروع به ادامه تأليفات و تحقيقات خود كرد و امامت جماعت مساجد مقبره و شعبان را به عهده گرفت.
1333 هـ ش / 1374 هـ ق
دوازدهمين اجازه روايت و درجه اجتهاد آيتالله قاضی طباطبايی از سوی آيتالله سيد محمد جواد طباطبايی تبريزی است كه در اين سال صادر شده است.
1343 هـ ش / 1384 هـ ق
سيزدهمين اجازه روايت و وكالتنامه را آيت الله سيد محمد هادی ميلانی صادر كرده است. اين اجازه و وكالت تامه در امور حسبيه در اين تاريخ است.
چهاردهمين اجازه روايت آيتالله قاضی طباطبايی از حضرت امام خمينی(ره) است. متأسفانه اجازه روايتی كه امام برای ايشان صادر كرده بودند در ايام نهضت مفقود شده است؛ به همين دليل ايشان با ارسال نامهای به مرحوم آيتالله پسنديده، از وی میخواهد كه اجازه روايت ديگری را از امام(ره) برای ايشان بگيرد.
آنچه افزون بر مقام علمی آقای قاضی در دريافت اين وكالت تامه مهم است، جايگاه مبارزاتی آيتالله قاضی در نهضت امام خمينی(ره) آن هم در آذربايجان است.
صدور اين اجازه از سوی امام تأييد مبارزات شاگردان ايشان در آذربايجان بود.
1343 هـ ش / 1384 هـ ق
پانزدهمين اجازه روايت و درجه اجتهاد آيت الله قاضی طباطبايی از سوی آيت الله ميرزا حسن بجنوردی صادر شده است.
1348 هـ ش / 1390 هـ ق
شانزدهمين اجازه روايت و وكالت آيت الله قاضی طباطبايی را آيت الله سيد ابوالقاسم خويی صادر كرده است كه در اين تاريخ صادرشده است. اين اجازه هم در روايت و هم در تعيين وكالت تامه ايشان در آذربايجان است.
1348 هـ ش / 1390 هـ ق
هفدهمين اجازه روايت آيت الله قاضی از سوی آيت الله سيد محمدرضا گلپايگانی است كه هم اجازه روايت است و هم وكالت تامه در امور حسبيه.
1348 هـ ش / 1390 هـ ق
هجدهمين اجازه روايت را آيت الله سيد شهابالدين مرعشی نجفی صادر كرده اند كه هم اجازه روايت و هم وكالت در اموری كه نياز به اجازه حاكم شرع دارد.
1348 هـ ش / 1390 هـ ق
نوزدهمين اجازه روايت آيتالله قاضی طباطبايی از سوی آيتالله سيد محمود شاهرودی در اين سال صادر شده است.
بيستمين و آخرين اجازه روايت ايشان را پسر عمو و استاد بزرگوارش، مفسر بزرگ قرآن مجيد، علامه سيد محمد حسين طباطبايی(ره) صادر كرده است. گذشته از روابط خويشاوندی موجود بين اين دو پسر عمو، پيوند عميق استاد و شاگردی هم بين ايشان وجود داشت. هر چند علامه طباطبايی همچون آقای قاضی در صحنه سياسی فعال نبود؛ اما با ارائه رهنمودهايی، وی را از جريانهای شهر قم آگاه میكرد.