استفاده ابزاری غرب از هنر برای اسلام‌هراسی و اسلام‌ستيزی
ندای حق‌طلبی اسلام، موجب توليد آثار اسلام‌ستيزانه غربيان شده است
گروه هنر: ندای حق‌طلبی و استقلال‌خواهی كه اسلام در جهان سر می‌دهد، بانگی است كه غربيان را می‌هراساند و سبب می‌شود كه توليدات سينمايی آن‌ها شكلی ستيزانه به خود گيرند.
«پوران درخشنده»، كارگردان سينما، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با بيان اينكه اكثر توليدات سينمای جهان به اسلام منفی است، اظهار كرد: آثار اسلام‌ستيزانه سينمای جهان رويكردی آگاهانه است كه به واسطه جو كنونی جهان بر سينما حاكم شده است، به همين دليل می‌بينيم كه اكثر فيلم‌ها در غرب نگاهی منفی به مفاهيم اسلامی دارند.
وی افزود: البته پر واضح است كه اين تأثيرپذيری به واسطه برداشت درست انجام نشده است، بلكه اين تبليغات هدايت شده است كه هنرمند و ديگر اقشار جامعه را تحت نفوذ خود قرار می‌دهد.
اين سينماگر اضافه كرد: ما نيز در اين عرصه بی‌تقصير نيستيم، چرا كه هيچ‌گاه سعی نكرديم با توليدات خود فرهنگ اسلامی و ملی‌مان را به ديگران معرفی كنيم، در صورتی كه بسياری از مفاهيم و ارزش‌های ما هنوز به درستی به جهانيان معرفی نشده است، حتی كم‌كاری ما، در معرفی فرهنگ‌مان به اندازه‌ای كم بوده كه بسياری از مفاخر كشورمان امروزه برای خود مدعی جديد پيدا می‌كنند.
درخشنده در ادامه بحث بر رعايت سه اصل تأكيد كرد: سرمايه‌گذاری، دلسوزی و فرصت‌سازی سه مشخصه‌ای است كه می‌تواند هنر هفتم را به سمتی هدايت كند كه در آن حفظ ارزش‌ها و بحث‌های انسانی جايگاهی ويژه دارد. نكته مهم ديگر نيز اين است كه برخی مواقع اينگونه توليدات حتی توانسته در جهان برای خود علاقه‌مند نيز كسب كند، چراكه سرمايه‌گذاری كه به روی اينگونه آثار شده به اندازه‌ای كلان است كه حتی ممكن است مفهوم در سايه تكنيك به مخاطب منتقل شود.
كارگردان فيلم «پرنده كوچك خوشبختی» در پاسخ خبرنگار ايكنا مبنی بر اين پرسش كه ما در مورد نكات منفی فيلمی غربی‌ها كه در آن سعی داشته‌اند فرهنگ اسلامی را مورد هجوم قرار دهند بارها صحبت كرده‌ايم، اما برای اينكه بتوانيم راهكاری مناسب برای برخورد با اينگونه توليدات پيدا كنيم، می‌توانيد از نقاط قوت اينگونه توليدات نيز نام ببريد؟، پاسخ داد: برای اينكه بتوانم سؤال شما را جواب دهم از فيلم «بابل» به عنوان نمونه‌ای بارز ياد می‌كنم كه در آن به نحوی حرفهای مفهوم در خدمت تكنيك بود و هر آن‌چه كه يك فيلم سينمايی برای تبديل شدن به يك اثر شاخص لازم داشت، دارا بود، هم‌چنين نبايد از ياد برد كه هزينه‌ای كه برای اينگونه توليدات می‌شود غيرقابل مقايسه با توليدات داخلی ماست.
اين كارگردان متذكر شد: نكته قابل ذكر مهم ديگر، اين است كه بسياری از كمپانی‌های فيلمسازی در آمريكا به وسيله صهيونيست‌ها هدايت می‌شوند و همين مسأله سبب شده كه به هر نحو ممكن در آثار آن بلاد، به مفاهيم اسلامی هجوم برده شود.
درخشنده دليل اينگونه كينه‌ورزی‌ها را اينچنين بيان كرد: ندای حق‌طلبی و استقلال‌خواهی كه اسلام در جهان سر می‌دهد، بانگی است كه غربيان را می‌هراساند و سبب می‌شود كه اينگونه توليدات شكلی ستيزانه به خود گيرند، حال اين هجوم می‌تواند از سر آگاهی باشد يا ناآگاهی.
وی در پايان تأكيد كرد: تا زمانی كه سينمای ما نتواند خود را از لحاظ فنی غنی كند، قادر نخواهد بود با توليدات اسلام‌ستيزانه مقابله كند، زيرا تنها جوابی كه می‌تواند در مقابل اين توليدات تأثيرگذار باشد، آثاری با كيفيت بالای حرفهای است.
وی افزود: البته پر واضح است كه اين تأثيرپذيری به واسطه برداشت درست انجام نشده است، بلكه اين تبليغات هدايت شده است كه هنرمند و ديگر اقشار جامعه را تحت نفوذ خود قرار می‌دهد.
اين سينماگر اضافه كرد: ما نيز در اين عرصه بی‌تقصير نيستيم، چرا كه هيچ‌گاه سعی نكرديم با توليدات خود فرهنگ اسلامی و ملی‌مان را به ديگران معرفی كنيم، در صورتی كه بسياری از مفاهيم و ارزش‌های ما هنوز به درستی به جهانيان معرفی نشده است، حتی كم‌كاری ما، در معرفی فرهنگ‌مان به اندازه‌ای كم بوده كه بسياری از مفاخر كشورمان امروزه برای خود مدعی جديد پيدا می‌كنند.
درخشنده در ادامه بحث بر رعايت سه اصل تأكيد كرد: سرمايه‌گذاری، دلسوزی و فرصت‌سازی سه مشخصه‌ای است كه می‌تواند هنر هفتم را به سمتی هدايت كند كه در آن حفظ ارزش‌ها و بحث‌های انسانی جايگاهی ويژه دارد. نكته مهم ديگر نيز اين است كه برخی مواقع اينگونه توليدات حتی توانسته در جهان برای خود علاقه‌مند نيز كسب كند، چراكه سرمايه‌گذاری كه به روی اينگونه آثار شده به اندازه‌ای كلان است كه حتی ممكن است مفهوم در سايه تكنيك به مخاطب منتقل شود.
كارگردان فيلم «پرنده كوچك خوشبختی» در پاسخ خبرنگار ايكنا مبنی بر اين پرسش كه ما در مورد نكات منفی فيلمی غربی‌ها كه در آن سعی داشته‌اند فرهنگ اسلامی را مورد هجوم قرار دهند بارها صحبت كرده‌ايم، اما برای اينكه بتوانيم راهكاری مناسب برای برخورد با اينگونه توليدات پيدا كنيم، می‌توانيد از نقاط قوت اينگونه توليدات نيز نام ببريد؟، پاسخ داد: برای اينكه بتوانم سؤال شما را جواب دهم از فيلم «بابل» به عنوان نمونه‌ای بارز ياد می‌كنم كه در آن به نحوی حرفهای مفهوم در خدمت تكنيك بود و هر آن‌چه كه يك فيلم سينمايی برای تبديل شدن به يك اثر شاخص لازم داشت، دارا بود، هم‌چنين نبايد از ياد برد كه هزينه‌ای كه برای اينگونه توليدات می‌شود غيرقابل مقايسه با توليدات داخلی ماست.
اين كارگردان متذكر شد: نكته قابل ذكر مهم ديگر، اين است كه بسياری از كمپانی‌های فيلمسازی در آمريكا به وسيله صهيونيست‌ها هدايت می‌شوند و همين مسأله سبب شده كه به هر نحو ممكن در آثار آن بلاد، به مفاهيم اسلامی هجوم برده شود.
درخشنده دليل اينگونه كينه‌ورزی‌ها را اينچنين بيان كرد: ندای حق‌طلبی و استقلال‌خواهی كه اسلام در جهان سر می‌دهد، بانگی است كه غربيان را می‌هراساند و سبب می‌شود كه اينگونه توليدات شكلی ستيزانه به خود گيرند، حال اين هجوم می‌تواند از سر آگاهی باشد يا ناآگاهی.
وی در پايان تأكيد كرد: تا زمانی كه سينمای ما نتواند خود را از لحاظ فنی غنی كند، قادر نخواهد بود با توليدات اسلام‌ستيزانه مقابله كند، زيرا تنها جوابی كه می‌تواند در مقابل اين توليدات تأثيرگذار باشد، آثاری با كيفيت بالای حرفهای است.
