به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، مراسم پايانی دهمين دوره انتخاب كتاب سال شهيد حبيب غنیپور شامگاه گذشته، 15اسفندماه با حضور «محسن مومنی»، رئيس حوزه هنری، «بهمن دُری»، معاون فرهنگی وزير ارشاد، «اميرحسين فردی» و ديگر شخصيتهای ادبی و فرهنگی، خانواده شهدا، نويسندگان و نمايندگان رسانههای گروهی و جمعی در تالار مهر حوزه هنری پايان يافت.
اميرحسين فردی، مدير مركز آفرينشهای ادبی حوره هنری در اين مراسم كه با تلاوت آياتی از قرآن كريم و پخش سرود جمهوری اسلامی ايران آغاز شد، اظهار كرد: با برگزاری جايزه حبيب او امروز تبديل به يك معنا و مفهوم و ارزش شده است، چراكه ما متوسل به ارزشهای او هستيم و پای مرام حبيب ايستادهايم. نه ما بلكه ميليونها جوان پای مرام حبيب ايستادهاند و او را فراموش نمیكنند. زمانی كه حبيبها میزيستند همه چيز مشخص بود و هيچ ابهامی در دوست و دشمن وجود نداشت اما دوران ما دوران بسيار پيچيدهای است كه انواع و اقسام خطرها انسان و اعتقادات او را تهديد میكند.
فردی با اشاره به فعاليت خالصانه برای خدا و بركت ناشی از اين كار، افزود: شهيد حبيب غنیپور، يكی از اعضای شورای نويسندگان مسجد جوادالائمه(ع) بود و نجابت و اعتقاد وی او را به يك شخصيت بزرگ و مردمی و ماندگار و همچنين الگوی جوانان امروز معرفی كرده است.
اين نويسنده با اشاره به آخرين ديدار خود با شهيد حبيب غنیپور در زمستان و هنگام اعزام او برای عمليات كربلای 5، ياد و گفت: برخورد او در آخرين ديدار و سخنانی كه ميان من و او گفته شد برای هميشه در ذهن من خواهد ماند و معتقدم كه ما به پای ارزشها و مرام حبيب ايستادهايم و ميليونها نفر به پای آرمان حبيبها ايستادهاند و ماندگاری انقلاب، وابسته به همين عهدهاست.
بهمن دری، معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نيز در اين مراسم، گفت: بنای ما اين است كه استقلال جايزه شهيد غنیپور حفظ شود اما اين موضوع دليل آن نيست كه ما جايزه را تقويت نكنيم.
دری افزود: اين جايزه چند ويژگی مهم دارد كه آن را از جوايز ديگر متمايز میكند؛ انتصاب به نام شهيد و مسجدی بودن. يكی از مواردی كه هميشه مورد سوال بوده دولتی يا خصوصی بودن اين جايزه است كه من به آن پاسخ میدهم. جايزه غنیپور نه دولتی است و نه خصوصی. آنچه باعث شده اين جايزه شكل بگيرد اخلاص در برپايی و عطر و بوی شهيد است.
وی افزود: به اعتقاد من برگزيدگان اين جايزه جزء بهترينهای عرصه ادبيات داستانی هستند و قطعا در اين دوره هم اين اتفاق میافتد چراكه دست اندركاران آن شيوه مقدسی را در پی گرفتهاند.
دُری ادامه داد: بنای ما اين است كه استقلال جايزه حفظ شود، اما حفظ استقلال جايزه دليل اين نيست كه ما جايزه را تقويت نكنيم چرا كه اگر از اين رويداد حمايت نكنيم بايد در قيامت پاسخگو باشيم. در مراسم اختتاميه جشنواره شعر فجر نيز درباره جايزه غنیپور با رييس جمهوری صحبت كردم تا اگر امكانی فراهم شود رسالت اين جايزه را به جوايز ديگر تعميم دهيم.
ناصری، دبير اين دوره از جايزه كتاب سال شهيد غنیپور ترجمه كتابها را برای معرفی ادبيات ايران به جهان، ضروری دانست و افزود: افراد فعال حوزه ترجمه، كتابهای منتخب جشنواره شهيد غنیپور، به ويژه در حوزه دفاعمقدس را انتخاب كنند.
وی همچنين پيشنهاد داد كه يك چاپ از كتابهای برتر و تقديری دهمين دوره انتخاب كتاب سال شهيد حبيب غنیپور توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خريداری شوند و بهمن دُری، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نيز اين پيشنهاد را پذيرفت.
محسن مومنی، رئيس حوزه هنری در اين مراسم با اشاره به آيه 54 سوره مائده و شأن نزول آن بر مبنای تأكيد پيامبر اكرم(ص) درباره نقش ايرانيان در حفظ و حمايت از اسلام در آينده، تصريح كرد: انسان معرفی شده در انقلاب اسلامی، همان است كه در ادبيات مورد غفلت واقع شده و بايد به آن توجه شود. چون اين انسان، تمامی ويژگیهای بيان شده در آيه 54 سوره مائده را داراست.
وی دفاع مقدس را فرصت ظهور چنين انسانهايی دانست و تصريح كرد: وجه غالب ادبيات و هنر دنيا، بر اساس انسان اومانيستی با رذيلترين خصايص است. هنر نويسندگان اين عرصه، توصيف سقوط انسان است. اما انقلاب، انسان عروج كرده را به تصوير میكشد.
رييس حوزه هنری خاطرنشان كرد: گاهی به جای پرداختن به ارزشها، به مسايلی میپردازيم كه در شان ملت ايران نيست. من اولين جايزه خود را از جشنواره ادبی شهيد غنیپور دريافت كردم و اميدوارم كه اين جشنواره، ادبيات ارزشمند و انسانی ملت ايران را معرفی كند.
بيانيه اعضای هيات داوران دهمين دوره انتخاب كتاب سال شهيد حبيب غنیپور به شرح زير قرائت شد: بار ديگر گرد نام تو جمع شدهايم. گرد نام شهيد. نامی كه بهمنها به احترامش نفس در سينه حبس میكنند و چشمهها در كوه ترانهخوان غربت اويند. عهد كردهايم سالی يكبار به زيارت نواحی مقدس يادت بياييم. میدانيم دير آمدهايم و به كوچ شتابانتان نرسيدهايم و فرصت چلچله شدن را از دست دادهايم. میدانيم اگر اشك شمعی باقی نمانده تربت پروانهها برای تيمم هست. دير آمدهايم و حالا وجب به وجب خاك را در جستجوی ياران رفته میگرديم. خاكی از جنس كربلا كه اگر سبحهاش كنند در هر گردش چكيدن خونی را به همراه خواهد داشت.
يادمان هست كه نواحی يادت مقدس است. يادمان هست: فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوی. يادمان هست بايد حروف در نوشتن نامت وضو داشته باشند. يادمان هست نگذاريم علف افسانههای هرزه ببافد و اوقات باغ با قصههای زرد تلف شود.
حبيب عزيز! نام تو رزق روح ماست و تا زندهايم هوادار قلمهای غيوری هستيم كه تنها در پناه چراغ نام تو و يارانت مینويسند. حواسمان هست كه بهار امسال را نيز با رايحه عطر سيب مزار شهدا شروع كنيم. از همين حالا در اين روزهای پايانی زمستان نفسمان را به رستاخيز طبيعت بهار گره میزنيم باشد كه سفره هفتسين امسال پر از سكوت ساده سجدههای سحرگاهی، بر سجادههای سرخ سنگر باشد.
امسال در دهمين دور طواف بر گرد ضريح نام مقدس شهيد، جشنواره انتخاب كتاب سالی ديگر را برگزار میكنيم. با يارانی كه شهيد و شهادت هنوز در قاموس ضميرشان هست و هنوز به باران پشت نكردهاند و هنوز دلهايشان ابری مزار غريب شهداست.
حبيب ما! اگر ما اسير روزمرگیهايمان هستيم و كم سر مزارت میآئيم غمی نيست. باران و برف كه هستند. آنها بیدريغ و بدون غوغا بر مزارت میبارند. بدون عكس و مصاحبه و قيل و قال. خودت خواسته بودی مزارت سرپناهی نداشته باشد تا اين دو يار ديرين، اين دو بركت الهی بر مزارت ببارند. تو و يارانت در آرامش ملكوتیتان در ملكوت آرامش، نيازی به ما نداريد. اين ماييم كه يا كاملالقصوريم يا قاصرالكمال.
ماييم كه هزار هزار سال نوری از عشق دوريم. اما امسال هم كم نبودند قلم به دستانی كه علیرغم گم شدن در پيچ و خمهای ناهموار معاش، نمینويسند كه نان بخورند بلكه نان میخورند تا بنويسند. از تو و يارانت و حماسههايتان. ياد و خاطرهتان گرامی باد.
در دهمين دوره انتخاب كتاب سال شهيد غنیپور 435 عنوان كتاب مورد قضاوت اعضای هيئت داوران قرار گرفتند.
اسامی داوران اين دوره به اين شرح است: «حميدرضا شاهآبادی»، «شهرام شفيعی»، «سعيده موسویزاده»، «گلعلیبابايی»، «محسن حدادی»، «زهره يزدانپناه»، «احمد بيگدلی»، «محمد محمودی نورآبادی» و «محمد مهدوی شجاعی».
براساس اين گزارش، در آيين اختتاميه دهمين دوره انتخاب كتاب سال شهيد حبيب غنیپور، دكتر كيوان الچيان، يكی از دوستان نزديك شهيد كامبيز (يوسف) ملكشامران با ذكر خاطرهای درباره دوران نوجوانی خودشان، گفت: كامبيز كتابخانهای به نام «كتابخانه كوچك محله» را با پول جيبی و در خانهشان راهاندازی كرد و در آنجا برای بچههای محله، شعر و قصه میخواند.